#تفسیر_سوره_آل_عمران #آیه_سه ⬇️کلمه‌ی #تورات در زبان عبری به معنای شریعت و قانون است ⬇️کتاب #آئین #یهودیان دارای 5⃣ بخش است و پس از مرگ حضرت موسی جمع آوری شده ⬇️کلمه‌ی #انجیل ریشه‌ی #یونانی دارد در حال حاضر چندین نوع انجیل وجود دارد ⬇️برای دریافت #وحی فرد باید ظرفیت وجودی آن را داشتند #پیامبر گرامی #اسلام تنها فردی بودند که ظرفیت وجودی دریافت #قرآن📖 را داشتند ⬇️ #قرآن به دو شیوه بر قلب پیامبر نازل می شود : آنی در شب قدر و تدریجی در مناسبت های مختلف ⬇️در هر کلمه‌ی #قرآن 4⃣ نکته وجود دارد آمار ، ارقام ؛ الفاظ ، تقدم و تاخر ⬇️کتاب های آسمانی مؤید یکدیگر هستند ⬇️کتاب های #تورات و #انجیل در طول دوران ها دچار تحریف شده است ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @jalasate_ostad🇵🇸

#خیر_برکت 🔷بخش دوم مَن غَشَّ أخاهُ المسلِمَ نَزَعَ اللّه ُ مِنهُ برَكةَ رِزقِهِ ، و أفسَدَ علَيهِ مَعيشَتَهُ ، و وَكَلَهُ إلى نَفسِهِ . [ثواب الأعمال : 337 / 1] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس سرِ برادر مسلمان خود كلاه بگذارد، خداوند بركت را از روزى او بگيرد و زندگى او را تباه و پريشان سازد و او را به خودش وا گذارد. @jalasate_ostad🇵🇸

#شعبان_المعظم ۱۸ #استاد_شجاعی|#مقام_معظم_رهبری ⚜خدمت به امام زمان عشق و دلدادگی می خواهد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @jalasate_ostad🇵🇸

⚠️خفه کردن به جای سیر کردن😳 😭جیغش بلند شد، تمام اهل خانه از جمله مادرش بسیج شدند تا او را آرا م کنند، بالاخره با چپاندن یک پستانک در دهانش صدایش را قطع کردند. 😣نوزاد پستانک را بارها از دهانش خارج و شروع به جیغ زدن کرد، اما مادرش هر بار به زور پستانک در دهانش فرو کرد ♨️نوزاد بخاطر خفه نشدن مجبور شد پستانک را بمکد. اهل خانه فکر کردند او دیگر راحت شده، اما نفهمیدند که گریه او بابت گرسنگی بود ❌کودک درون ما(خودحقيقی) به خاطر نرسیدن غذایش شروع به داد و بیداد می‌کند ولی ما به جای دادن غذای اصلی‌اش او را با دیدن تلویزیون، رفتن به فضای مجازی، بی‌خودی صحبت کردن با دیگران و ... مشغول می‌کنیم تا صدایش را خفه کنیم و بی‌خیال درمانش شویم. ✅👌یکی از تاثیر گذارترین راههای کاهش اضطراب در همسران و دیگران،ورسيدن به خوشبختی و آرامش سیر کردن کودک درون (خودحقيقی)است. #تلنگر #خودشناسی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @jalasate_ostad🇵🇸

#منتظر_پلاستیکی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @jalasate_ostad🇵🇸

سلام پدر جان 💚 شب نیمه شعبان که رسید کلی ذوق و شوق داشتیم و وصال محبوب را به دل خود وعده داده بودیم ... زیر باران و برف که مثل مروارید بر اهل زمین نازل شده و صورتمان را نوازش می داد ، عزم خود را جزم کردیم تا خود را به خانه پدری برسانیم ... آرام آرام قدم زده و از عمق جان نفس می کشیدیم تا شاید عِطر دلبرمان را استشمام کنیم ... و گاهی هم به دنبال روی ماهش به آسمان نگریسته و قطرات اشک و باران با هم آمیخته میشد ... مدام در طول مسیر با شما درد و دل پدر فرزندی می کردیم و از این حجم فراق که جانمان را به لب رسانده است ، شکایت می کردیم ... از دور چشممان که به گنبدتان افتاد ، قلبمان زنده شد و آغوش پدرانه را به خود نوید دادیم ... اذن دخول خواندیم و سر به دیوار خانه پدری گذاشته و اشک هایمان امانمان را برید ... و‌ چقدر دلمان میخاست از ته دل فریاد زنیم تا هفت آسمان به لرزه افتد ... در صحن و سرایتان ، مدام با چشم دل در جستجو بودیم تا شاید لایق دیدار شویم ... اما ؛ در کنج تنهایی و میان بغض و آه ، ناگاه که چشم بر هم گذاشتیم ، ندایی آمد ... «تو خود حجاب خودی ، از میان برخیز » پدر جان 💚 بحق «او» «او» را به ما برسان ما بدون «او» «او» نخواهیم شد و در حجاب خود ، خواهیم ماند ... خانواده مهدوی عزیز ، زیارت قبول ما هر چهارشنبه در خانه پدری نائب الزیاره شما خواهیم بود . خاک بودیم یا علی 💚 گفتیم جان گرفتیم تا علی 💚 گفتیم #مشهد #به_وقت_ساعت_هشت #چهارشنبه_های_امام_رضایی @jalasate_ostad @moallemanemahdavi