•
سرباز نظامی که همیشه قدردان
زحمات نظام جمهوری اسلامی بود
و با جانفشانی در راه وطن و شهادتش،
دین خودش را به این نظام اَدا کرد..
روز جمعه ۳۰ خرداد
قرارِ خواستگاری داشتند...
توی جلسه خواستگاری
گرم صحبت بودیم که
گوشی علیرضا زنگ خورد!
جواب داد و بعد از اینکه یکسری
حرفها را آن طرف خط شنید یک چشم
حاجی گفت و تماس را قطع کرد....
نگاهمان به علیرضا بود
که چه شده که با چشم
و ابرو اشاره کرد که باید
حتما برود پادگان و یک
مورد فوری پیش آمده و
لازم است خرمآباد باشد.
برگشتیم خرم آباد مادرش
را به خانه رساندم و علیرضا هم
سریع لباسهایش را عوض کرد
و آماده رفتن شد.
وقتی تنها شدیم پرسیدم
این همه عجله برای چیست؟!
حالا تو در این عملیات نباشی،
کارشان لنگ نمیماند!
در جوابم گفت:
بابا ما چندین ساله که برای
این روزها آموزش دیدهایم
و نظام زحمت ما را کشیده،
الان که وطن به ما نیاز دارد
که نمیتوانیم بیتفاوت باشیم،
ما همه سرباز این خاک و ملت هستیم...
رفت و چندساعت بعد
صبح ۳۱ خرداد به ما زنگ زدند
و خبر شهادت علیرضا را دادند.
به همگان
بگویید و معرفی کنید
که اینان سربازان واقعی نظام
جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 هستند
قهرمانهای واقعی نظام آنهایی
هستند که در راه...ولایت، استقلال،
آرمانهای انقلاب اسلامی، اتّحاد، پیشرفت
و امنیت وطن، از جان عزیزشان، از جوانی
و آرزوهایی که داشتند، دست کشیدن...
#پاسدار_شهید_علیرضا_سبزیپور
برای تعجیل در فرج امام زمان،وشادی روح شهدا صلوات