eitaa logo
بچه های انقلابی ایران زمین 🇮🇷
212 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
20.2هزار ویدیو
93 فایل
ما دوستان ایران زمین و ایرانیان با حمایت از منافع کشور بسوی اهداف راهبردی سوق داده شده و ایرانی آباد و مستقل حمایت میکنیم. الگوی ما منافع ملی کشورمان است! 🇮🇷 لینک کانال برای دعوت: @jalili_tehran
مشاهده در ایتا
دانلود
نبرد ایدئولوژی تشیع و اسلام ایرانی در مقابله ایدولوژی صهیونیسم جهانی و هژمون غرب https://t.me/iran_cityofsun ایدئولوژی‌ها در سیاست و نظام بین‌الملل همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهنده به رفتار کشورها و ملت‌ها نقش‌آفرینی کرده‌اند. در روزهای گذشته بعد از آنکه جریان نفوذ و لیدر های جریان لیبرال داخلی ایران سعی کرد با فرستادن پالس هایی در سخنرانی مسعود پزشکیان جبهه انقلاب را دچار انشقاق و یاس کند، روحانیون سرشناس و مراجع تشیع شروع به نامه نگاری و حتی اعلام فتوا های ضمنی در حمایت کامل از حزب الله و علیه اسرائیل کردند. در سراسر جغرافیای محور مقاومت، رهبران دینی اعلام کردند که مردم درخواست حضور در جبهه های نبرد را دارند و در برخی از این مناطق مانند عراق حتی بحث صدور فتوا جهاد هم مطرح شده است اما امروز در مرحله پیش از فتوای جهاد قرار داریم. درواقع در مرحله فتوا جهاد کفایی هستیم. آیت الله سیستانی در عراق، علمای انصار الله یمن، علما و مراجع تقلید در ایران و.... به این عرصه با قدرت تمام ورود کردند. آن دامی که سازمان های اطلاعاتی آمریکا و غرب به وسیله نفوذی های خود در ایران سعی داشتند براه بیاندازند نه تنها شکست خورد بلکه با واکنش سریع و به موقع به موجی بسیار خطرناک برای آنان تبدیل شده است. بعد از آن بود که دیروز رهبر ایران یک سخنرانی انجام داد و کار را تمام کرد. برای محور مقاومت فقط همین سخنان رهبر ایران که به معنای فتوای امام است کافی بود که به صورت رسمی وارد مرحله جدید در مبارزه با اسرائیل شوند . یادآور میشوم در گذشته رهبر ایران فرمان محاصره اقتصادی اسرائیل را بیان کرده بود و امروز اسرائیل در بزرگترین محاصره تاریخ خود گرفتار شده است اقتصاد این رژیم در حال فروپاشی است. اگر نبود کمک های آمریکا و متحدان غربی تاکنون صد بار نابود شده بود. در جهان امروز، مقابله با اسرائیل و صهیونیسم جهانی بیش از آنکه یک نبرد نظامی باشد، یک تقابل ایدئولوژیک است که ریشه در اختلافات عمیق دینی و فرهنگی دارد. در این بین، ایدئولوژی تشیع و اسلام ایرانی با تکیه بر فتاوای مراجع شیعه و مفهوم "مقاومت"، نقش اساسی در این نبرد دارد. این ایدئولوژی نه تنها جنگی نظامی را علیه اسرائیل و آمریکا هدایت می‌کند، بلکه به عنوان یک مقاومت معنوی و دینی در برابر آنچه که غرب و صهیونیسم به دنبال آن هستند، مطرح است. در جهان اسلام، مراجع شیعه به عنوان رهبران مذهبی نقش مهمی در هدایت فکری و اعتقادی جامعه دارند. فتاوی و دستورات آن‌ها نه تنها راهنمای عمل فردی مسلمانان هستند، بلکه در مسائل کلان سیاسی و نظامی نیز تاثیرگذارند. از دوران انقلاب اسلامی ایران به بعد، مفهوم "جهاد" علیه دشمنان اسلام به یکی از اصول اساسی ایدئولوژی تشیع تبدیل شده است. مراجع شیعه با استناد به مبانی دینی و تاریخی، مشروعیت مبارزه با اسرائیل و غرب را از منظر دینی توضیح داده‌اند. این مبارزه نه تنها به عنوان دفاع از سرزمین‌های اسلامی، بلکه به عنوان وظیفه دینی برای مقابله با ظلم و ستم مطرح شده است. ایران به عنوان مرکز اصلی این ایدئولوژی شیعی، با حمایت از یاران خودش در محور مقاومت مانند حزب‌الله در لبنان و حماس در فلسطین، جبهه‌ای قدرتمند علیه اسرائیل و آمریکا شکل داده است. این جبهه که با عنوان "محور مقاومت" شناخته می‌شود، فقط بر اساس قدرت نظامی استوار نیست. بلکه امروز به دنیا نشان داد که جبهه محور مقاومت ترکیبی از قدرت دینی و سیاسی است که با آرمان های ناب اسلامی_ایرانی علی الخصوص با کمک ایدئولوژی تشیع، هدایت این مبارزه را مشروعیت می‌بخشد. شعارهایی همچون "مرگ بر اسرائیل" و "مقاومت تا آزادی قدس" در واقع تجلی این ایدئولوژی‌اند که نشان‌دهنده تعهد ایدئولوژیک به مبارزه با صهیونیسم جهانی است. ایران و گروه‌های مقاومت این مبارزه را یک وظیفه دینی می‌دانند که ریشه در فتاوی و آموزه‌های شیعه دارد. در این نبرد ایدئولوژیک، دو مفهوم مهم در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند: ایدئولوژی تشیع که بر عدالت، مقابله با ظلم و حمایت از مظلومین تاکید دارد، و صهیونیسم جهانی که به دنبال گسترش قدرت و تسلط بر جهان است. از دیدگاه تشیع، اسرائیل نمادی از ظلم و ستم است که باید با آن مقابله شود. ایدئولوژی صهیونیسم جهانی به عنوان یک پروژه‌ی ناسیونالیستی یهودی که به دنبال گسترش تسلط خود بر خاورمیانه و فراتر از آن است، با ایدئولوژی تشیع که بر مبنای آرمان‌های معنوی و اخلاقی استوار است، در تضاد قرار دارد. از نظر تشیع، صهیونیسم نه تنها یک تهدید سیاسی، بلکه تهدیدی دینی و فرهنگی نیز محسوب می‌شود.این تقابل، تنها یک نبرد نظامی یا سیاسی نیست. ایدئولوژی شیعه این مبارزه را به عنوان یک جنگ معنوی و اخلاقی در برابر ظلم جهانی معرفی می‌کند. در کانال با ما باشید. 🌎🌍 @bidari_jahani313
سیاست شاه دیوانه... نتانیاهو در چند ماه گذشته سیاست شاه دیوانه را در پیش گرفته است. برخی همچنان تاکید دارند اگر ایران در زمان شهادت شهید هنیه سریعا پاسخ میداد اسرائیل امروز این ترور را انجام نمی‌داد. جنگ اسرائیل یک جنگ موجودیتی است. طرف یا هست یا باید نابود شود. چیزی به عنوانِ برگشت به شرایط گذشته امکان پذیر نیست. اسرائیل امروز در گوشه قفس گرفتار شده و مانند یک حیوان وحشی آخرین حملات خود را انجام می‌دهد و در این وضعیت چیزی به اسم بازدارندگی برای این سیاست شاه دیوانه وجود ندارد. من از بارها پيش، هشدار دادم که دنیا از یک خط قرمز بدون بازگشت گذشته است و خصوصا برای منطقه ما هم چیز به سرعت تغییر می‌کند. سال گذشته چندبار تاکید کردم که خود و خانواده محترم را برای اتفاقات بسیار بزرگتر از عملیات حمله اسرائیل به غزه آماده کنید. در ادامه مقاومت باید سراغ سیاست همه یا هیچ برود، در غیر این صورت باید هزینه بیشتری را در برابر حریفی ناامید و جانی و بدون هیچ حد و مرزی پرداخت کند. اکنون باید کاری را انجام دهیم که برای نیم قرن گذشته برای آن آماده شدیم. این کار با حذف سریع نتانیاهو می‌تواند به خوبی باعث وحشت شدید صهاینه شود. البته اصل قصه مهم است که فراموش نکنید چگونه انصار الله ها با ضربه زدن به ریاض، سعودی ها را به زانو درآوردند. «مقاومت» قدرت بسیار عظیمی را در خود به وجود آورده است و امروز اگر نتوانیم با موفقیت از آن استفاده کنیم، در آینده چگونه پاسخ خدا و شهدای این راه را خواهیم داد؟ همه این مباحث به خوبی توسط فرمانده هان محور مقاومت درک شده است و به همین دلیل عرض کردم بزودی اتفاقات بزرگی رخ می‌دهد. سربازان میدانی مقاومت و همه کسانی که بعد از آن از آنها حمایت می کنند از طوفان پیش رو نمی ترسند، تنها ترسی که برای سربازان مقاومت وجود دارد این است که بدون آنکه شانس مقابله و جهاد در مقابل اسرائیل را پیدا کنند از دنیا بروند و به همین دلیل است که رهبر ایران و برخی از علما همچون آیت الله سیستانی عزیز فتوای جهاد کفایی را در مقابل آمریکا و اسرائیل صادر کرده اند. اگر امروز ما با تمام قدرت وارد نشدیم تمام جهان اسلام حداقل یک قرن دیگر در تاریکی فلج کننده ای فرو می‌رود. اما فراموش نکنید قرار نیست احساسی عمل کنیم چراکه در زمان بسیار حساسی هستیم! یا آنچه را که برای آن آماده شده ایم با موفقیت انجام میدهیم، یا برای تحمل ذلت شکست، نه فقط برای محور مقاومت، بلکه برای کل منطقه و حتی کل بلوک شرق، اهل کتاب و فراتر از آن، باید آماده شویم. این یک بازی نیست، این یک رقص نیست، هیچ نظمی وجود ندارد، هیچ قانونی وجود ندارد.. مهم این نیست که دل من و شما خنک شود یا دیگران سرزنش کنند. مهم این است که از آنچه که داریم به بهترین شکل استفاده کنیم و در بهترین زمانِ ممکن. در جنگ های موجودیتی، پیروز این نبرد کسی است که آخرین نفرِ زنده باشد نه کسی که بیشتر احساسی و نمایشی عمل کرده باشد. فراموش نکنید اسرائیل پایان کار نیست، حتی اگر اسرائیل را شکست بدهیم بعد از آن باید برای جنگ های جهانی بعدی آماده باشیم و برای اینکار باید بسیار هوشمندانه و با شجاعت تمام عمل کنیم. در این فضا لیبرال های نفوذی غرب و نوچه های رسانه ای دشمن سعی می‌کنند با هر روشی شما را دلسرد کنند. چرا که می‌دانند هرکس شهید شود به برکت خون شهدا هزاران نفر دیگر در میدان ساخته شده و در راه شهید می‌جنگند. برای اینکه ترورها موفقیت آمیز باشد باید این پروسه قطع شود و یکی از بهترین راه های قطع این سیستمِ پرورش نیرو در مکتب ایرانی اسلامی ما، ناامید کردن کسانی هست که قرار است ساخته شوند و دشمن اینجا دست گذاشته است..! در این دام نیفتید که اگر ایران ضربه میزد اسرائیل ترور را انجام نمی‌داد چراکه این حرف به معنای آن است که دشمن را نشناخته اید. خط فکری خاصی سعی می‌کنند این مطالب را در ذهن شما جا بیاندازند و به نوعی حالت یاس و ناامیدی شدید در شما ایجاد کنند تا شما به جای آنکه به دنبال ادامه راه شهید سید حسن نصرالله بروید با شماتت خودی ها سرگرم شوید. ایران و یارانش با قدرت از همین فردا دوباره حرکت خود را آغاز می‌کنند. یاعلی میلاد رضايي در کانال با ما باشید. 🌎🌍 اخبار بیداری جهانی @bidari_jahani313 💡جهان برای ظهور در حال بیدارشدن است
هدایت شده از ملاردی ها
⁨یک فرصت طلایی برای ایران امروز یک رژیم تروریستی هسته ای به پايتخت و برخی از شهرهای ایران حمله کرده است. درست است که پدافند قدرتمند ایران توانسته آبروی موشک های اسرائیلی را ببرد اما اگر این موشک ها با کلاهک هسته ای شلیک می‌شدند دیگر همه چیز فرق می‌کرد. تنها چیزی که جلوی حمله هسته ای را ممکن است بگیرد این است که شما هم دارای قدرت هسته ای تهاجمی نظامی باشید. همه ما امروز وظیفه داریم که به سرعت روی مطالبه هسته ای شدن ایران عزیز خود کار کنیم. این مردم ایران تاکنون همه جوره پای ایران و دین خود ایستاده اند و با حاکمیت همیشه راه آمده اند و در این 45 سال باهمه کمبود ها و کاستی های حاکمیت کنار آمده اند و عزیزترین های خود را برای امنیت و آرامش این خاک فدا کرده اند. امروز با دشمنی طرف هستیم که در یک سال گذشته نشان داده از هر جنایتی دریغ نمیکند و کودک کشی برای این موش های کثیف ملعون افتخار محسوب می‌شود. با توجه به سرخوردگی شدید نتانیاهو و دولت افراطی اسرائیل که امروز فرزندان ایران یکبار دیگر آنها را بی حیثیت کرده اند، امکان دست زدن به هر جنایتی برای حفظ موجودیت خود از سوی اسرائیل وجود دارد. در یک سال گذشته از همان ابتدای جنگ بارها تاکید کردم که جنگ کنونی ما با اسرائیلی ها یک جنگ موجودیتی است و رفتار آنها و عبور از خطوط قرمز هایی که حتی در جنگ های جهانی هم نقض نشده بود گواه این امر است. اعترافات آنان خصوصا با لفاظی های آخرالزمانی و ارتباط این جنگ با سرنوشت نهایی اسرائیل گواه این موضوع است. از آنجایی که امروز همه دنیا دیدند یک رژیم اتمی به ایران حمله کرده است بهترین فرصت است که یک مطالبه ملی و حتی فرا ملی برای تبدیل ایران به یک قدرت هسته ای شکل بگیرد. هرکسی در هر جایگاه شغلی که در این کشور هستید باید سعی کنید در رشد و به نتیجه رسیدن این مطالبه تمام تلاش خود را انجام دهید خصوصا دیگر خود حاکمیت در ماه های گذشته پالس های موافق به این موضوع را فرستاده است. سخن آخرم با آقايان نماینده مجلس است. آقایان نماینده امروز شما یک فرصت تاریخی برایتان رقم خورده است که از یک سو می تواند باعث شود نام شما به عنوان قهرمان ملی در تاریخ ایران ثبت شود و امروز همه ایرانیان و حتی همه انسان هایی که قلب هایشان در کنار ایران و علیه اسرائیل است شما را به عنوان قهرمان بشناسند و حتی بعد ها آیندگان نیز از شما به عنوان امیرکبیر جدید یا شهید مدرس دیگر به نیکی از شما یاد کنند و تا قیامت دعای خیر پشت سرتان باشد. البته توجه داشته باشید که دقیقا این روند می‌تواند برعکس شود. همه می‌دانند کلید هسته ای شدن ایران در مجلس زده می شود، شما در زمانی هستید که تصمیم اشتباه‌ شما می‌تواند برای همیشه در تاریخ شما را به عنوان شاه حسین های جدید یاد کنند که در آن صورت چیزی جز شرم و نفرین فرزندان این خاک و همه آزادگان جهان که امروز چشم امید آنان به محور مقاومت است برایتان فرستاده نمی‌شود. مجلس محل قدرت نمایی سیاست ایران است و حتی یک نماینده می‌تواند سرنوشت ایران را تغییر دهد البته اگر به راه خود باور داشته باشد و اراده کرده باشد برای ایران و یارانش یک عمر امنیت به ارمغان بیاورد یا حداقل باور داشته باشد می‌تواند با استفاده از قدرتی که مردم به وی امانت داده اند،حاکمیت را به تغییر رفتار وا دارد. شما می‌توانید برای تغییر سیاست هسته ای کنونی که انصافا یکی از سیاست های ضرر ده ما در این زمان است، دست به کار شوید. ما در این سال‌ها هزینه هسته ای شدن را داده ایم و تحریم شده ایم اما از این طرف قضیه آش نخورده و دهان سوخته برایمان بوده است. شما سهم خودتان را با تمام وجود انجام دهید و ان شاء الله برکت این کار شما باعث می‌شود ایران عزیز ما برای همیشه به بازدارندگی هسته ای دست پیدا کند. نه تنها نمایندگان بلکه تک تک ایرانیان می‌توانند و باید در این زمان خاص با تمام توان فعال شوند. از همه مهمتر حاکمیت ایران می‌تواند با توجه و انجام این مطالبه ملی یک انسجام ملی بی نظیر ایجاد کند که در سال‌های آتی که دوره جنگ های جهانی است به شدت به درد ایران می‌خورد. همیشه اینگونه فرصت ها تکرار نمی‌شود پس به هیچ وجه نگذارید خناس های نفوذی دشمن با ترساندن از تحریم و حمله نظامی جلوی یافتن این ابزار قدرت و ان شاء الله تثبیت نهایی هژمون ایران به عنوان یک ابرقدرت بزرگ را بگیرند. نسل های ما که بخاطر تحریم هایی که به بهانه هسته ای و قدرت نظامی و... بوده است زندگی سختی داشتیم پس بیایید حداقل برای فرزندانمان کاری کنیم تا آنها با آرامش و رشد اقتصادی در کنار قدرت نظامی و امنیت حاصل از آن زندگی شایسته ای داشته باشند . دوستان عزیز کمترین نقش شما انتشار این مطالبه است و مطمئن باشید هستند کسانی که با همه اراده خود، پای کار بیایند. یاعلی آبان ١۴٠٣ ميلاد رضایی @IRAN_CITYOFSUN⁩ ⁨htt
آیا آمریکا جهان را به عصر تاریک دیجیتال می‌برد؟ قطع اینترنت و آغاز جنگ جهانی سوم! @IRAN_CITYOFSUN آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چه می‌شود اگر اینترنت جهانی به دست آمریکا قطع شود؟ دنیایی را تصور کنید که در آن کشورها از شبکه اینترنتی جدا شده و به اینترنت ماهواره‌ای وابسته شوند که توسط قدرت‌های بزرگ کنترل می‌شوند! در این تحلیل ، با شما درباره یک طرح احتمالی از آمریکا و انگلستان برای قطع اینترنت جهانی صحبت میکنم ؛ سناریویی که می‌تواند جهان را به سوی یک جنگ سایبری تمام‌عیار بکشاند و به شما نشان می‌دهیم چگونه این تصمیم می‌تواند کشورهای مستقل دنیا، مانند ایران، چین و روسیه را به تنگنای بی‌سابقه‌ای بکشاند و وابستگی کشورها به زیرساخت‌های آمریکایی را افزایش دهد. این طرح آمریکا ؛ حرکتی است که نه‌تنها وابستگی جهانی را به سیستم‌های اینترنتی افزایش می‌دهد، بلکه شبیه به سیاست‌های افزایش تنش قدرت های جهان در راستای بهره‌برداری نظامی از تکنولوژی است که قبل از جنگ‌های جهانی اول و دوم نیز شاهد آن بودیم در سال‌های منتهی به جنگ جهانی اول و دوم، کشورها به‌طور فزاینده‌ای به سیستم های نظامی، تجاری و صنعتی که زیرساخت‌های حیاتی آنها را تشکیل می‌دادند و از تکنولوژی‌های روز استفاده می‌کردند، وابسته شدند. در نهایت متفقین توانستند با اعمال محدودیت‌های تجاری و اقتصادی، فشار قابل‌توجهی بر کشورهای متحدین وارد کنند. در واقع متفقین با استفاده از تکنولوژی‌های روز توانستند دسترسی به منابع اقتصادی را قطع کرده و کنترل مسیرهای تجاری بین‌المللی را بدست بگیرند که در نهایت باعث تضعیف دشمنان خود شدند. امروز هم محور می‌خواهد همان استراتژی‌ها را با ابزارهای تکنولوژی جدید یعنی اینترنت و شبکه‌های ارتباطی جهانی اجرا کند. در دنیای امروز، اینترنت به زیرساختی حیاتی و استراتژیک برای تمامی کشورها تبدیل شده است؛ از اقتصاد و بازرگانی گرفته تا خدمات بهداشتی و حتی امنیت ملی، همگی به اینترنت وابسته‌اند. قطع دسترسی کشورها به این شبکه جهانی ، به معنای فلج‌کردن اقتصادها و ایجاد اختلال در زندگی روزمره میلیاردها نفر است. اکنون، با طرح قطع اینترنت جهانی و جایگزینی آن با اینترنت ماهواره‌ای آمریکا، وابستگی کشورها به فناوری‌های آمریکایی بیشتر از همیشه خواهد شد. این اقدام، کشورهایی مانند ایران، چین و روسیه را که به دنبال استقلال دیجیتال هستند، با چالش‌های بزرگی مواجه می‌کند و آن‌ها را تحت فشارهای بیشتری قرار می‌دهد. دقت بفرمایید که آمریکا نمی‌خواهد شبکه جهانی اینترنت را نابود کند بلکه نوع دسترسی به این شبکه را از دسترسی کلاسیک قدیمی به دسترسی ماهواره‌ای تبديل می‌کند. آمریکا به‌خوبی می‌داند که اینترنت ابزاری قدرتمند برای کنترل اطلاعات و تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. هرچه کشورها به اینترنت کنترل‌شده توسط آمریکا وابسته‌تر شوند، واشنگتن می‌تواند در جریان اطلاعات و دسترسی به داده‌ها دخالت بیشتری داشته باشد. از طریق تحریم‌ها، محدودیت‌های دسترسی و قطع خدمات، آمریکا می‌تواند فشار اقتصادی و سیاسی بیشتری به کشورهای مخالف خود وارد کند. این کنترل بر اینترنت، به آمریکا امکان می‌دهد تا به‌عنوان یک کشور ابرقدرت در جهان دیجیتال حضور یابد و هرگونه صدای مخالف را خاموش کند. اما برای اینکار آمریکا باید نوع دسترسی کشورها را از اینترنت زمینی قطع کرده و با اینترنت ماهواره ای جایگزین کند. دقیقا همان کاری که قدرت های اروپایی در بخش مسیر تجاری، 400 سال پیش انجام دادند. آنها مسیرهای تجاری زمینی را با ناامن کردن از رونق انداختن و بعد مسیر دریای خود را که ارزان تر و سریعتر بود به تجار جهانی پیشنهاد دادند. امروز هم دقیقا همین کار را در بخش شبکه جهانی اینترنت می‌خواهند انجام بدهند. آمریکا با راه‌اندازی پروژه‌هایی نظیر استارلینک، در حال آماده‌سازی زیرساخت‌های اینترنت پر سرعت ماهواره‌ای هستند که می‌تواند جایگزین اینترنت زمینی شود. در ظاهر، یک شرکت خصوصی، این پروژه‌ها را به عنوان راه‌حلی برای دسترسی به مناطق محروم به اینترنت معرفی کرده است ، اما در واقع، این ماهواره‌ها ابزارهایی برای افزایش وابستگی جهانی به آمریکا هستند. چراکه با قطع شدن اینترنت زمینی،کشورها مجبور هستند به هر ساز آمریکا که اینترنت ماهواره ای را ارائه می‌دهد، برقصند و تازه با رضایت آمریکا کشورهای مختلف مجبور به استفاده از اینترنت ماهواره‌ای استارلینک می شوند و عملا کنترل خود را از دست داده و دیگر امکان قطع یا حتی فیلتر کردن اینترنت بر اساس منافع ملی خود را نخواهند داشت.
هدایت شده از ایران، شهر خورشید
جنگ رسانه‌ای، پیچیدگی میدان نبرد و اهمیت هوشیاری در مواجهه با اخبار @CITYOFSUN حملات گسترده گروه‌های تروریستی مورد حمایت آمریکا، اسرائیل، ترکیه و برخی کشورهای عربی به حلب، نقطه‌ای حساس در تحولات کنونی منطقه‌ای خصوصا بعد از شکست کامل طرح های اسرائیل در حمله به لبنان است. دشمن بجز جنگ سخت در میدان مبارزه و نبرد فیزیکی، در بخش جنگ نرم هم با استفاده از ابزارهای مختلف رسانه‌ای و جنگ روانی تلاش می‌کنند افکار عمومی را به سمت اهداف خود هدایت کنند. در این میان، جوانانی که تجربه جنگ‌های پیشین را ندارند و عمدتاً اخبار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، در معرض بیشترین آسیب ها روانی قرار دارند. خصوصا وقتی که در بخش جبهه داخلی هم سواد رسانه ای برای این شرایط خاص به شدت کمبود خود را نشان می‌دهد فراموش نکنید که رسانه سلاحی قدرتمندتر از گلوله ها است. رسانه‌ها در جنگ‌های مدرن به ابزاری حیاتی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و مدیریت بحران‌ها تبدیل شده‌اند. دشمنان ایران و یارانش در محور مقاومت، این روزها تنها با بهره‌گیری از تبلیغات دروغین، تصاویر جعلی، و اخبار تحریف‌شده، توانستند بذر شکست و نگرانی را در ذهن بسیاری از مخاطبانی که به ادمین ها یا مالکان کانال و منبر داران رسانه ای اعتماد داشتند، بکارد و همچنان تلاش می‌کنند که واقعیت میدان جنگ در بسیاری از جهات وارونه جلوه دهند. به عنوان مثال در دو روز گذشته در بسیاری از موارد، گروه‌های تروریستی مناطقی که تصرف نکرده اند و حتی از دست داده‌اند را تنها با انتشار تصاویر قدیمی یا جعلی به‌عنوان پیروزی بزرگ نمایش داده اند و متأسفانه پیشگامان این جریان رسانه ای در فضای فارسی بوده است تا جایی که رسانه های تروریستی به نقل از رسانه های فارسی زبان این اخبار فیک را منتشر می‌کردند. این اقدام نه تنها روحیه نیروهای خودی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، بلکه افکار عمومی منطقه را نیز گمراه می‌کند. اولین هدف از جنگ رسانه‌ای بدست آوردن برتری روانی است. دشمنان مقاومت به‌خوبی می‌دانند که پیروزی نظامی تنها بخشی از جنگ است و حتی اگر به خاطر عملیات های غافلگیرانه و برتری مهمات و نفرات بتوانند مناطقی را تصرف کنند اما مقاومت به زودی به سراغ آنها می آید و هرچقدر روحیه یاران مقاومت بهتر باشد این مناطق را زودتر از دست خواهد داد. به همین دلیل هدف اصلی آن‌ها از جنگ رسانه‌ای، تضعیف اراده عمومی، ایجاد ناامیدی، و متزلزل کردن حمایت مردمی از مقاومت است. با ایجاد تصاویری مبهم از شکست یا فروپاشی مقاومت، تلاش می‌کنند این پیام را القا کنند که پیروزی دشمن اجتناب‌ناپذیر است. اگر این اتفاق به اینجا ختم میشد شاید در میدان تاثیر خاصی نمیگذاشت و نیروهای میدانی مقاومت بدون اینکه تحت تاثیر زیادی قرار بگیرند عملیات های خود را برای شکست دشمن آغاز می‌کردند اما نکته اینجاست که این کار به اینجا ختم نمی‌شود بلکه بعد از آنکه مردم ناامید شدند آنگاه سیاسیون لیبرال وارد عمل می‌شوند و سعی می‌کنند با فشار بر حاکمیت جلوی عملیات های ایران و یارانش را برای شکست تروریست ها و حامیان آنها خصوصا اسرائیل بگیرند. به همین دلیل بود که رهبری اخیرا اعلام کرده بود، حمایت های مردمی سوخت اصلی موشک های مقاومت است از طرف دیگر پیامدهای گمراهی رسانه‌ای برای مخاطبان جوان و ناآشنا نسبت به واقعیت جنگ بیشتر است. جوانانی که اخبار را بدون تحلیل و از منابع غیرمعتبر و البته منابعی که دست‌اندرکاران آن سواد رسانه کافی را ندارند، دریافت می‌کنند، ممکن است در دام جنگ روانی بیفتند. این گمراهی می‌تواند باعث کاهش روحیه، ترس و حتی تغییر دیدگاه‌های آن‌ها نسبت به مقاومت شود و دشمن دقیقا در این بخش منتظر است تا بتواند دیدگاه ها و بعد حتی ایدئولوژی های جوانان را در فشار تحقیر های رسانه ای تغییر دهد. اما باید یاد بگیریم و بعد یاد بدهیم که چگونه منابع خبری معتبر را انتخاب کنیم؟ اولین نکته لزوم هوشیاری در مواجهه با اخبار در شرایط جنگی است ، هر خبری که می‌شنوید یا می‌بینید، لزوماً حقیقت ندارد و حتی اگر حقیقت هم داشته باشد تفسیرهای بعد از آن ممکن است کاملا به عمد یا سهوا اشتباه باشد. بسیاری از این اخبار بخشی از پروپاگاندای دشمن میباشد . برای جلوگیری از گمراهی رسانه ای ، باید از منابع معتبر و خصوصا تحلیل‌گران آگاه استفاده کنید. برای آنکه در این دام نیفتید براساس تجربه شخصی خودم چند پیشنهاد می‌دهم: ١_تحلیل‌محور باشید: هر خبری را با دید تحلیلی بررسی کنید و از خود بپرسید که چه کسی از انتشار این خبر سود می‌برد. آیا تاثیرات این خبر به فرض صحت آن در دراز مدت تاثیر گذار است یا خیر. (1/3)
هدایت شده از ایران، شهر خورشید
از اورانیوم غنی‌شده تا فعال‌سازی مکانیزم ماشه: بازتاب تهدید آغاز جنگ جهانی از خاورمیانه | کانال ایران شهر خورشید در ماه‌های اخیر، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به یکی از حساس‌ترین بازه های زمانی خودش در 10 سال گذشته رسیده است. به گفته آژانس انرژی هسته ای افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی ایران به میزان ۴۰۸ کیلوگرم رسیده‌است. واقعیت این است که این افزایش ذخیره اورانیوم غنی سازی شده نه تنها یک دستاورد فنی در چارچوب توانمندی‌های صلح‌آمیز هسته‌ای محسوب می‌شود، اما این اتفاق از منظر نهادهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و ناتو، تحولی استراتژیک با پیامدهای امنیتی بسیار جدی تلقی می‌شود. از نگاه تحلیل‌گران نظامی غربی، این حجم از اورانیوم غنی‌شده به‌طور بالقوه امکان تولید حداقل ۲۰ کلاهک هسته‌ای تاکتیکی را فراهم می‌سازد. چنین قابلیتی، چنانچه با اراده سیاسی همراه شود، می‌تواند ایران را در آستانه دستیابی به بازدارندگی هسته‌ای قرار دهد. این مسئله، به‌ویژه در ساختار نوین امنیتی منطقه غرب آسیا، توازن قوا را به‌شدت تغییر داده و موازنه‌ای جدید ایجاد خواهد کرد که امنیت رژیم صهیونیستی و نفوذ ایالات متحده در منطقه را به چالش می‌کشد. اما بیایید به استراتژی غرب جهت هدف‌گذاری برای تخلیه اورانیوم از ایران بپردازیم. پس از انتشار این گزارش از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، واکنش غرب فراتر از ابراز نگرانی دیپلماتیک بوده است. بر اساس اطلاعات منابع مختلف، یک خط دستور فوری و هماهنگ از سوی آمریکا به متحدان اروپایی، نهادهای بین‌المللی و حتی عوامل نفوذی داخلی در ایران صادر شده است که هدف اصلی آن، فشار حداکثری برای خروج فوری این حجم از اورانیوم از کشور است و بعد از آن به سمت فعال کردن مکانیزم ماشه خواهند رفت. دلیل این امر مشخص است: از منظر راهبردی، تا زمانی که اورانیوم در خاک ایران باقی بماند، هرگونه حمله پیش‌دستانه از سوی اسرائیل یا آمریکا با ریسک شکست بسیار بالا مواجه است. اما با خروج این ذخایر، پنجره‌ای زمانی محدود برای اجرای یک حمله مؤثر و سرنوشت‌ساز گشوده خواهد شد. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو، بارها از این «پنجره محدود اقدام» سخن گفته و فعال‌سازی آن را تنها راه مهار ایران معرفی می‌کند. اما این کار توسط ماهیت واقعی مکانیزم ماشه انجام می‌شود در این میان، تلاش‌های اخیر کشورهای اروپایی برای فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» را نمی‌توان صرفاً در چارچوب حقوقی یا نگرانی‌های فنی از انحراف ایران از تعهدات برجامی تحلیل کرد. واقعیت این است که مکانیزم ماشه، از زمان طراحی در ساختار برجام، نه‌به‌عنوان یک ابزار حقوقی، بلکه به‌عنوان اهرم فشار و کلید مشروع‌سازی حمله به ایران در نظر گرفته شده بود. نقش برخی چهره‌های سیاسی درون ساختار دیپلماسی ایران، به‌ویژه در دولت‌ حسن روحانی ، در نادیده گرفتن ماهیت واقعی این مکانیسم و اعتماد به نهادهای غربی، امروز به‌عنوان یکی از اشتباهات تاریخی در محافل استراتژیک کشور ارزیابی می‌شود که البته هیچکس گردن نگرفت و در انتها حسن روحانی با بیان اینکه برجام را خدا آورده است، این خیانت را بر گردن خدا انداخت. آمریکا و کشورهای اروپایی، با وجود نقض مکرر تعهدات خود در برجام، امروز در جایگاه مدعی قرار گرفته و به‌دنبال تصویب قطعنامه‌های جدید علیه ایران هستند. اما همگان می‌دانند این مباحث بهانه ای برای اهداف اصلی ضد ایرانی غرب است. ترس اصلی هژمون غرب از ظهور یک قدرت و احیای هژمون ایران تحت نظر بازدارندگی هسته‌ای است. آنچه بیش از همه موجب واکنش عصبی غرب شده، نه صرفاً احتمال انحراف ایران از برجام، بلکه ظهور جمهوری اسلامی به‌عنوان یک قدرت تأثیرگذار جهانی است. آنها به خوبی واقف هستند که در فضایی که محور شرق با محوریت اتحاد نانوشته ایران، چین و روسیه در حال بازتعریف نظم جهانی است،فعال‌ شدن ایران به‌عنوان بازیگر مستقل و ضد هژمون ، نقشی محوری در ایجاد توازن جدید ایفا می‌کند و جایگاه ایران را به عنوان یک قدرت مستقل بیش از هر زمانی اهمیت پیدا می‌کند. نظم بین‌المللی کنونی، که مبتنی بر انحصار فناوری‌های پیشرفته و تسلیحات راهبردی در اختیار قدرت‌های غربی است، با ورود کشوری مانند ایران به باشگاه بازدارندگی، با فروپاشی تدریجی مواجه خواهد شد. این مسئله برای ساختار امنیتی اروپا، ناتو و صهیونیسم بین‌الملل، تهدیدی وجودی تلقی می‌شود. در این میان برخی از کارشناسان از سناریوی حمله احتمالی اسرائیل به ایران در این بازه زمانی کوتاه صحبت می‌کنند. آنها از تسلیحات متعارف تا استفاده از تسلیحات تاکتیکی هسته ای را به عنوان بازه تسليحات نظامی مورد استفاده اسرائیل و آمریکا در حمله به ایران بیان می‌کنند.
چرا امنیت روانی جاسوس ها و نفوذی های دشمن باید در رسانه ها تامین شود؟ | میلاد رضایی اخیرا تصاویری از کشف کارگاه تولید پهپادهای انتحاری رژیم صهیونیستی که توسط پلیس کشف شده است در حال انتشار است. اول این بگم برخی ها تلاش می‌کنند این فیلم دستگیری ها منتشر نشود و بسیاری از کانال های غرب‌گرا و مشکل دار یا مرتبط یا جهت دار ضد حاکمیت این فیلم ها را منتشر نمی‌کنند یا حرفی از این دستگیری های پیچیده اطلاعاتی نمی‌زنند.(و این یک تست خوب و ساده اولیه برای مخاطبان گرامی جهت شناسایی کانال های مشکل دار هست) ادامه فعالیت این کارگاه ها نشان از ضعف قوه قضائیه در برخورد سریع و قاطع با جاسوس ها دارد. فراموش نکنید امروز هرکس از بخشش جاسوس هایی که در زمان جنگ به کشور و مردم ایران خیانت کرده اند صحبت کند، خودش خائن است. شبکه ای که موساد و سازمان سیا بیش از 20 سال تشکیل داده بودند رو سوزوندن فقط و فقط به این امید که مردم میان وسط کار وگرنه خودشون خوب میدونستند که اگر حمله کنند و شکست بخورند ایران ممکنه به سمت بمب اتم حرکت کند و عبور از ده‌ها خط قرمز گذشته مثل پاکسازی داخلی رقم بزند . نه تنها مردم به نفع دشمن ورود نکردند بلکه بخش اعظمی از شبکه جاسوسی اسرائیل و شبکه خرابکاری آنها توسط مردم ایران لو رفته و از بین رفت. این کینه و نفرت شدید برخی لیدر های سیاسی و رسانه ای که بلندگوی اسرائیل هستند نسبت به مردم بابت همین هست که چون نمیتونن مستقیم بیان کنند به صورت تیکه انداختن خودشان را خالی می‌کنند. نکته خطرناک دیگر تطهیر جاسوس های دستگیر شده و عوامل خرابکار همکار اسرائیل هستند. بخشی از این افراد سالها یا ماهها آموزش دیده اند و اگر اشد مجازات شوند دیگر برای دشمن قابل جبران نیست. اینجا مرتبطین سفارتخانه ها و جریان خط اول شبکه رسانه ای دشمن وارد شده و تمام تلاش خود را انجام می‌دهند تا به کمک یک سری لیدر رسانه ای که معمولا پروژه بگیر هستند یا امثال کواکبیان که توی باغ نیست سعی کنند خط فکری عفو عمومی براه بیاندازند یا آدرس اشتباه به مردم بدهند. برای همین امروز می‌بینید افرادی مثل آقامیری و علیزاده لندنی شروع کردند داد و فریاد که جاسوس ها رو ببخشید و مردم فریب خورده اند و گناهی ندارند و از این مزخرفات. میگن چون طرف پول نداشته رفته جاسوس شده و مقصر حاکمیت است. خب این افراد فکر می‌کنند همه مثل خودشون هستند و یک کشور با 90 میلیون جمعیت به گفته خود این افراد با مشکلات شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند آیا همه جاسوس شدند؟ یا نه امثال شماها پروژه بگیر های رسانه ای که عادت کردید به پول مفت و همکاری علیه ایران این خزعبلات را بهانه میکنید. ایران باید به شدت با این جاسوس ها و خرابکاری ها برخورد کند وگرنه اگر در آینده خونی از دماغ یک ایرانی بابت اهمال کاری قوه قضائیه بیاد، گناهش گردن افراد مرتبط با این پرونده ها از جمله خود قوه قضائیه است. نکته مهم اینجاست که اگر حاکمیت ایران به شدت با این موضوع برخورد کند و این جاسوس ها رو مثل هر کشوری که جاسوسی در زمان جنگ میگیره به اشد مجازات برسونه ، دفعه بعدی هرکسی جرات نمیکنه چنین خیانتی رو علیه مردم کشورش انجام بده و از همه مهمتر باقی مانده این سیستم خرابکاری یا جاسوسی سریعا مجبور به فرار یا تسلیم می‌شوند. اسرائیل به شدت نیاز داره این سیستم در کشور فعال باشد و برای همین به هر طریقی که شده باید امنيت روانی لازم برای عدم فرار و ادامه همکاری آنها ایجاد شود و حتی در مراحل بعدی آنها را تهدید کند. چون خودش به خوبی می‌داند بدنه شبکه چند ده ساله جاسوسی آنها از بین رفته است و مابقی هم به مرور دستگیر می‌شوند و کار برای اسرائیل و آمریکا برای همیشه تمام می‌شود و تا آن زمان به شدت نیاز دارند این سیستم فعال باشند تا دوباره حمله کنند. در این زمان ها می‌توانید لیدرهای رسانه ای و سیاسی که به نوعی بلندگوی دشمن هستند را بشناسید و هر کشوری که سرش به تنش بیارزد در زمان جنگ به چنین افرادی رحم نمیکند چراکه بلندگو رسمی دشمن به زبان فارسی هستند. این که ما در جنگ هستیم را باید تکرار کنید تا برخی فراموش نکنند همین دو هفته پیش بود که شبها صدای پرتابه های دشمن می آمد و هدف قرار دادن نخبگان علمی و نظامی در کنار مردم عادی از جمله تعداد زیادی کودک یک کار عادی محسوب می‌شد و همین افرادی که امروز زبانشان دراز هست از ترس جانشان مخفی شده و اتفاقا زبانشان دراز بود که اون امنیتی که میگفتید کو؟ حالا امروز وظیفه دارند جلوی برخورد با جاسوس ها و خرابکار های آموزش دیده موساد را به اسم برخورد با مردم عادی بگیرند. خدا لعنت کند همه خائنین به کشور خصوصا دسته ای که عمدا با دشمن همکاری می‌کنند.
8 بی شرفاتی رهبران عرب به جامعه کشیده شد. | میلاد رضایی به دستور یک سری از رهبران تروریست و قبایل عرب و بدون اینکه حتی فتوایی صادر بشه، جنگنده های گروه های تروریستی و جوانان قبایل عرب از عربستان سعودی، اردن، لبنان، سوریه و عراق به سرعت برای حمله به سویدا بسیج شدند. بیش از ۱۵۰ هزار نفر ظرف کمتر از 72 ساعت با مدیریت پنهان آمریکا دور هم برای حمله به دروزی ها جمع شدند . اما دو سال هست که فلسطینی ها در حال قتل عام هستند اما حتی یک نفر از این جماعت بوقلمون صفت برای مردم اهل سنت غزه جمع نشده بود بلکه بازهم شیعیان بودند که علیه اسرائیل در کنار مردم فلسطین ایستادند و شهید دادند. اینجاست که می‌بینید مردم منطقه می‌گویند ما از نظر سیاسی شیعه هستیم و آمریکا و اسرائیل دیدند اگر جنگ مستقیم آنها با ایران ادامه یابد این جایگاه ایران روز به روز تقویت می‌شود بهترین کار این است که یک مسلمان را جلوی مسلمان بگذارند تا باهم بجنگند. در مقابل خوانش شیعی و گفتمان ایرانی اسلامی نیاز به تقویت اسلام آمریکایی به همراه گفتمان نئو ناسیونالیسم عربی دارند که بتواند بدون وجود فتوای علمای منطقه مردم برای تحریک نیروها و بدون وجود عقل در سر این افراد. به همین دلیل این جماعت در سوریه از زمان بعد از زلزله ترکیه آموزش دیده بودند و در سال‌های گذشته بارها در مورد آن هشدار داده بودم و تحلیل هاش هست. این آخرین امید هژمون غرب برای مقابله با ایران و یارانش در محور مقاومت و ایجاد خاورمیانه جدید است من فکر نمی‌کنم که خدا بخواهد این امت را با معجزه بیدار کند بلکه باید با خفت و خواری از خواب بیدار شوند ، مطمئن باشید کشورها و ملت هایی که امروز تحت رهبری آمریکا و اسرائیل برای منافعشان متحد شده اند با وضعیت بسیار بدی به سراغ ایران و یارانش در محور مقاومت می آیند که ما از از فتنه های غرب برای فرار از سقوط در جنگ موجودیتی نجات بده است .
| میلاد رضایی یک موج رسانه ای راه افتاده از سوی یک سری لیدر های یک جریان رسانه ای خاص که بعد به سمت لیدرهای جریان ها غربگدا هم سرایت کرد که در آن لاريجانی را با فروغی مقایسه می‌کنند اینکار ها را به عنوان بخشی از جنگ روانی مستقیم موساد MI6 و CIA در نظر بگیرد. هدف از اینکار این هست که القا کنند شرایط امروز ایران مانند شرایط جنگ جهانی و اشغال ایران توسط بریتانیا و شوروی است که بعد کشور به یک وضعیت بسیار خطرناک رسید و فروغی کسی بود که بیانیه خفت بار استعفا رضا شاه را نوشت و سلطنت به محمد رضا منتقل شد. می‌خواهند بگویند شرایط امروز ایران که در اوج قدرت خودش است را به مانند آن روزها ببنیید که تسلیم غرب شد و علی‌ لاریجانی فردی است که مانند فروغی می آید کشور را به دست اشغالگران تسلیم می‌کند و رهبر قبلی کشور را با رهبری جدید که شبیه فردی مانند حسن روحانی است جابجا می‌کند. تکرار میکنم بخش اعظم این جریان یک جنگ روانی کثیف است و شما براحتی میتوانید لیدرهای اصلی رسانه ای و سیاسی این جریان را بشناسید کسانی که دقیقا در نقش شعبان بی مخ های رسانه ای عمل می‌کنند و متاسفانه حاکمیت هم انگار در خواب است و کاری به این افراد ندارد و بخش دیگر هم تخریب غیر مستقیم لاریجانی هست که می‌خواهند کاری کنند که لاريجانی با فشار داخلی روبرو شود و به سمت این جریان که به صورت هفتگی در خانه فرش دزد جلسه دارند متمایل شود. مابقی هم همان جریان رسانه ای دنباله رو این لیدرها هستند که همیشه سعی می‌کنند مطالب یک عده خاص را عینا تکرار کنند. اولا ایران امروز دیگر آن کشور خراب زمان جنگ جهانی نیست و دوما یک تار موی رهبر ایران به تمام خاندان پهلوی می ارزد و ایشان کسی نیست که دستور تسلیم بدهد. بدون آنکه یک گلوله در مقابل دشمن شلیک شود و سوم مردم ایران دیگر مردم استعمار زده و تحقیر شده آن زمان نیستند. ساختار های حاکمیتی ایران امروز آنقدر قوی است که در مقابل انواع و اقسام طرح های براندازی دشمنان خود که حداقل بیش نیمی از جهان تحت فرماندهی آمریکا ابرقدرت دنیا است به خوبی ایستادگی کرده که هیچ بلکه یاران ایران به تنهایی پوزه ارباب شما را به خاک مالیده اند. ضمن اینکه علی لاريجانی هم با تمام ضعف های خود هرگز فروغی نیست و امیدوارم اون ضعف های گذشته را هم دیگر کنار بگذارد البته اگر امروز خود فروغی بود هم هیچ غلطی نمی‌توانست بکند هرچند که ما در این 4 دهه کسانی داشتیم و داریم که فروغی ها را در جیب راست خود می‌گذارند اما باز در مقابل اراده مردم تو دهنی خوردند و خانه نشین شدند. آقای لاریجانی هم بخواهد پایش را کج بگذارد انگشت کوچک حسن روحانی نمی‌شود که مورد نفرت شدید مردم ایران قرار دارد که حتی نمی‌تواند بدون کمتر از 20 محافظ دقایقی در بین مردم باشد و مورد عنایت مردم قرار نگیرد. برای آنکه بهتر درباره جنایتی که در رسانه داره انجام میشه مطلع شوید کافی است درباره شخصیت نجس و کثیف فروغی که فراماسونر ضد ایرانی بود تحقیق کنید. البته بخشی از این جریان به یک جنگ قدرت در پشت پرده بر می‌گردد که الیگارشی هایی که در این چند دهه قدرت زیادی بدست آورده اند نگران آن هستند که حاکمیت به فرماندهی رهبر انقلاب در شرایط کنونی دست به یک پاکسازی اساسی بزند. در عمل رهبران اصلی این جریان به خوبی می‌دانند که اگر نتوانند تا مهر ماه ایران را به پای میز مذاکره و تسلیم با آمریکا نبرند بعدش باید یکی یکی در صف مجازات باشند چراکه که اربابان غربی آنها، تهدیدات زیادی کرده اند که پرونده های شما را افشا میکنیم و توله های شما که در کشورهای غربی اقامت دارند را اخراج کرده یا با آنها برخورد می‌کنیم. با توجه به اتحاد کنونی مردم در مقابل دشمن، تنها امید دشمن به نفوذی ها و خائن های داخلی یا همان الیگارشی های قدرت است که سعی می‌کنند با هر حرفی امید مردم را ناامید کنند. که اینبار خدا بدجوری توی دهن آنها خواهد زد. ان شاء الله. حواستون باشه در این دام نیفتید و کسانی که این مطالب را منتشر می‌کنند رصد کنید و بشناسید که شرایط دشمن شناسی بهتر از امروز وجود نداشته است.
احیای رهبری اپوزیسیون داخلی برای تقابل ایدئولوژیک در سطح رهبری | میلاد رضایی همانطور که می‌بینید افرادی مانند حسن روحانی به میدان آمده اند و شانس خود را امتحان می‌کنند تا شاید بتوانند به عنوان رهبری فکری جبهه تسلیم در مقابل آمریکا و ارسال پالس های ضعف را به دست بگیرد و سیاست های تسلیم مطلق در مقابل غرب را در قالب یک نوع گفتمان ایدولوژی محور تئوریزه کند. پایان حصر میرحسین موسوی و کروبی درواقع می‌توانست این فرصت را ایجاد کند که فرد دیگری پشت دست آنها بازی اصلی را بدست بگیرد و آن دو نفر هزینه انتقال صحبت های وی را بپردازند اما چون این اتفاق رخ نداد شاهد ورود جهادی افراد دیگر در این عرصه هستیم که با اراده زیاد در جبهه های رسانه ای وارد شده اند و سعی می‌کنند تمام خطوط قرمز گذشته ایدئولوژیک حاکمیت و طرفداران حاکمیت را زیر پا بگذارند و یک عادی سازی انجام دهند تا بعد از آنها لیدرهای رسانه ای متصل به این جریانات وارد شده و این عادی سازی را اول در بستر سیاسیون و مدیران و نخبگان جامعه ادامه بدهند و در مرحله بعدی با انتشار گسترده در رسانه های جمعی این عادی سازی به بدنه جامعه منتقل شود. به نظر می‌رسد آقای حسن روحانی می‌خواهد نقش یک رهبر اپوزیسیون داخلی را بازی کند و خانه وی به عنوان بیت کروبی سابق عمل کند تا محل تجمع و نقطه اشتراک همه گروه های اپوزيسيون که به تنهایی دیگه صدایی ندارند، باشد. یادآور میشوم بعد از حمله اسرائیل و آمریکا در اوج مذاکرات، صدای تمام به اصطلاح طرفداران تفکرات هنجار شکن، جدایی طلب یا اپوزیسیون ضد حاکمیت یا غرب‌گرا هایی که خواهان اصلاحات سنگین هستند، خاموش شد و مردم اینها رو کنار گذاشتند چون به واقعیت های جنگ با چشم خود نگاه کردند. اینجاست که نیاز است فردی، مقام قطب فکری و رهبری کل جریان های مختلف داخل کشور که خواهان ضعف و تسلیم ایران هستند را بدست بگیره تا توان همه آنها یکباره جمع شود. همین طرح در خارج از کشور نیز دو سال است که اجرا شده ساختار گروهک منافقین توسط آمریکا انتخاب شد و سعی کردند بعد از حذف حلقه قدیمی رهبران سوخته این گروهک تمامی مخالفان و دشمنان ایران را تحت محوریت همین گروهک منافقین و ساختار های آن جمع کنند که در عمل هم دیدیم تا حدی موفقیت آمیز بودند و افرادی که در حمله اسرائیل به اسرائیل کمک کردند و در داخل کشور به نوعی مزدور یا جاسوس اسرائیل بودند از همین ساختار بیرون آمدند ( نزدیک به دو سال پیش تحلیل نوشتاری این اتفاق رو در کانال گذاشتم و همانجا هشدار دادم اینها به دنبال چنین طرحی هستند. اون موقع همه می‌گفتند تحلیل اشتباه هست و عمر منافقین تمام شده است اما امروز می‌بینیم که اگر آن زمان به این موضوع توجه شده بود ساختار های اطلاعاتی و پدافند نرم ایران می‌توانست بسیار بهتر عمل کند و اجازه تجمیع چنین نیروهای خائنی در داخل کشور ندهد ) به نظر می‌رسد رفتار های حسن روحانی در همین باره تعریف می‌شود که فعلا سعی می‌کند با توجه به حساسیت بالای مردم دو پهلو صحبت کند و مطمئن باشید اگر کسی کاری نکن بزودی بدون تعارف و مستقیم نظریات خودش را که در این سال‌ها مجبور به صحبت در لفافه بود را به یکباره بیرون بریزد و به عنوان مهره جریان ساز بازی کند. دستگاهای تصمیم ساز باید با سرعت وارد عمل شده و در برخورد با رفتار های سیاسیون سابق ایران بسیار متفاوت تر از قبل عمل کنند. چراکه دشمنان خارجی ایران به شدت احتیاج دارند یک فضای دو قطبی اغتشاشات گونه تک عاملی مانند سال ٨٨ یا ٩٨ در جامعه ایجاد کنند که اینبار روی جریانات مذهی حساب باز می‌کنند و این فضا نیاز به یک رهبر شناخته شده خصوصا با لباس روحانیت دارد. از آنجایی که عملکرد حسن روحانی باعث شده در بین مردم جایگاه بسیار نامطلوب داشته باشد و بیشتر مورد غضب مردم است تا مورد احترام، تاکنون موفق نشده این جایگاه را بدست بیاورد اما نباید جادوی پول پاشی و رسانه و کمک خارجی در بخش سفید کردن افراد را دست کم گرفت. فراموش نکنید چه افرادی حسن روحانی باشند یا نباشند دشمنان خارجی ما برنامه های خودشان را پیش خواهند برد و برای افزایش میزان یاس و التهاب در جامعه به سمت ایجاد دو قطبی های عجیب و غریب خصوصا در بخش مسائل مربوط به عقاید دینی و درگیری بین علما می‌روند. دشمنان ایران اینگونه سعی می‌کنند وزنه در مقابل جایگاه کنونی رهبر ایران تعریف کنند چراکه می بینند بعد از حمله اسرائیل و آمریکا جایگاه رهبری در بین مردم به شدت باارزش تر و با نفوذ تر شده است و فعلا به بهانه تهدیدات جانی سعی می‌کنند از حضور رهبری در مراسم های گسترده مانند قبل جلوگیری کنند تا رهبری ایران نتواند حداکثر قدرت نرم خود را در پیش برد اهداف هژمون ایران پیاده کند
احیای رهبری اپوزیسیون داخلی برای تقابل ایدئولوژیک در سطح رهبری | میلاد رضایی همانطور که می‌بینید افرادی مانند حسن روحانی به میدان آمده اند و شانس خود را امتحان می‌کنند تا شاید بتوانند به عنوان رهبری فکری جبهه تسلیم در مقابل آمریکا و ارسال پالس های ضعف را به دست بگیرد و سیاست های تسلیم مطلق در مقابل غرب را در قالب یک نوع گفتمان ایدولوژی محور تئوریزه کند. پایان حصر میرحسین موسوی و کروبی درواقع می‌توانست این فرصت را ایجاد کند که فرد دیگری پشت دست آنها بازی اصلی را بدست بگیرد و آن دو نفر هزینه انتقال صحبت های وی را بپردازند اما چون این اتفاق رخ نداد شاهد ورود جهادی افراد دیگر در این عرصه هستیم که با اراده زیاد در جبهه های رسانه ای وارد شده اند و سعی می‌کنند تمام خطوط قرمز گذشته ایدئولوژیک حاکمیت و طرفداران حاکمیت را زیر پا بگذارند و یک عادی سازی انجام دهند تا بعد از آنها لیدرهای رسانه ای متصل به این جریانات وارد شده و این عادی سازی را اول در بستر سیاسیون و مدیران و نخبگان جامعه ادامه بدهند و در مرحله بعدی با انتشار گسترده در رسانه های جمعی این عادی سازی به بدنه جامعه منتقل شود. به نظر می‌رسد آقای حسن روحانی می‌خواهد نقش یک رهبر اپوزیسیون داخلی را بازی کند و خانه وی به عنوان بیت کروبی سابق عمل کند تا محل تجمع و نقطه اشتراک همه گروه های اپوزيسيون که به تنهایی دیگه صدایی ندارند، باشد. یادآور میشوم بعد از حمله اسرائیل و آمریکا در اوج مذاکرات، صدای تمام به اصطلاح طرفداران تفکرات هنجار شکن، جدایی طلب یا اپوزیسیون ضد حاکمیت یا غرب‌گرا هایی که خواهان اصلاحات سنگین هستند، خاموش شد و مردم اینها رو کنار گذاشتند چون به واقعیت های جنگ با چشم خود نگاه کردند. اینجاست که نیاز است فردی، مقام قطب فکری و رهبری کل جریان های مختلف داخل کشور که خواهان ضعف و تسلیم ایران هستند را بدست بگیره تا توان همه آنها یکباره جمع شود. همین طرح در خارج از کشور نیز دو سال است که اجرا شده ساختار گروهک منافقین توسط آمریکا انتخاب شد و سعی کردند بعد از حذف حلقه قدیمی رهبران سوخته این گروهک تمامی مخالفان و دشمنان ایران را تحت محوریت همین گروهک منافقین و ساختار های آن جمع کنند که در عمل هم دیدیم تا حدی موفقیت آمیز بودند و افرادی که در حمله اسرائیل به اسرائیل کمک کردند و در داخل کشور به نوعی مزدور یا جاسوس اسرائیل بودند از همین ساختار بیرون آمدند ( نزدیک به دو سال پیش تحلیل نوشتاری این اتفاق رو در کانال گذاشتم و همانجا هشدار دادم اینها به دنبال چنین طرحی هستند. اون موقع همه می‌گفتند تحلیل اشتباه هست و عمر منافقین تمام شده است اما امروز می‌بینیم که اگر آن زمان به این موضوع توجه شده بود ساختار های اطلاعاتی و پدافند نرم ایران می‌توانست بسیار بهتر عمل کند و اجازه تجمیع چنین نیروهای خائنی در داخل کشور ندهد ) به نظر می‌رسد رفتار های حسن روحانی در همین باره تعریف می‌شود که فعلا سعی می‌کند با توجه به حساسیت بالای مردم دو پهلو صحبت کند و مطمئن باشید اگر کسی کاری نکن بزودی بدون تعارف و مستقیم نظریات خودش را که در این سال‌ها مجبور به صحبت در لفافه بود را به یکباره بیرون بریزد و به عنوان مهره جریان ساز بازی کند. دستگاهای تصمیم ساز باید با سرعت وارد عمل شده و در برخورد با رفتار های سیاسیون سابق ایران بسیار متفاوت تر از قبل عمل کنند. چراکه دشمنان خارجی ایران به شدت احتیاج دارند یک فضای دو قطبی اغتشاشات گونه تک عاملی مانند سال ٨٨ یا ٩٨ در جامعه ایجاد کنند که اینبار روی جریانات مذهی حساب باز می‌کنند و این فضا نیاز به یک رهبر شناخته شده خصوصا با لباس روحانیت دارد. از آنجایی که عملکرد حسن روحانی باعث شده در بین مردم جایگاه بسیار نامطلوب داشته باشد و بیشتر مورد غضب مردم است تا مورد احترام، تاکنون موفق نشده این جایگاه را بدست بیاورد اما نباید جادوی پول پاشی و رسانه و کمک خارجی در بخش سفید کردن افراد را دست کم گرفت. فراموش نکنید چه افرادی حسن روحانی باشند یا نباشند دشمنان خارجی ما برنامه های خودشان را پیش خواهند برد و برای افزایش میزان یاس و التهاب در جامعه به سمت ایجاد دو قطبی های عجیب و غریب خصوصا در بخش مسائل مربوط به عقاید دینی و درگیری بین علما می‌روند. دشمنان ایران اینگونه سعی می‌کنند وزنه در مقابل جایگاه کنونی رهبر ایران تعریف کنند چراکه می بینند بعد از حمله اسرائیل و آمریکا جایگاه رهبری در بین مردم به شدت باارزش تر و با نفوذ تر شده است و فعلا به بهانه تهدیدات جانی سعی می‌کنند از حضور رهبری در مراسم های گسترده مانند قبل جلوگیری کنند تا رهبری ایران نتواند حداکثر قدرت نرم خود را در پیش برد اهداف هژمون ایران پیاده کند. 🌍 بیداری جهانی برای ظهور @bidari_jahani313 @bidari_jahani313 🆔 پذیرش تبلیغات👇 @f_aaha 💡جهان برای ظهور در حال بیدارشدن است..