#عاشقانه_شهدا
روزِ آماده شدن حلقههای ازدواجمون ،
گفت : « باید کمی منتظر بمونیم
تا آمـاده بشه !! »
گفتم : «آمـاده است دیگه ،
منتظر موندن نـداره! »
حلقههـا رو داده بود
تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"
اول اسم هردومون
روی هر دو حلقه حک شد!
خیلی اهل ذوق بود ؛
سپرده بود که به حالت شکسته
حک بشه نه سـاده ؛
واقعاً از من هم که یه خانومم
بیشتر ذوق داشت . . .
#راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید)
#شهیدامین_کریمی
صلوات 🌷🍃
🍃بسم رب الشهدا والصدیقین 🍃
#هرروزعاشقترازدیروز✨
اواخر امین میگفت «زهرا خیلی بد است که ما اینطور هستیم، باید وابستگی ما به هم کمتر شود...»🍃
انگار که میدانست قرار است چه اتفاقی بیفتد. برای من میترسید.
حرفهایش را نمیفهمیدم. اعتراض کردم که «چرا اینطور میگویی؟ خیلی خوب است که 2 سال و 8 ماه از زندگی مشترک ما میگذرد و این همه به هم وابستهایم که روز به روز هم بیشتر عاشق هم میشویم.»☺️
واقعاً علاقه ما به نسبت ابتدای آشناییمان خیلی بیشتر شده بود.
گفت «آره، خیلی خوب است اما اتفاق است دیگر. خدایی ناکرده...»💔
گفتم «آهان! اگر من بمیرم برای خودت میترسی؟»
گفت «نه، زهرا زبانت را گاز بگیر این چه طرز حرف زدن است؟ اصلاً منظورم این نیست!»
از این حرفها خیلی ناراحت میشد. گفتم «همه از خدا میخواهند که اینقدر با هم خوب باشند!»
دیگر چیزی نگفت.🍃
#شهیدامین_کریمی🌷
صلوات 🌷🍃
🍁دستم بگیـــر تاڪہ بھشتم بنا شود
شاید سرم قبول ڪنی خاڪ پا شود
بالےبده ڪہ بال بگیرد اسیرتو
شایدڪبوترحرم کربلا شود
#شهیدامین_کریمی🌷
#شهیدتاسوعا🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃