🖋به قلم فاطمه بهشتی✨🌸 عضو گروه مرواریدهای شهر #پویش_نقطه_سر_مرز یا رب الحسین شایداگر به عقب برگردیم اکنون چهل روز است ڪه گل هاے محمدی از باغستـان خویش جدا گشته اند... چهل روز گذشته است...از آن غروب خون آلود هنگامی ڪه خنجـرهاے نامردی ساقه های گل های باغ پیامبر را شکسته و بر خاک ڪربلا پرپر کرده است! اما از حال و هواۍ خونین و دلگیر ڪربلا و داغی ڪه بر دل زینب و اسرا گذشت بازگردیم به همین روزهاے همیشگی خودمان هرسال رسم دیرینه مان قدم نهادنـ در جاده عشق حسینی بود... ازهمان روزهایی می گویم ڪه تانام اربعین شنیده می شد تپش قلب ها به دوان دوان رفتن قدم ها مجال نمی دادند؛ همان قلب هایی ڪه انتظار می کشیدند در بین الحرمین ارباب و علمدارش خون در رگ ها بیفشانند تا چشم ها باتمام توان در مصیبات اهل بیت خون گریه کنند...! یادمان هست؟! هرسال همین حوالے بود ڪه نجوا میکردیم: من گفته ام به همه اربعین حرم هستم این تن بمیرد آبرویم رانبر حسینـ پس چشدحضرت عشق؟! چشدڪه اینگونه میگذرد این روزهایمان...! حالا دوسال ازعمری سپری شده؛دوسال از آن روزهایی ڪه یک ناشناخته تپش قلب هایمان را با درد فراق آشنایی داد. نمی دانم سر دلتنگی چیست ڪه اینگونه خانه دل را سرد و بی روح میکند اما دل من در پس دلتنگی تو میسوزد و می سازد؛ به راستی دلتنگ تو بودن عجب حال قشنگی است:) اکنون ڪه قلم سرنوشت قسمت ڪربلا را در تقدیرم ننگاشته است دلم را راهے میکنم چشمانم را برهم میگذارم و در موج خیالات حرم غرق میشوم!...∞ خیال میکنم با پاهای پیاده،خستگی های جاده و با گرد سفرڪه برلباس هایم نشسته است،پرچم علمدارڪربلا را می بینم و منظره ای روح انگیز در قاب خیس چشمانم نقش می بندد. خودم را همچون موجے در دریای وسیع عشق رو به جلو متلاطم میکنم تا به ساحل آرامش حرمت راه یابم... . . . چمدان خیالم راباز میکنم، من شمارافقط از دور زیارت کردم؛ نوش جانش بشود هرکه حرم رفت ولی، خودمانیم حسین گاهی حسادت کردم:)...! فاطمه بهشتی✨🌸 عضو گروه مرواریدهای شهر #پویش_نقطه_سر_مرز #مرواریدهای_شهر #جامعه_زینب_اصفهان #اربعین_1400 #نویسندگی @jameezeinab

فاطمه فولادگر✨🌸 ۱۶ ساله عضو گروه مرواریدهای شهر #پویش_نقطه_سر_مرز #مرواریدهای_شهر #جامعه_زینب_اصفهان #اربعین_1400 #نویسندگی #پادکست @jameezeinab