🟢🟪دوره رایگان تربیت جنسی فرزندان #آفلاین 🌹حجت الاسلام تراشیون 💥هزینه دوره ارسال بنر برای ۱٠ نفر 🔻لینک ثبت نام در کانال سنجاق شده ❇️ ۸ ساعت صوتی در کانال زیر👇🏻 عضویت در کانال👇🏻 🔰 اداره آموزش هایِ آزاد 🔻مرکزآموزش‌عالی فرهنگ و معارف‌اسلامی 💠موسسه‌آموزشی‌وپژوهشی‌امام‌خمینی(ره) https://eitaa.com/joinchat/1626996803Cf3e1cc8ef9 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 💥خواهشمندیم با #ارسال این #بنر در #گروه‌ها و #کانال‌ها و #دوستان ما را در #ترویج‌معارف‌ یاری‌کنید

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ن والقلم و مایسطرون... بخش مهمی از جنگ، روایت جنگ است، آن هم در زمانی که جنگِ روایت هاست و اگر نتوانیم روایت درست را از جنگ داشته باشیم، میدانی که پیروز آن بوده و هستیم را ممکن است به دشمن واگذار کنیم‌. جبهه عظیمی ست و هر کسی باید سنگر و سلاحش را پیدا کند. من نیز به سنگر قلم پناه می برم و دوست دارم قدمی هر چند کوچک بردارم. از کجا شروع کنم؟! پیامی توجهم را جلب می کند که آخرش نوشته؛ مردم را با عملتان دعوت کنید نه با زبانتان فکرم مشغول می شود. پس نباید بنویسم؟! یکباره دستم به سمت قرآنی می رود که در نزدیکی‌ام قرار دارد. نیت می کنم که خدایا چه کنم؟! آیا بنویسم؟! قرآن را که باز می کنم ابتدای سوره مبارکه مریم می آید؛ بسم الله الرحمن الرحیم کهیعص ... ذکر رحمت ربک عبده ذکریا ... کاف... ها... یا... عین...صاد... آنقدر زیبایی آیات شفاف است که جایی برای تردید نمی گذارد. روایت جنگ یا جنگِ روایت ها از کدام زاویه به جنگ نگاه کنی تا پیروزِ میدان باشی؟! با کدام دیدگاه و تحلیل؟! آنقدر اهمیت دارد که اگر جنگِ روایت‌ها را ببازیم، میدان را باخته ایم. قلم را بر می دارم و می نویسم؛ بسم رب الشهداء و الصدیقین آنها که چون ستارگانی در تاریکی شب راه را به ما نشان دادند. گفتم ستاره، یاد خوابی افتادم که پیرمرد باغبان از سرلشگر شهید محمد باقری دیده بود؛ سحر جمعه، قبل از اینکه خبر شهادت ها بپیچد خواب دیده بود که راهی به سمت آسمان باز شده و محمد آقا از آن راه به سمت آسمان می رود. پیرمرد در خواب گفته بود؛ حاج آقا کجا می ری؟ حاج آقا گفته بود؛ فرشته ها را نمی بینی؟! _ نه من فقط ستاره می بینم شهید باقری گفته بود؛ این ستاره ها همان فرشته ها هستند که موشک هایی را که ما می زنیم، به سمت اسرائیل می برند و به آنجا می رسانند و آنهایی که اسرائیل می زند را در هوا می گیرند و نمی گذارند به ایران بخورد. پیرمرد درخواب دیده بود، شهید باقری مدام تکرار می کند؛ انا فتحنا لک فتحا مبینا ... ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم... عجب رؤیای صادقه‌ای. کامم شیرین شده با شنیدن این خواب. حقا که چنین است. آری اینها همان ملائکی هستند که خدا به کمک نصرت دهندگان الهی می‌فرستد؛ بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ( آل عمران/ ۱۲۵) و باز با خودم زمزمه می کنم؛ ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم... ____ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۱ @shalamchekojaboodi

‌ ‌ آن عالم بزرگ چه خوب گفت؛ «ان تنصروا الله ینصرکم» یعنی: «ان تنصروا الله [فی ما تستطیعون]، ینصرکم [فی ما لا تستطیعون] اگر خدا را در مسائلی که در توانتان هست یاری کردید، خدا شما را در مسائلی که در توانتان نیست، یاری می‌کند.» (آیت‌الله حائری شیرازی) یعنی تو تمام توان و امکاناتت را به کار بگیر، آنجایی که در توانت نیست، خدا با طوفان شن هم شده در صحرای طبس، یاری‌ات می کند. آری آن ستاره ها و ملائک نیز در گروی «ان تنصروالله» هستند. تمام شهدا و فرشتگان الهی صف کشیده اند تا شما تمام قد به میدان بیایید و تمام قد یاری‌تان کنند؛ از شهدای صدر اسلام گرفته که آرزویشان شرکت در این نبرد آخرالزمانی بود تا حاج قاسم و سیدحسن نصرالله و سید ابراهیم رئیسی و هنیئه و سنوار تا آنها که همین روزها به آسمان پیوستند تا دستشان برای نبرد، بازتر باشد. نمی توان باور کرد که سردار حاجی‌زاده و سرداران باقری و رشید و سلامی و شادمانی و ... این روزها در بهشت رضوان الهی، جا خوش کرده باشند و عمیق ترین آرزویشان را در نابودی اسرائیل دنبال نکنند. نمی توان باور کرد که شهید تهرانی مقدم که آرزویش نابودی اسرائیل بود، به یاری بزرگترین جبهه‌ی حق علیه صهیونیست، با سر نشتافته باشد. شهدا تشنه اند‌؛ تشنه‌ی این نبرد آخرالزمانی و منتظرند که ما خدا را یاری کنیم. همین روزها که مدام صدای حاج قاسم در گوش‌مان تکرار می شود؛ «من با تجربه می‌گویم این را؛ میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌ها نیست. اما شرطش این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم..» تمام حرف، همین است و بس؛ نترسیم و نترسانیم. حال در این میان عده ای نشسته اند اطلاعات میدانیِ عرصه نظامی و دیپلماسی را مدام رد و بدل می کنند و انبوهی از پیام ها پشت سر هم در صفحات مجازی و کانال ها می آید و هیچ فیلتری برای فرستنده و خواننده، وجود ندارد. خیلی ها بدون اشراف لازم، تحلیل می کنند و انسان را در انبوهی از اطلاعات، سرگردان. اینجاست که جنگ روایت ها آغاز می شود و خط صحیح روایت، باید قدرتمند به میدان بیاید و با روایت های ضعیف، مقابله کند تا ما را از این مهلکه‌ی اطلاعات بی سر و ته نجات دهد و کمک‌مان کند تا راه خود را پیدا کنیم و بدانیم کجای داستانیم؟! به راستی از کدام دریچه و از کدام زاویه‌ی خداپسندانه باید نگاه کنیم؟! از نگاهی که مانند نگاه دشمن، مادی و ابزار محور است؟! از نگاهی که هر تحلیلی فارغ از اینکه تحلیلگر تا چه حد اشراف به میدان دارد، و با چه افق دیدی می نگرد، قابل پذیرش است؟! اگر چنین بود، دفاع مقدس هشت ساله‌ی ملت ما چه سرنوشتی پیدا می کرد؟! و ما و شما کجای این حماسه‌هایی که رقم خورد، قرار می گرفتیم؟! و حالا در این نبرد آخرالزمانی چه می کنیم و کجاییم؟! داستان همان داستان است و خط روایت، همان خطی ست که سید مرتضی آوینی در عملیات والفجر۸ و در میان نخلستان‌های فاو زمزمه می کرد: «دشمن در برابر ایمان جنود خدا متکی به ماشین پیچیدۀ جنگ است. از همان نخستین ساعات فتح، هواپیماهای دشمن مظهر پندارهای باطل او هستند، حال آنکه در معرکهٔ قلوب مجاهدان راه خدا آرامشی که حاصل ایمان است حکومت دارد و به راستی دشمن حیرت زده است چگونه ممکن است که کسی از مرگ نهراسد؟ کجا از مرگ می هراسد آن کس که به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه است؟!»... _________________ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۲ @shalamchekojaboodi

‌ ‌یک تابلو در نظرم نقش می بندد: خرمشهر را خدا آزاد کرد پس از یک سال و اندی که خرمشهر در اشغال دشمن بود، وقتی آزاد شد، امام عزیز فرمود؛ خرمشهر را خدا آزاد کرد درست است که طراحی ذکاوتمندانه عملیات بیت المقدس و مجاهدتهای شبانه روزی و چند ماهه‌ی فرماندهان و رزمندگان را حقیقتا نمی توان نادیده گرفت ولی این یک جمله‌ی امام، خط بطلان بر هر آن چیزی ست که می توانست به غرور و اختلاف و شکست منجر شود. این یعنی؛ و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی هر تیری که به سمت دشمن شلیک می شود و به هدف اصابت می کند، کار خداست و کار خداست و کار خداست و لاغیر؛ داشتن یا نداشتن امکانات آفندی و پدافندی نباید ما را مغرور کند. مبادا کلمة الله در روایت هایمان گم شود و وقتی موشکی به هدف می نشیند آنچنان در وصف موشک و قدرت نظامی خودمان بگوییم و رجز بخوانیم که یدالله فوق ایدیهم، کمرنگ شود.‌ دیده شدن قدرت نظامی، بسیار مهم است ولی از آن مهم تر، بالا بردن سطح نگاه است. اگر نگاه‌مان، امکانات محور باشد، آنجایی که دشمن با عِده و عُده‌ی بیشتری به میدان بیاید خیلی ها می گویند: لاطاقة لنا الیوم بجالوت و جنودها برای ما طاقتی نیست در مقابل جالوت و جنودش اما آنها که ایمان و توحیدشان تقویت شده چه می گویند؟! قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﻧﺪﮎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻏﻠﺒﻪ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ. (بقره/٢٤٩) روایت قرآن از جنگ ها، روایت ترازویی ست که سنگینی کفر و ایمان در آن تعیین کننده است و نه عِده و عُده. و چه بسا اگر امکانات را شریک خدا قرار دهیم، ضربه‌ی جبران ناپذیری خواهیم خورد. به قول شهید آوینی، ما حتی مکالمات بی‌سیم هایمان با همه جا فرق می کند؛ «مکالماتی که در این بیسیمها رد و بدل می‌شود با همۀ دنیا متفاوت است و نشان از اسلام دارد. رجعت به مبانی اعتقادی اسلام، بزرگترین وظیفه ای است که اکنون بر گردن ماست و این رجعت مستمر، همه حیات ما را رفته رفته دگرگون خواهد ساخت و بدان معنا و مفهوم دیگری خواهد بخشید. مسئول مخابرات توپخانه می‌گفت «ما رَمَيتَ إِذْ رَمَيتَ وَ لَكِنَّ الله رمی.» این خداست که توپها را هدایت میکند و بر آنجا که باید فرود می‌آورد و این اعتقاد همهٔ ماست. کجاست آن گوش شنوایی که بشنود آوای تسبیحی را که از نای بلند توپهای ما بر می آید؟» .‌.. آری تفاوت است بین روایت جبهه حق از جنگ، با روایت جبهه باطل از جنگ. آن قدرتی که گنبد آهنین اسرائیل را بی اعتبار و رسوا کرده است، از ایمان و مردانگی برخاسته است؛ از قدرت وجود‌... _____ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۳ @shalamchekojaboodi

ابوصالح، دندان‌پزشک اهل غزه: منتظر شنیدن اخبار بزرگ‌ترین قتل عام تاریخ باشید! موضوع اصلا اغراق کردن یا ترند شدن نیست. اگر ظرف ۴۸ ساعت ، غذا، نوشیدنی، شیر خشک و آرد وارد غزه نشود، اخبار بزرگ‌ترین قتل عام تاریخ را روی صفحه نمایش خود خواهید دید. @nemigozarand_ke_befahmi

📌صدقه خاص ♦️ کمک به مردم مقاوم و مظلوم غزه 🔴 راهی مطمئن برای کمک به غزه، سایت رهبری https://www.leader.ir/fa/monies در قسمت وجوهات ابتدا کمک ها و بعد کمک به غزه را انتخاب کنید @nemigozarand_ke_befahmi

‌ شهادت، اتفاقی نیست به خیالت که اسرائیل حمله کرد و بیش از هزار نفر، خیلی اتفاقی نام شهید بر آنها تعلق گرفت و در قطعه‌ای آرمیدند که آرزوی خیلی از آرزومندان بود!!! به خیالت که به دست شقی‌ترین افراد روی زمین کشته شدن که آرزوی امثال حاج احمد متوسلیان بوده، اتفاقی بوده و دری به تخته خورده و برخی همینطوری، سری در میان سرها درآوردند؟! چقدر خدا حساب و کتاب های ما را به هم بزند تا باورمان شود که شهادت، پرنده‌ای‌ست که بر هر بامی نمی نشیند. و ما غرق در ادعاها و دعاهای خود که اللهم ارزقنا توفیق شهاده، غافل از آنکه فرمود؛ بیاور خوب و بد را، جمع و منها کردنش با من😭 هنوز زمان لازم است تا پرده ها کنار رود و اسرار، هویدا شود و بدانیم جمع و منها کردن خدا، مانند ما نیست. تا بدانیم آنکه با نیت خدمت یا هر نیت خداپسندانه‌ای، در تهران و جبهه حق ماند، یا آنکه یک عمل مخلصانه در طول عمرش پذیرفته شد و آنکه امتحان خودش را در طول زندگی‌، پس داده بود و حالا خدا مزدش را با شهادت داده است، هیچکدام پیشامدی نبود. هنوز گویی خدا انسان را که می آفریند خطاب به ملائکه می فرماید همانا من انسان را در زمین جانشین خودم قرار دادم و هنوز گویی ملائکه با خدا محاجه می کنند که چرا این موجود خون ریز را می آفرینی؟! در حالیکه ما تو را تقدیس و تسبیح می کنیم و باز خدا در جوابشان می گوید من چیزی می دانم که شما نمی دانید وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (بقره/۳۰) و انگار با این گزینش ها و این شهادت ها باز ندا داده می شود؛ إنی اعلم ما لاتعلمون همانا من چیزی می دانم که شما نمی دانید. ما هنوز هم نمی دانیم هر کدام از این شهدا را خدا به کدامین عمل صالحی خرید؟! ما هنوز هم چرتکه می اندازیم و آدمها را آنطور که نباید قضاوت می کنیم. در حالیکه نمی دانیم عاقبت ها چگونه خواهد شد. بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود. حقا که ما بیدارتر می شویم. ما در پی این شهادت ها، از خواب غفلت بیدار می شویم. تا همین دیروز که حاج محمود باقری در میان بچه های هیئت و مسجد بود و گمنامانه چرخ دسته را در روز تاسوعا و عاشورا هل می داد، کسی نمی دانست این سردار موشکی، چه مرد بزرگی ست. بی ادعا و بی حرف، خدمت می کند و در حالیکه نشان فتح را از دستان رهبر عزیزتر از جانش دریافت کرده، دنبال هیییییچ نام و نشانی نیست. یکباره روز ۲۳ خرداد که با صدای انفجارها از خواب بیدار می شویم و خبر شهادت ها را می شنویم، با یک علامت سوال بیدارتر می شویم؛ محمود باقری که بود؟!!! ملت ما بیدارتر می شود وقتی گزینش های خدا را از میان افرادی می بیند که ظاهری مذهبی ندارند. بیدار می شود و توبه می کند از آن نگاه های ظاهر بین توخالی که بین صفوف مردم گسست ایجاد می کند. وقتی وصیت نامه شهید نیما رجب پور، سردبیر شبکه خبر را می خوانیم که سالها قبل به عنوان آرزویش مطرح کرده؛ «دوست دارم به دست شقی‌ترین انسان‌های روی زمین به شهادت برسم»، ایمان می آوریم که انتخابی در کار بوده است. ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، با همان نوای دلنشینت باز زمزمه کن؛ «و تو ای آنکه در سال ۶۱ هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بودی و اکنون در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت پای بر سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است😭 و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگیهایت هجرت کنی 😭» و دیگر شهدا نیز همراه تو ندا دهند؛ «یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. می‌گویند گناهکاران را نمی پذیرند.آری، گنهکاران را نمی پذیرند. اما پشیمانان را می پذیرند... ای دل! تو چه می کنی؟می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند» داد از آن اختیار😭 ______ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۴ @shalamchekojaboodi

‌ ‌ بزنند، ما هم بزنیم پسر بچه صبح که از خواب بیدار شد و شنید که دم اذان صبح اسرائیل حمله کرده و فرماندهان را به شهادت رسانده، مکثی کرد و قدری در فکر فرو رفت. یکباره با این سوال مواجه شد: _ نظرت چیه؟! خوبه یا نه؟! _چی؟! گفتم؛ همینکه اسرائیل حمله کرده دیگه _ چرا بد باشه، خیلی هم خوبه، بزنه که ما هم بزنیمش لهش کنیم. _ اونوقت اگه شهید بشیم چی؟ جواب داد؛ «خب شهید بشیم که خیلی خوبه... حالا تکلیف، چیه؟!» این را گفت و بعد رفت سراغ تکلیفی که به نظرش رسید؛ کره زمین را با دفتر نقاشی و مداد رنگی‌اش آورد و شروع به کشیدن نقشه کرد. ایران را کشید و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین را طراحی کرد که طی چه عملیات هایی می توانیم اسرائیل را نابود کنیم. برای نقشه اش در گوشه ی کاغذ، راهنمای نقشه هم گذاشت. ۱۲ روز بعد حضرت آقا اعلام کردند اسرائیل تقریبا له شد. مقاومت ۱۲ روزه و سر و صداها که تمام شد، دوباره پسر بچه با یک سوال مواجه شد؛ نظرت چیه که اسرائیل دوباره حمله کنه؟! گفت: من که می گم خدا کنه بزنه که ما هم بزنیمش... ادامه‌ی مکالمات‌مان هر چه بود، بماند، مهم این است که کودکان ما چشم باز می کنند و می بندند و دوباره چشم باز می‌کنند و همچنان به فکر نابودی اسرائیل هستند. راست می گفت: دلمان می خواهد چیزی از اسرائیل و صهیونیسم بین الملل باقی نماند. به تنگ آمده ایم از دیدن مردم غزه، به تنگ آمده ایم از این همه ظلم و خباثت و شرارت این غده سرطانی. جنگ چیز خوبی نیست، جنگ مشقت‌هایی دارد که ممکن است تحملش خیلی سخت باشد، پسر بچه هنوز اینها را نمی داند و فقط در این ۱۲ روز، صدای پدافندها را شنیده و اخبار را اما او هم عقلش حکم می کند که برای از بین بردن این غده سرطانی باید جنگید. باید ایستاد. او هم می فهمد هزینه‌ی مقاومت کمتر از هزینه‌ی سازش است. اما هنوز عده ای استاد دانشگاه و رجل سیاسی و دیپلمات با مدارک دکترا و فوق دکترا، به این درک و شعور از تجربه‌ها نرسیده اند؛ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعقلون به راستی چه انتظاری داریم از آنکه چنان مرعوب و مجذوب غرب است که نه می بیند و نه می شنود و نه قلبش دریافت و درکی از حقیقت دارد. درحالیکه حتی بچه ها و نوجوانان ما هم پای مکتب امام(ره) فهمیدند که نباید در را به روی گرگ ها باز کنند، نباید گول گربه نره و روباه مکار را بخورند. کوردلانِ کج فهم، همیشه در طول تاریخ بوده و هستند. همانها که با لبخندها و مواضع سست شان در مقابل دشمن، دشمن را دچار خطای محاسباتی می کنند که جرأت تعدی پیدا کند و چه بسیار شهادت ها را که با همین مواضع ذلیلانه رقم زده اند. مگر نبود حماسه‌ی ۱۶ دی ماه ۵۹ در عملیات نصر و در منطقه هویزه که در رویارویی با دشمنی که از روبرو می آمد و خنجر خیانت هایی که با سیاست های بنی صدر از پشت به دانشجویان نخبه‌ی پیرو خط امام می خورد، کربلایی دیگر رقم خورد و دسته گل‌های جوان، زیر شنی های تانک له شدند. آنها که حماسه شان رادر تاریخ آفریدند و استقامت شان مانند کربلا مثال زدنی شد، اما سیاهی به ذغال مانده و می مانَد. « آنان ابراهیم‌ وار هجرت کرده اند و اسماعیل گونه، سر به قربانگاه سپرده اند تا انسان به خلیفة اللهی و امامت رسد و این است معنای باطنی این سخن که راه قدس از کربلا میگذرد... راه قدس، مرد جنگ میخواهد و مرد جنگ نیز کربلایی است و کربلایی، مرد میدان عشق است و از سختیها و مشقات و سرباختنها و جان دادنها نمی هراسد. » اما عن قریب است که صدای طبل رسوایی جریان نفاق و آنها که معامله‌ی خون کردند نیز بلند شود. مگر نه اینکه آخر الزمان است و منافق رسوا خواهد شد. فانتظروا إنا منتظرون ___ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۵ @shalamchekojaboodi

👈 هفت تکلیف راهبردی 📢 پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت اربعین شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ای به شرح زیر منتشر شد. 🖼 بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️ ملت سرافراز ایران! ✏️ چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان عزیزمان، که در میان آنان سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ئی بودند، فرا رسید. این ضربه را گروه حاکم خبیث و جنایتکار صهیونی که دشمن رذل و عنود ملت ایران است وارد آورد. بیشک فقدان فرماندهانی چون شهیدان باقری و سلامی و رشید و حاجی‌زاده و شادمانی و دیگر نظامیان، و دانشمندانی چون شهیدان طهرانچی و عباسی و دیگر دانشمندان، برای هر ملتی سنگین است. اما دشمن ابله و کوته‌بین به هدف خود نرسید. آینده نشان خواهد داد که هر دو حرکت نظامی و علمی شتابنده‌تر از گذشته به سمت افقهای بلند پیش خواهد رفت انشاءالله. ✏️شهیدان ما خود راهی را برگزیده بودند که گمان دستیابی به مرتبه‌ی والای شهادت در آن کم نبود و سرانجام به آنچه آرزوی همه‌ی فداکاران است رسیدند؛ بر آنان گوارا باد؛ امّا ناگواری آن برای ملت ایران بویژه خانواده‌های شهیدان و بویژه کسانی که آنان را از نزدیک می‌شناختند سخت و تلخ و سنگین است. ✏️در این حادثه نقاط درخشانی را نیز بروشنی میتوان دید. اولاً تحمل و صبوری و استحکام روحیه‌ی بازماندگان که در نوع خود جز در تحولات جمهوری اسلامی ایران دیده نشده است. ثانیاً استقامت و ثبات دستگاههای زیر امر شهیدان، که نگذاشتند این ضربه‌ی سنگین، فرصت‌ها را سلب و در حرکت آنان وقفه ایجاد کند. و ثالثاً شکوهِ پایداریِ معجزه آسای ملت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یک بار دیگر استواریِ بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد میکوبند. ✏️ایران اسلامی به توفیق الهی روز به روز قویتر خواهد شد باذن الله. ✏️مهم آن است که ما از این حقیقت، و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ماست غفلت نکنیم. ▫️حفظ اتحاد ملی وظیفه‌ی یکایک ما است. ▫️شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه‌ی بخش‌ها وظیفه‌ی نخبگان علمی است. ▫️حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی اغماض گویندگان و قلم‌زنان است. ▫️مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی، وظیفه‌ی فرماندهان نظامی است. ▫️جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است. ▫️هدایت معنوی و نورانی‌ کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه‌ی حضرات روحانی است. ▫️و حفظ شور و شوق و شعور انقلابی وظیفه‌ی یکایک ما و بویژه جوانان است. خدای عزیز رحیم همگان را موفق بدارد. ✏️درود بر ملت ایران و سلام بر جوانان شهید، بر بانوان و کودکان شهید، و بر همه‌ی شهیدان و داغداران آنان. والسلام علیکم و رحمةالله ✍ سیّدعلی خامنه‌ای ۳ مرداد ۱۴۰۴ 💻 Farsi.Khamenei.ir

‌ معدن طلا منفجر شده بود و طلاهایش از دل کوه، به روی زمین ریخته و همه جا پخش شده بود. طلاهایی که همچنان طلا بود و از عیار آنها ذره ای کم‌ نشده بود، فقط این بار طلاها را همه مردم به تماشا نشسته بودند و از نزدیک می دیدند؛ طلاهایی که تکثیر شده بود و حالا دیگر در دل کوه، پنهان نبود. هر کسی سهمی از طلا داشت و طلایی شدن. جنگ بود یا گنج؟! نمی دانم دشمن به خیالش که فرماندهان را کشته و داستان مقاومت تمام شده. غافل از اینکه الگوهایی را به منصه ظهور کشانده و قابلیت تکثیرشان را فراهم کرده که چه بسا به این زودی ها، امکان معرفت پیدا کردن به آنها محقق نمی شد و اینچنین عدو شود سبب خیر. تا دیروز کسی چه می دانست سعید ایزدی کیست؟! همان حاج رمضان که قریب چهل سال در سنگر فلسطین دوشادوش حاج عماد مغنیه و حاج قاسم، از حق طبیعی ملت مسلمان آن مناطق دفاع می کرد. همان که نور عبادت و تلاوت قرآن در چهره اش موج می زد. وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ... ریز پرنده به معدن طلا خورده و بخشی از طلاها را قابل دسترس کرده است. همان طلاهای نهفته ای که تا وقتی بودند، پنهانی و گمنامی در تقدیرشان رقم خورده بود: حاج رمضان و ما أدراک حاج رمضان؟! فقط یکی از گنج ها اوست؛ زمان، زمانِ شناختن او شده و باید بدانیم او همان است که زندگی اش را وقف مقاومت فلسطین کرده بود. تا امروز چه کسی می‌دانست او از مهم ترین تقویت کنندگان حماس و پایه گذاران گروه های مقاومت فلسطین و محور مقاومت بوده و در رأس همه اهدافش اتحاد مردم فلسطین و وحدة الساحات را دنبال می کرد. چه خوب گفت آن پیر فرزانه که فرمود: دفاع مقدس ۸ ساله، گنج تمام نشدنی ست. آری! مقاومت ۱۲ روزه نیز چنین است. گنج ها بر روی زمین آمده و اگر فقط اندکی از روی غبار باورهایمان، آواربرداری کنیم با گنجینه‌ی عظیمی مواجه خواهیم شد. گنجینه ای بسیار بزرگ از انسانهای بزرگ گرفته تا آنچه حاصل اراده و ایمان آنهاست. از کدامش بگوییم و بشنویم؟! از کدام قدرت، بگوییم که نقطه‌ی پایانی داشته باشد؟! از موشک یا از موشک سازان؟! از اراده های پولادین مقاومت یا از محصول این اراده ها که مردم جهان را بیدار نموده؟! از بیداری اسلامی حاصل از موشک ها بگوییم یا از خرابی هایی که برای یهود به بار آورده؟! از کدام گنج این جنگ پرده برداریم و سخن بگوییم؟! از مردم ایران و همدلی شان که «ای ایران بخوان» فقط اشاره‌ی کوتاه رهبر عزیزتر از جانمان است به عظمت این گنجینه‌ی مردمی. مردمی از دیار خوبان که هزاران داستان زیبای آنها در این جنگ، مثال زدنی ست. زبان قاصر است از روایت این همه طلای ناب که در پس این ۱۲ روز، مانند روز، آشکار شد. «پیشگویی حضرت نبی اکرم(ص) به تحقق پیوست و قوم سلمان فارسی؛ ایرانیانِ طلیعه دارِ نهضت آخرالزمانی اسلام، عَلَم قیام انبیا را بر دوش گرفتند و وجودشان شمسی تازه شد که در خلاً ظلمانی جاهلیت ثانی تولد یافت. شمسی که اشعهٔ نورش اینک می‌رود تا دورترین نهایت های خلقت انسان گسترش یابد و آسمان های قلوب را تسخیر کند، مرزهای تفرقه را از جغرافیای کره زمین بسترد و صورتی توحیدی به آن بخشد » ... ___________ #جنگ_روایت‌ها/ قسمت۶ @shalamchekojaboodi