♦️شهید #محمد_تیموریان ....
هنگام خداحافظی ،مادرگفت :
♦️محمدجان تو #تازه ازجبهه آمده بودی!
چندروزی بمان ! قرار بودمرابه #زیارت امام رضا علیه السلام ببری ❗️
محمد دست مادررابوسیدوگفت مادر این بار که میایم به قولم عمل میکنم....
وشهید #حاج_حسین_بصیر که درکنارش بودراضامن گرفت وگفت :
✅سرم برود قولم نمیرود❗️
محمدرفت وبجای خودش ،خبرشهادتش برگشت ..
اما.....
♦️ 23اسفند 62 همه آماده تشییع سردارشهیدمحمدتیموریان بودند که دیدند خبری ازپیکر اونیست!
همه پیکرهای شهدا به مازندران ارسال شده اما عجیب است که پیکر این یک شهید نیست........❗️
ازسوی دیگر حاج آقا #ابراهیمی ازبستگان خانواده تیموریان که در #مشهدمشغول کار
بودنددرایام #نوروزبه آمل آمده
به خانواده شهیدنیز سری میزند...
ایشان وقتی متوجه مفقودشدن پیکر شهیدخانواده میشود، بیاد #صحنه ای می افتد
که هفته قبل درحرم #رضوی دیده بود!
وآن هم این بود که وقتی پیکرهای شهدارا دراطراف حرم تشییع میکردند،
روی یکی ازتابوتها نام #محمد_تیموریان نوشته شده بود...
بلافاصله باستادمعراج شهدای مشهد تماس گرفتندو نهایتاقرارشدمادرشهید برای #شناسایی برود.
خانواده به مشهدمشرف شده وپس از #زیارت به معراج الشهدا رفتند..
مادر بادیدن پیکر شهیدگریه کنان گفت :
❤️ بله ! این محمدمن است !به مشهد آمده تابه #قولی که بمن دادعمل کند...
😭😭😭
آری ! محمد سرش رفت ، اما قولش نه......
درست مانند اربابش حسین علیه السلام
( برسرنیزه سرش رفت ولی قولش نه!
نیزه ها تاجگرش رفت ، ولی قولش نه !)
📘کبوتران حرم.ص ۵۷
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌹 #فرمانده_شهیدی_که_مغازه_ش_را_برای_جبهه_و_حفظ_جان_نیروهایش_فروخت
▪️بچه های لشکر ۲۵ کربلا تو هفت تپه ، در زیر چادرها ساکن بودند.سال ۶۴ و ۶۵ هفتتپه بمبارانهای زیادی شد و بچههای زیادی به شهادت رسیده بودند ، از جمله سردار شهید حاج جعفر شیرسوار.حاج حسین بصیر برای گرفتن تسهیلات ساخت سنگر بتونی جهت ایمن ساختن به هر دری میزد و جواب نمیگرفت.
.
▪️وقتی که از مسئولین وقت نا امید شد به فکر فروش مغازه خود افتاد و این تصمیم را گرفت که مغازه آلمینیوم سازی خود را برای جبهه بفروش بگذارد!!!
فرشته بصیر فرزند حاج حسین تعریف میکرد : دم غروب بود که بابا اومد خونه.مادرم تو آشپزخونه مشغول آشپزی بود.بابا اومد پیشش و گفت حاج خانم یه مسئله ای رو میخام باهات در میون بزارم ،مادرم گفت چی شده ؟؟؟ بچه ها تو هفت تپه زیر چادر زندگی میکنن ، سر پناهی ندارن خیلی بهشون سخت میگذره ...میخام مغازه ام به فروش بزارم تا بتونیم با پولش سوله های بتنی خریداری کنیم ، شما مشکلی نداری ؟؟؟
حاج خانم گفت : راضیم به رضای خدا...
.
🔖آری آن روز هم بودند مسئولین بی دردی که به فکر جیب و منافع خودشان بودند و در شهر پشت میز نشینی را برگزیده بودند ، اما آن طرف حاج حسین بصیر قائم مقام لشکر ویژه ۲۵ کربلا با هفت سال حضور در جبهه ها و شرکت در بیش از ۲۱ عملیات نه تنها از جانش ؛ بلکه از کل سرمایه و داراییش که یک مغازه در فریدونکنار بود گذشت ؛ تا بتواند با پولش سوله های بتنی سنگر رزمندگان را فراهم کند...او هم از مالش گذشت و هم از جانش....
.
#حاج_حسین_بصیر😭🌷🍃
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم