eitaa logo
متی ترانا و نراک 🇮🇷🌷
316 دنبال‌کننده
48.8هزار عکس
22.2هزار ویدیو
90 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 یک شب وارد منزل سید مهدی قوام شد ؛ بعد از بررسی منزل سراغ فـرش اتاق رفت ، همین که فـرش را جمع کرد و در حال بردن بود سید مهدی قوام بیدار شد، دزد دست پاچه شد و نمی‌‌دانست که قرار است چـه بلایی سرش بیاید!؟ اما مـرحوم با کمال خونسردی به او گفت: این فرش را برای چه میخواهی؟ می خواهی این فرش را چه کنی؟ دزد گفت: نیازمندم، می‌خواهم آن را بفروشم. سید به او گفت: اگر خودت بفروشی، آن را از تو ارزان می خرند؛ من آن را به تو مبـاح کردم ، باشد برو آخر بازار عباس آباد ، بگو: من را سید مهدی فرستاده! آن را بفروش و بروبا آن کاسبی کن! دزد که بزرگواری سید را دید شد. او رفت‌و با فروش همان فرش کاسبی خوبی راه انداخت و اهل عبادت و تقوی شد.
نمی‌کنیم روحانی 😡 ‏قبلاً گفتیم بازم میگیم ، حوالت به همین قرآن آغشته به خون حاج قاسم ، خدا ازت نگذره ‎روحانی ، ابداً ‎ ...