#مهدےجان❤️
شب است ودربه درِکوچه های پردردم
فقیر و خسته به دنبالِ یار می گردم
اسیر ظلمتم،ای ماه،پس کجا ماندی
من به اعتبارِ تو فانوس را نیاوردم
✨شبت بخیر مهدے جان✨
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
شبتون مهدوی🌙
التماس دعای فرج🙏
┄┅═✼✿❣❤️❣✿✼═┅┄
❣ سلام_امام_زمانم
❣سلام پدر مهربان ما صبحت بخير
🍁سلام بر #مولایی که
تنها نشان باقیمانده از دین
و حجّت های خداست.
🍁سلام بر او که
#گنجینه علم الهی است...
به امید دیدن #روز ظهور
🍁روزی که دین و #ایمان
جانی تازه میگیرد…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
حسیـــــن جــــانم❤️
قبول ڪه دلــــــم
بازیچه دُنیاست
ارباب جـــان
ولی این دل
به نام شماست
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا 💔
🕊🍁
چشمانت
#نگاهت
همان اتفاقیست که هر صبــ☀️ـح
شهر دلِ♥️من را
#گـــــرم میکند ...
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹صلوات
🌾میخواستی یک #قهرمان ملی باشی!
طوری که همه ی #ایران به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان #سیزده_سالگی، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش #خدا هم به تو میبالد😍
🌾میبالیم به تویی که هیچ #ادعا نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل #عراقیها ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای #شناسایی!
چه سر نترسی داشتی #بهنام.
چه #مرد بودی تو!
🌾چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را کم دارد.
که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی #شهادت دارم.
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_بهنام_محمدی🌷
🍃🌷صلوات
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
🍄به اذعان یکی از #دوستانش، «رضا در سال ۱۳۹۱ به مقّر ما آمده بود تا به #بچهها در انجام مأموریت کمک کند. یک روز صبح⛅️، قبل از سحر، من و او به اتفاق «ابوالفضل منصورکیا» برای بستن مرز، به راه افتادیم.
🍄 بعد از دو ساعت که در #موقعیت بودیم، وقت نماز #صبح شد. رضا با وجود سرمای هوای کرمانشاه، با آبی که از قبل #همراه خودش آورده بود، وضو گرفت و ما را هم برای خواندن نماز اوّل وقت فرا خواند.
#شهید_رضا_قربانی_میانرودی🌷
🍃🌹صلوات
✨در هنگام نیایش؛
به آنچه #خدا به شما نداده ،
فکر نکنید ...
به نعمت های بیشماری فکر کنید
که #خـــداوند بدون نیایش،
به شما بخشیده است ...!!
#خدایا_شکرت💕