پیام یکی دیگر از مخاطبین کانال خبری گلستان شهدا در ارتباط با شهید سعید چشم‌براه سلام ممنون از کانال خوبتون 🔹️من تو کانال شما با شهید سعید چشم براه آشنا شدم. واقعاً که چقدر این شهید بزرگوار کرامات دارند من دوشنبه بر سر مزار این شهید بزرگوار رفتم و یه مشکل خیلی حاد داشتم از این بزرگوار درخواست کردم. قسم دادم به امام رضا(ع) امام رئوف که مشکل من حل بشه و چهار‌شنبه که امروز باشه مشکل من به طور کامل حل شد. 🔹️می‌خواستم به مردم شریف و بزرگوار اصفهان بگم که مردم برید بر سر مزار این بزرگوار و مشکلتون رو از ته دل بگید. به خدا قسم که حل میشه. من خودم به چشم دیدم و نذر کردم و ان شاء الله روز پنج‌شنبه عصر میخوام برم سر مزار این شهید و نذرم رو ادا کنم. شادی روح شهدا صلوات🌹 ‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎╔══❖•°🕋°•❖══╗ 🆔 @jameQartman ╚══❖•°🕌°•❖═

خاطره و نشانه‌ دیگری از شهید سعید چشم‌براه ◾️آن دو سه روز آخر، وقت‌هایی که خانه بود لباس نوهایش را می‌پوشید و جلوی مادر می‌نشست. همان‌هایی که خودش یا خانواده برایش خریده بودند. می‌خواست دل مادر را راضی کند. روزی که می‌خواست به جبهه برگردد رفت و گز خرید... می‌گفت مربوط به امر خیر است و می‌خواهد همرزمانش را شیرین کام کند. وقت خداحافظی سعید دستش را کامل رو می‌کند. می‌گوید نمی‌خواستم دیدارمان به روز قیامت برسد و این لطف خدا بود که یک بار دیگر همدیگر را دیدیم. ◾️سعید دست مادر را می‌بوسد. از خانه که می‌زند بیرون. چند قدم می‌رود و برمی‌گردد و به مادر می‌گوید: برای همیشه خداحافظ! دیدار ما روز قیامت باب المجاهدین... ◾️سعید می‌رود. به قول خودش آزاد می‌شود. با این وجود از همان روز شهادتش ارتباطش را با مادر حفظ می‌کند. همان شب به خواب مادر می‌آید و می‌گوید: مادر شما که همیشه موقع عملیات، امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) را قسم می‌دادید که در حق جوانان پدری و مادری کنید، در هنگام شهادت آقا امام حسین و حضرت زهرا بالای سر من آمدند و گلی به من دادند و بو کردم و دردی را احساس نکردم و این چیزهایی را که شما فردا می‌بینید (منظور جراحات موقع شهادت) را نفهمیدم و سپس گفت: مادر از قفس آزاد شدم. به مادر می‌گوید: بیایید قصرم را به شما نشان دهم. قصر او کنار قصر آقا امام حسین بود، همین که وارد شد درختان به او تعظیم کردند. او گفت: هر وقت خواستید یادی از من بکنید روضه سر مقدس امام حسین را بخوانید. ‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎╔══❖•°🕋°•❖══╗ 🆔 @jameQartman ╚══❖•°🕌°•❖═

شهیدی که کربلا می‌دهد/این شهید مشکل سفر کربلای بسیاری را حل کرده است قسمت اول:🔹️علیرضا کریمی سال ۱۳۴۵ در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. به دلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی‌ماند. به طوری که در ۴ سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود. 🔹️پدرش او را نذر آقا ابوالفضل کرد. پس از مدت کوتاهی علیرضا به طرز معجزه آسایی شفا می‌یابد به طوری که سالها بعد قهرمان ورزش‌های رزمی می‌شود. 🔹️علیرضا به جبهه‌ رفت. او عضو گردان ابوالفضل گروهان ابوالفضل شد. در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می‌شود. بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می‌گردد. 🔹️در آخرین دیدارش با خانواده به مادر می‌گوید: ما مسافر کربلاییم و راه کربلا که باز شد بر می‌گردیم و در آخرین نامه‌ای که فرستاد نوشته بود: به امید دیدار در کربلا پایان قسمت اول ‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎╔══❖•°🕋°•❖══╗ 🆔 @jameQartman ╚══❖•°🕌°•❖═

شهیدی که کربلا می‌دهد/این شهید مشکل سفر کربلای بسیاری را حل کرده است قسمت دوم و پایانی👇 🔹️سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر منطقه فکه تنگه ابوغریب هر ۲ پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می‌گیرد و در جواب فرمانده‌اش که می‌خواهد او را به عقب بیاورد می‌گوید: شما فرمانده‌ای برو بچه ها منتظرت هستند. علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می‌خواست خودش را به سمت تپه‌ها بکشاند، یکی از تانک‌های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می‌شود. در اینجا فقط ۱۶ ساله بود. 🔹️۱۶ سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می‌شود پیکر پاکش را در منطقه فکه شمالی پیدا شده و شب تاسوعای حسینی که متعلق به آقا ابوالفضل است به وطن باز می‌گردد. ✅️گفتنی است مزار شهید علیرضا کریمی گلستان شهدا اصفهان می‌باشد. سال‌هاست بسیاری از زائرین مزارش با دلی شکسته از شهید والامقام زیارت کربلا حاجت می‌گیرند که این شهید خیلی‌ها را کاملاً اتفاقی به زیارت آقا امام حسین(ع) و ابوالفضل می‌فرستند. یادمان نرود این شهید با من و شما در کربلا وعده کرده و در پایان آخرین نامه‌اش نوشته بود: به امید دیدار در کربلا❤️ شادی روحش صلوات🌹 ‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎╔══❖•°🕋°•❖══╗ 🆔 @jameQartman ╚══❖•°🕌°•❖═

کریمی

کریمی

کریمی

کریمی

کریمی

کریمی

▪️انتخاب سیدالشهداء از میان دو گزینه عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى النَّصْرَ عَلَى الْحُسَيْنِ ع حَتَّى كَانَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ خُيِّرَ النَّصْرَ أَوْ لِقَاءَ اللَّهِ فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللَّهِ تَعَالَى.» از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: «خداوند نصرت و پیروزی (بر دشمن) را بر امام حسین (علیه‌السلام) فرو فرستاد تا این‌که میان آسمان و زمین رسید (متوقف شد.) آن‌گاه به ایشان اختیار داد که از میان "نصرت" یا "دیدار خداوند" (یکی را) انتخاب کند. پس ایشان دیدار خداوند را برگزید.» 📚: الكافي، ج‏۱، ص۲۶۰ ‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎╔══❖•°🕋°•❖══╗ 🆔 @jameQartman ╚══❖•°🕌°•❖═

؛﷽ 🔵 از دیروز در بسیاری از هیئت ها یا اشعار قرآنی استفاده شده است و یا اینکه قرآن را در مراسم به شکل ویژه ای حاضر کرده اند اینجا کربلاست دیشب تمام زوار قرآن به دست وارد صحن شدند چه دشمنان احمقی داریم ما هر چند وقت یک بار با حماقتی فراموش نشدنی اعتقادات این ملت را تنظیم کرده و مردم منطقه را با هزار و یک اختلاف دورِ یک مشترک ، متحد میکنند... https://eitaa.com/jameQartman🌷