eitaa logo
متی ترانا و نراک
323 دنبال‌کننده
43.8هزار عکس
16.5هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 ●کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی" "بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ گفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ بہ حاج حمید داد. ●سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شده. ●پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سپاهہ... ✍راوی: همسر شهید 🍃🌹صلوات