eitaa logo
متی ترانا و نراک 🇮🇷🌷
316 دنبال‌کننده
48.8هزار عکس
22.2هزار ویدیو
90 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح آمد و #خاطرات شادت اینجاست #عطر تن و #خنده های نابت اینجاست در #باورِ من نیست نباشے دیگر تصویرِ #رخِ پُر تب و تابت اینجاست به یاد #شهید_محمد_اسدی❤️🕊 #سلام✋ #صبحتون_شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 یادشان ذکر صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷
❣ #سلام_امام_زمانم❣ #مهدی_جان💖 بیٰا تا بپیچد هَمه‌جٰا #شمیم نفس هایت مُرده ای #جٰان میخواهَد! اینجا کسی #مُنتظرِ #عِطرِ مَسیحٰاییِ توست... 🌺اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🌺 سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر 😊
بوی #عطر عجیبی داشت! نام عطر را که می پرسیدم جواب سربالا میداد، #شهید که شد، تو وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچگاه عطر نزدم؛ هرگاه خواستم معطر شوم، از ته دل میگفتم: #السلام_علیک_یااباعبداله التماس دعای فرج🙏 🌷 صلوات
... مرحوم آیت الله بهجت فرمود یکی از ثروتمنـدان رشت که در اشـرف ساکن بود دختـر خود را به ازدواج یک روحانی سید که فقیر بود در آورد ، از آنجایی که خانم درخانواده‌ای ثروتمند بزرگ شـده بـود به هیـچ وجه حـوصله غذا درست کردن برای آقا را نداشت شبی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: دخترم ، چرا با پسر من خوش رفتاری نداری و برای او غذا درست نمی کنی؟ او درخواب جواب داد که من حال غذا درست کردن برای این آقا را ندارم حضرت اصرار کردند و او همـان جمله را تکرار میکرد. تا این که حضرت زهرا علیها السلام فرمودند : شما فقط مواد لازم را آمـاده کـن و داخـل قابلمه بریـز و روی چـراغ بگـذار ، لازم نیست که دستکاری کنی ازخواب بیدار شد و باتعجب به عنوان امتحان همـان کار را انجـام داد ، وقت ظهر یاشام وقتی سرپوش را از قابلمه برداشت دید غذا آماده است و خورشت خانه را معطر کرد. او همیشه به‌این صورت غذا درست میکرد. حتی روزی داشتند مهمان گفت من در طول عمرم اینطور غذا نخورده ام تعجب این هست کـه آن خانم با اینکه ایـن کرامـت را بارها دیـد ، باز حوصله درست کردن غذا را نداشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🖤🌹🖤 🖤🌹🖤🌹 🖤🌹🖤🌹🖤
🔻شهید زنجانی (رحمه الله علیه) خیلی مهمان‌نواز و کریم بود. که قرار بود برگردم دمشق، آمد دنبالم🚗 به همراه شیخ و چند نفر دیگر ما را به بازار برد. 🔻به یک مغازه فروشی رفتیم. یکی از عطرهای خوشبو را پیشنهاد کرد. قصد داشتم آن را به عنوان هدیه🎁 با خودم به ببرم. وقتی قیمت را پرسیدم، فروشنده گفت: «یازده هزار لیر». برای خرید مردد شدم، ولی به‌خاطر رودربایستی که با و شیخ داشتم‌ چیزی نگفتم. در دلم گفتم: «چه خبره برا یه عطر یازده هزار لیر بدم!» 🔻وقتی می‌خواستم پول💰 را حساب کنم، سید اجازه نداد و خودش کرد. شعارش این بود و همیشه می‌گفت: من باید ببخشم تا بهم بده 👈حالا من میگم بودن به اینه که آنور دست رفقات هم بگیری ... 🌹🍃🌹صلوات
🍃🌺🍃🌺🍃 🍁مهریه مون حسن بود... هفت سفر عشق💖مکه و کربلا وسوریه و... که تموم سفرها رو دوتایی با هم رفتیم.خیلی به اهمیت می داد. میگفت: مسلمون باید ظاهرش هم بوی مسلمونی بده... خیلی هم بود. 🍁خیلی به وادکلن و این چیزا اهمیت می داد. رو بچه ها هم خیلی تاکید داشت و میگفت باید باشن.هیچ وقت صدای را نشنیدم،نماز شبش،زیارت عاشورا و🏴 نماز اول هیچ وقت ترک نشد. 🌷 🌷 🍃🌹صلوات
✨بوے عجیبے داشت، اسم عطرش را کھ مے پرسیدیم جواب سربالا مےداد؛ 🥀 ڪھ شد توے وصیتنامش نوشتھ بود: 📌بھ خدا قسم هیچ وقت بھ خودم نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از تھ دل مےگفتم: " السلام علیڪ یااباعبداللھ الحسین (ع)" 🌹 🌹 🇮🇷 سیدالشهدا و بنام شهدا 😭🌷🍃✋ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم