eitaa logo
متی ترانا و نراک
318 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
17.4هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃نه از رشادت تو عاشقانه تر شعریست❤️ 🌸🍃نه از شهادت تو عاشقانه تر هنریست❤ #شهید_علی_بسطامی #شهید_دفاع_مقدس تاریخ شهادت: 3/7 💔🍃 ╭━━━⊰♡⊱━━━╮ 🌷صلوات #شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🔹 تواضع فرمانده لشگر مقدس امام حسین(ع) رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می‌زدند. پیرمرد می گفت «جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟» حاج حسین خندید. آن یکی دستش را آورد بالا. گفت «این جای اون یکی رو هم پر می کنه. یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم. »پیرمرد ساکت بود. حوصله‌ام سر رفت. پرسیدم «پدر جان! تازه اومده‌ای لشکر؟» حواسش نبود. گفت «این، چه جوون بی تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟» گفتم «حاج حسین خرازی» یهو بلند شد راست نشست. گفت «حسین خرازی؟ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین؟» عطر شهدا همراه لحظه هایتان التماس دعا 📚موضوع مرتبط: صلوات 🌷🌷
💠 🌷 🔹 ابراهیم معلم عربی یکی از مدارس محروم تهران شده بود. اما تدریس عربی زیاد طولانے نشد! از اواسط همان سال دیگر به مدرسه نرفت!😦 حتے که چرا به آن مدرسه نمےرود! 🔸یک روز مدیر مدرسه پیش من آمد و گفت: تو رو خدا !!! شما که برادر آقاے هادے هستید، با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه. گفتم: مگه چے شده؟🤔 🔹کمے مکث کرد و گفت: حقیقتش، آقا ابراهیم از جیب خودش پول مے داد به یکے از تا هر روز زنگ اول براے کلاس نان و پنیر🌮 بگیرد. آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه هاے منطقه هستند؛ اکثرا سر کلاس گرسنه هستند؛ بچه گرسنه هم درس نمے فهمد ...😖 🔸مدیر ادامه داد: من با آقای هادی برخورد کردم. گفتم نظم مدرسه ما را به هم ریختے!😠 در صورتے که هیچ مشکلے براے مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سر ایشان داد زدم و گفتم: دیگه حق ندارے از این کارها بکنے !🤬 🔹آقای هادے از پیش ما رفت و بقیه ساعت هایش را در مدرسه پر کرد.📝 حالا هم بچه ها و اولیا از من خواستند که ایشان را ؛ همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف مےکنند. ایشان در همین مدت کم، برای بسیارے از دانش آموزان بے بضاعت و مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتے من هم خبر نداشتم.😞 کجایند مردان بی ادعا😔 🕊 🍃🌹صلوات
در بخشی از وصیتنامه شهید آمد است: عزيزان و دوستان كه در پشت جبهه در تلاش و كوششيد و در بسيج محله و كوچه و بازار و شهر و روستا جهاد مي‌كنيد هوشيارانه دشمنان اسلام را شناسايي كرده و كوچكترين حركات مرموز آنها را زير نظر گرفته و يك لحظه اجازه فعاليت را به آنها ندهيد با اين عمل پسنديده‌تان هم خود و هم ديگران را ساخته و هم رزمندگان را امیدوار نگه داشته‌ايد و هم شهدا را و خانواده‌هاي شهدا را دلشاد كنيد اما عزيزان بيشتر از اين به هوش باشيد كه انقلاب و زمان به پيش مي‌رود، پر پيچ و‌ خم مي‌شود و انقلاب به نقطه حساستر نزديك مي‌شود. از طرفي ياران انقلاب رفته‌رفته شهيد مي‌شوند لذا شما بايد در مقابل حيله دشمنان هوشيارتر باشيد و گول لباس و حرف و چهره را نخوريد بلكه خط امام حفظ شود و از بسيجيان و پاسداران كه حافظ انقلابند حمايت شود و از خانواده‌هاي شهدا و محرومين و معلولين و اسرا حمايت شده تا دلگرم شوند و مسلمين با هم متحد و مهربان شوند و اتحاد خويش را حفظ كنند مساجد و بسيج ها را پر از جمعيت و هر چه بيشتر فعال كنيد. 📚مناسبت مرتبط: صلوات 😭🌷🍃
خبر شهادتش را رادیو عراق هم اعلام کرد 🔹شهید «» با مدرک مهندسی‌اش به جبهه رفت و همپای راننده بلدوزرها و سنگرسازان بی‌سنگر تلاش کرد تا راه را برای پیشروی و موفقیت رزمنده‌ها باز کند. 🔹عبدالحسین ناجیان، در سمت «فرماندهی ستاد پشتیبانی جنگ جهاد جنوب» به خاطر فعالیت‌های بی‌شائبه و شبانه‌روزی‌اش به «حسین فنی» مشهور شده بود. 🔹خبر شهادتش را رادیو عراق اعلام کرد که فرمانده ستاد رزمی مهندسی ایران شهید شد.   بیاد شهدا صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
تسلط کامل به زبان عربی 🔹سید قرآن و نهج البلاغه را زیاد می‌خواند و با تسلط بر زبان عربی مطالعات زیادی داشت، به طوری که گاهی اوقات روزانه ۱۰ الی ۱۱ ساعت کتاب می‌خواند. 🔹شهید «سید عبدالرضا موسوی» کسی بود که بعد از شهادت محمد جهان آرا فرماندهی سپاه خرمشهر را بر عهده گرفت. او همانند هم‌رزمان شهیدش آنقدر حماسه آفرید تا نهایتا در مرحله سوم عملیات بیت المقدس و در آستانه فتح خرمشهر به شهادت رسید. صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
💔 دعای ننه مسعود در حق حضرت آقا یک روز که برای تصویربرداری رفته بودیم، قبل از خداحافظی، ننه‌مسعود پرسید تو برای فیلم گرفتن از سخنرانی‌های آقای خامنه‌ای هم می‌روی؟ پرسیدم چه‌طور مادر؟ گفت: «از این‌جا برگردی کی می‌روی بیت آقا؟ مانده بودم چه بگویم در جوابش... گفتم معلوم نیست... اگر کاری داری بگو...» سجاده‌اش گوشه‌ اتاق نیمه باز بود... آن را نشانم داد و گفت: «اگر رفتی به آقا بگو ننه‌مسعود گفت مدیون خون پسرم باشم پای این سجاده دو رکعت نماز بخوانم و بعد از نماز اولین دعایم برای تو نباشد و برای سلامتی و سربلندی و موفقیتت دعا نکنم...» هیچ‌وقت فرصتی پیش نیامد تا پیغام ننه‌مسعود را برسانم ولی یک‌بار که با یکی از فرماندهان ارشد سپاه - که اتفاقا مسعود را هم می‌شناخت - حرف می‌زدم، این ماجرا را تعریف کردم و شوخی و جدی گفتم اگر آقا محکم جلوی آمریکا ایستاده و بدون واهمه و هراس تهدیدشان می‌کند، خداوکیلی بیشتر از شماها روی ننه‌مسعودها حساب باز کرده... به دعاهای آنها خیلی بیشتر اعتماد دارد تا... اصلا اگر تا همین‌جا را هم آمده‌ایم، با دعای ننه‌مسعود آمده‌ایم... با دعای ننه‌مسعودها... سالروز شهادت عج صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
💔 اگر با گلوله توپ شهیـد نشوم ،آبرویم می رود شهید فتوره چی بارها میگفت خدا نکند حجت با گلوله یا ترکش شهید شود.. حجت باید با گلوله توپ شهید شود و الا آبرویم می رود. همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی😂 تلقی میکردند. در مرحله دوم عملیات والفجر۴ بود که راهی منطقه عملیاتی ک حجت در آن جا بود شدیم سراغ وی را از حمید باکری گرفتیم و حمید اقا با دست به منطقه پر درخت اشاره کرد که شاید آنجا باشد. چون بیسیمش📞 قطع شده بود به جستجو منطقه دیگر پرداختیم تا این که سر بی بدن 🌹او را پیدا کردیم. بدنش متلاشی شده بود و قابل جمع کردن نبود. دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم😭🌷🍃 به امید نگاهی ازجانب پُر مهرشان راوی: همرزم فرمانده محور عملیاتی لشکر ۳۱ عاشورا