هدایت شده از نکته های کلیدی زندگی+مشاوره
🍀🍀🍀
#احساسی
همیشگی باش، خب؟؟؟
یک مشترک در دسترس …..
یکی که توی هر مناسبت کنارم باشد ،
که زود به زود دلش برایم تنگ شود …..
زیاد اهل عاشقی نباش
از رمانتیک بازی سر در نیاور
فقط یک "نفر اولی " بمان
گاهی دنیا را به هم بریز برای آرامشم
همانی شو که فهمیدن دوست داشتن هایش
خیلی بلد بودن نخواهد
یکی که آمده بماند
یکی که آمده نرود …..
♥️
______________________________
#زناشویی
#دل_همسرتو_بقاپ
#روانشناسی
#کانالنکتههای_کلیدی_زندگی_مشاوره
@Noktehaye_kelidii_Moshaver
📚 نفقۀ فرزندان
💠 سؤال: اگر زنی درآمد مستقل داشته باشد، آیا بر او واجب است که در نفقۀ فرزندان مشارکت کند؟
✅ جواب: چنانچه فرزندان از خود مالی نداشته باشند، نفقۀ آنان بر عهده پدر است و در صورتی که پدر فقیر باشد، بر پدربزرگ پدری واجب خواهد بود اما اگر او (یا پدران او در صورت زنده بودن) نیز توانایی مالی نداشته باشند، در این صورت است که پرداخت نفقه بر مادر، واجب می گردد.
#احکام_حقوق #احکام_نفقه
مداحی آنلاین - عراقی مجنونتم من از ایران - محمدیان.mp3
2.82M
🌴 مثلا تو قبول کردی
🥀 کوله بارمو هم بستم
🌴 مثلا من الان توی
🥀 راه کربوبلا هستم
🎙حسین محمدیان
اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِی اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن
وَ فِی اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن
هدایت شده از نکته های کلیدی زندگی+مشاوره
🎈#بادکنکهای_زندگی
💠 دوستی میگفت سمیناری دعوت شدم که هنگام ورود به هر یک از دعوت شدگان #بادکنکی دادند سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند خواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند سپس از آنها خواست در ۵ دقیقه به اتاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورد من به همراه سایرین #دیوانهوار به جستجو پرداختیم همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود مهلت ۵ دقیقهای با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند.
💠 این بار سخنران پیشنهاد کرد هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند.
💠 در زندگی مشترک و در خانواده باید یاد بگیریم که باید در جستجوی #سعادت دیگران باشیم و بدانیم سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است.
💠 گاه وقتی از نیازهای خود که همان بادکنکهای زندگی ما هستند بگذریم و از آن طرف به نیازهای همسر خود #احترام بگذاریم زودتر به نیازهای خود خواهیم رسید و #درک خواهیم شد.
💠 برای رسیدن به سعادت، برای سعادت یکدیگر وقت بگذاریم!
💕
______________________________
#زناشویی
#دل_همسرتو_بقاپ
#روانشناسی
#کانالنکتههای_کلیدی_زندگی_مشاوره
@Noktehaye_kelidii_Moshaver
هدایت شده از نکته های کلیدی زندگی+مشاوره
#قضاوت
🔹قضاوت و پیشداوری
درباره یک شخص،
مشخص نمیکند او کیست؛
مشخص میکند
شما کیستید..
__________________________
#زناشویی
#دل_همسرتو_بقاپ
#روانشناسی
#کانالنکتههای_کلیدی_زندگی_مشاوره
@Noktehaye_kelidii_Moshaver
هدایت شده از نکته های کلیدی زندگی+مشاوره
#بخند_به_روی_دنیا
#دنیا_به_روت_بخنده
✅#یک_درخت میتواند شروع #یک_جنگل باشد.
#یک_لبخند میتواند آغازگر #یک_دوستی باشد.
#یک_دست میتواند #یاریگر یک انسان باشد.
#یک_واژه میتواند بیانگر #یک_هدف باشد.
#یک_شمع میتواند #پایان_تاریکی باشد.
#یک_خنده میتواند #فاتح_دلتنگی باشد.
#یک_امید میتواند #فرحبخش روحتان باشد.
#یک_نوازش میتواند #راوی_مهرتان باشد.
یک زندگی میتواند خالق #تفاوت باشد.
امروز آن «یک» باشید. قدرت این «یک»ها را دست کم نگیرید...
______________________________
#زناشویی
#دل_همسرتو_بقاپ
#روانشناسی
#کانالنکتههای_کلیدی_زندگی_مشاوره
@Noktehaye_kelidii_Moshaver
مادر بزرگم همیشه میگه :
"خدا بدون احوال پُرست نذاره"
ازش میپرسم حالا چرا این دعا ؟
میگه: نمیدونی چقدر قشنگه که یکی توی سرشلوغیهای روزانهش به یادت باشه
و با یه احوالپرسی ساده هم حال خودشو
خوب کنه، هم حال تورو ((:
🌹وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاء
📗( آل عمران : آیه ی ۲۶ )
عزت و ذلت دست خداست.
پیش مردم دنبال خود نمایی نباش👌
سربلندی و سرافكندگی
همه در دست خداست
و اوست كه بنا بر مصلحت
و بر مقتضای محاسبه دقيق
🏆 بر اندام برخی جامه عزت می پوشاند
🔥 و گروهی را نيز به ذلت می افكند.
حرمت ها را نشکنیم شاید یه روزی یه جایی
به دلیلی مجبور باشیم به هم سلام بکنیم
همیشه در حد یک سلام هم که شده
حرمت نگه داریم!!
شبتون بخیر درپناه حق ...
:
✾••✾•🍃🌼🌺🌼🍃•✾••┈
🌱 بـه توڪـل اسم اعظمت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم
🍃🌼🌺🌼🍃
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
(فقط به عشق آقا امام حسین پخش کن یا علی مدد)
📜 مطالب ناب1 را به دوستان خود معرفی کنید
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯