شهید علی الهادی نوجوان ۱۷ ساله مدافع حرم از حزب الله لبنان 💗
#رویای_صادقه
دوستم شهید #علی_الهادی علاقه ی زیادی به شهید #احمد_مشلب داشت.این شهید اهل شهر نبطیه بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از #خوابش گفت و اینطور تعریف کرد:
"یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم، از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت:بله،گفتم از شما یک درخواست دارم:
و آن اینکه اسم من را نیز جزء #شهداء در لیستی که حضرت #زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را #گلچین میکند بنویس.
💔
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی!
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من #اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به #زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد شهید شد.😭💔
راوی: دوست صمیمی #شهیدعلی_الهادی🌷
🍃🌹🍃🌹 صلوات
شهید علی الهادی نوجوان ۱۷ ساله مدافع حرم از حزب الله لبنان 💗
#رویای_صادقه
دوستم شهید #علی_الهادی علاقه ی زیادی به شهید #احمد_مشلب داشت.این شهید اهل شهر نبطیه بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از #خوابش گفت و اینطور تعریف کرد:
"یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم، از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت:بله،گفتم از شما یک درخواست دارم:
و آن اینکه اسم من را نیز جزء #شهداء در لیستی که حضرت #زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را #گلچین میکند بنویس.
💔
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی!
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من #اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به #زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد شهید شد.😭💔
راوی: دوست صمیمی #شهیدعلی_الهادی🌷
🍃🌹😭صلوات
#یک_خاطره
🔸 خواب شهید تعبیر شد...
🌼 #رویای_صادقه|نیمههای شب با فریادِ «من رو ببرید!» از خواب بیدار شدم. دیدم مسعود داره توی خواب فریاد میزنه. چند بار صدایش زدم، اما بیدار نشد. به هر زحمتی بود بیدارش کردم. داشت مثلِ ابر بهار گریه میکرد. علت رو که ازش پرسیدم، گفت: شهید علیرضا افتخاریپور رو توی خواب دیدم؛ با چند نفر از دوستای شهیدم توی آسمان نشسته بودند و کنارشون یه صندلی خالی بود. میخواستم روی اون صندلی بنشینم؛ اما بهم اجازه نمیدادند و از من فاصله میگرفتند. با التماس گفتم: رفقا! من رو هم ببرید؛ اما شهید افتخاریپور گفت: این صندلی خالی متعلق به توئه؛ اما نه حالا. یه ماه دیگه تو هم میای پیشِ ما! همینطور هم شد. مسعود یه ماه بعد، در بیست و پنجمین روز از تیرماه ۱۳۶۷ پس از هفت سال حضور در جبهه، به آرزوی دیرینهی خودش رسید...
🌼 #مثل_امامحسین|مسعود همیشه میگفت: آرزو دارم هنگام شهادت، بدون سر به پیشگاه امام حسین (ع) برسم... و به خواستهاش هم رسید. میگن مسعود ابتدا اسیر میشه ؛ اما یکسال بعد از جنگ؛ پیکر بی سرش رو تفحص؛ و به آغوش خانوادهاش بر میگردونن...
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس " بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاعمقدس " ۱ ؛ ۲
▫️۲۵تیرماه؛ شهادت مسعود
#شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم💔✋🌷🍃
https://eitaa.com/jahfadarahbary