هیئت ِحسین، خانه امید است برای ناامیدان از همه جا رانده. آنان که بغض هایشان را بغل کرده و به آغوش #حسین پناه آورده اند تا اشک بریزند و عقده های دل را خالی کنند. تشنه محبت #مادر_ارباب اند. همان مادر #پهلو_شکسته که مهمانان فرزندش را خریدارانه نگاه می کند و واسطه می شود برای روسیاهان
فرزندان مادر، #مظلومیت را از مادر به ارث برده اند. آخر یا روضه کوچه و صورت سیلی خورده شنیده اند یا از در سوخته و مادر قد خمیده خاطره دارند و یا روضه گودال و ندای یا بنی حضرت زهرا داغ شده بر دلشان
اشک ریخته اند و میان هق هق ها، دست ها را مشت کرده اند. همان سینه زن های #عاشق را می گویم. #سید_اصغر_فاطمی_تبار ، یکی از آن هاست .دلش تاب نیاورد باز هم عاشورای دیگری را ببیند.ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی از حرم عمه سادات به گوشش رسید. ضربان قلبش هیهات من الذله حسین را برایش تداعی کرد و ملکه ذهنش از سفر دنیا گفت و اینکه پایان قصه زندگی با خود اوست. کوله اش را اماده کرد و راهی شد. گذشت از دنیا و دل بستگی هایش. حتی از همسرش..
نمیدانم کار اشک های آخر روضه بود یا نجواهایش در حرم #حضرت_زینب یا عشقش به حضرت مادر که در کوچه از پهلو #شهید شد و باز هم دل کوچه لرزید
آری.فرزندان #زهرا هم مظلومیت را به ارث برده اند هم #شهادت را....
#شهادت_مبارک فرزند زهرا
#شهید_سیداصغر_فاطمی_تبار
🌹🍃صلوات