eitaa logo
متی ترانا و نراک
272 دنبال‌کننده
43هزار عکس
15.5هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد رفتیم بازار واسه خرید. من دوتا شال خریدم. یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت: خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟حس خوبی به من میده، شما سیدی و وقتی این شال سبز شما هـمراهـمه؛ قوت قلب می‌گیرم. گفتم:آره که میشه. گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد وشد شال گردنش تو هـر ماموریتی که می‌رفت یا به سرش می‌بست یا دور گردنش مینداخت. تو ماموریت آخرش هم هـمون شال دور گردنش بود که بعد شهادت برام آوردن...💔 صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃