🌙#ماه_رمضان_شهدایی
🌕شهید مدافعحرم #مجتبی_ذوالفقار_نسب
🌺تابستان از راه رسیده بود. گرمای هوا بیداد میکرد. یک گردان از نیروهای ارتش برای تقویت پایگاه مرزبانی نیروی انتظامی به آنجا اعزام شده بودند. ماه رمضان بود.
🌻مجتبی برای سرکشی از نیروها با چند نفر به آنجا رفت. بین راه در بیابان ماشینشان خراب شد و بهناچار و حدود پنج کیلومتر در گرمای ۵۰درجه با زبان روزه پیاده به راه افتادند تا به کمپ شرکت نفت رسیدند.
🌺دیگر نگهداشتن روزه سخت شده بود. همراهان مجتبی روزه را شکستند اما او با اینکه دیگر رمَقی برایش نمانده بود، گفت که حاضر است بمیرد ولی روزهاش را نشکند.
🌻همه او را از ته دل قبول داشتند. تا صدای اذان را میشنید، وضو میگرفت و به حسینیه میرفت و مشغول نماز اول وقت میشد. آنقدر مجتبی را قبول داشتند که نمازشان را به او اقتدا میکردند.
📚گزیدهای از کتاب «شیر زیتان»
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
🌙#ماه_رمضان_شهدایی
🌕شهید مدافعحرم #علیرضا_نوری
🌺در ایّام ماه مبارک رمضان، بهخاطر بارداری و شیردهی روزه نمیگرفتم؛ ولی چون میدونستم علیرضا بدون من سحری نمیخوره، بیدار میشدم و باهاش همراهی میکردم و خیالم راحت بود که بدون سحری روزه نگرفته.
🌻فصل پاییز و زمستان که روزههای قضام رو میگرفتم، با اینکه علیرضا حتی یک روزهی قضا هم نداشت ولی بهخاطر من سحرها بیدار میشد و روزهی مستحبّی میگرفت. میگفت:«میخوام تنها نباشی و سحریت رو بخوری! تو بهخاطر من سحرهای ماه رمضان بیدار شدی و همراهی کردی، من هم باید جبران کنم.»
🌺مرد با وفا و بهشتی من، محبّتهایم را هیچوقت فراموش نمیکرد و همیشه درصدد جبران آنها برمیآمد. در چشمهایش ردّ آسمان و ردّ خدا بود. از "من" گذشت تا به "ما" رسید و عشقمان ابدی شد.
🎙راوے: همسر شهید
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃