Tahdir joze15.mp3
4.15M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز پانزده قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨در شام رحلت حضرت خدیجه میزبان نوگلان عزیزمان در مهد قاصدک بودیم.
✨دختران عزیزم انشاالله همیشه شاد و موفق باشید.
#گزارش_تصویری
#ویژه_برنامه_رمضان
#طرح_قاصدک #موسسه_قرآن_وعترت_حضرت_زینب س
Tahdir joze16.mp3
3.95M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز شانزده قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze17.mp3
3.8M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز هفده قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
🌺لحظه ای درنگ 🌺
یک خونه کوچکِ بهم ریخته با فرش های سفیدی که به همت دوقلوهای وروجکم کاملا تغییر هویت داده، کلی وسایل در هم برهم و در آن هنگام، صدای زنگ خانه و مهمان ناخوانده...!!!!! مهمان حبیب خداست ولی برای خانه های بچه دار شاید تبصره ای هم لازم داشته باشد...
: تو رو خدا اینقدر اینطرف و آنطرف نرو! آمده ام فقط ببینمت... همانطور که کاسه، بشقابهای ولو شده ی روی زمین را جمع و جور میکنم، میخندم و میگویم چشم! الان یک چایی میریزم و میام...
فقط خودش یک نفس حرف میزند... از موفقیت های علمی و غیر علمی اش... از رتبه اول کنکور دکترا و رتبه پنجم مسابقات فلان... حرفهایش که تمام میشود، فنجان چایی را با آداب خاصی بلند میکند و میگوید: خب حالا از خودت بگو! تو چه میکنی؟؟؟ فقط به قدر خوردن یک فنجان چایی وقت داشتم از خودم بگویم! ولی همان هم زیاد بود... درس خواندن دست و پاشکسته و ورزش های آنلاینی که آن هم این روزها با بچه غیرممکن شده، گفتن نداشت! نفس عمیقی میکشم و با یک لبخند خشک و یخ زده میگویم: هییییچ!!!
محمد میدانست اتفاقی افتاده است! دستانم را گرفت و گفت: طوری شده فاطمه جان؟؟ خانم خانمای ما امروز بی حوصله ست!!؟ ماجرا را با آب و تاب برایش گفتم و او هم مثل همیشه با حوصله، تمامش را شنید ... همینکه خواست حرفی بزند، وسط حرفش پریدم و گفتم: فقط تو رو خدا نگو بچه داری و خانه داری مگه کم کاریه!!؟ نه کم کاری نیست ولی این حرفها هم حال مرا خوب نمیکنه...
میخندد، از همان خنده هایی که من میمیرم برایش... گفت: قرآن چی؟ قرآن حالت را خوب میکنه؟؟؟ و بعد با همان صوت دلنشین برایم قرآن میخواند...
❤️بسم الله الرحمن الرحیم♦️
انّا فتحنا لک فتحا مبینا
جریان این سوره را به خاطر بیاور فاطمه!! داستان صلح حدیبیه و بیعت شجره.... در واقع فتحی به آن معنا و مفهومی که ما فکر میکنیم اتفاق نیافتاده است...حتی در آن سال، مسلمانان نتوانستند کعبه را طواف کنند ولی خداوند متعال میفرماید : انّا فتحنا... پس زاویه دید خداوند از فتح و پیروزی با تعاریفی که ما از فتح داریم تفاوت میکند... خداوند فتح و پیروزی را فقط پیروزی مادی و غلبه در یک جریان نمی بیند...اگر در دلِ جریانی، پیوند انسانها با رسول محکمتر شود،اگر در اتفاقی، خلوصِ انسانها نسبت به رسول بیشتر شود، فتح حقیقی به دست آمده و این تعریف خداوند تبارک و تعالی از فتح است...
چشمها را باید شست و از زاویه ی دید خداوند باید به زندگی نگاه کرد، آنموقع میبینی که خیلی از ناراحتی ها و نگرانی ها رنگ باخته و بی ارزش میشوند....
🔷سوره_فتح🔷
🔷برداشتی از صحبتهای استاد چیت چیان🔷
#لحظه_ای_درنگ
#موسسه_قرآنی
#دوشنبه_های_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze18.mp3
4.16M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز هجده قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
✅ امتیاز بزرگ اسلام این است که میخواهد با حفظ آزادیهای انسان ، انسانها را بسازد.
👈 تشکیلاتی اسلامی است
که میکوشد تا انسانها را همسو کند نه اینکه انسانها را قالبی بسازد.
🎙آیتالله شهید دکتر بهشتی
📚به توان تشکیلات
✒️سلمان هاشمیان --- جواد جلوانی
#چهارشنبه_های_تشکیلاتی
@jameezeinab
Tahdir joze19.mp3
4.02M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز نوزده قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
2795553.mp3
4.02M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز بیست قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze21.mp3
4.04M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز بیست و یک قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze22.mp3
4.06M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز بیست و دو قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze23.mp3
4.04M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز بیست و سه قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
🌸لحظه ای درنگ 🌸
غوغایی که در دلم برپاست را تنها اشک هایم میفهمند.... امشب دلم خیلی گرفته است... امشب از آن شبهایست که اشک هایم هم حریف دلم نمیشود ... میدونم حرف عجیبیه ولی دلم میخاست روی مریخ زندگی میکردم.... آخ اگر میشد...جهانی عاری از موجود دو پایی به نام آدم.... آدمی که راحت دل میسوزاند، راحت چشمی را گریان میکند، راحت.... خسته شده ام! دیگر تحمل حرفهایشان را ندارم... ظرفیتم کاملا پر شده! چقدر باید یک حرف نامربوط، یک رفتار پر کنایه، یک لبخند نیش دار، یک نگاهِ تلخ را ببینی و تحمل کنی...یاد روزهای اول حضورم در اینجا افتادم... چقدر فکر میکردم همه چیز خوب پیش میرود و قرار است چه گلی بر سر جهان بنشانیم... دریغ! چه فکر میکردم و چه شد!!؟... تازه اسم خودشان را هم میگذارند دوست! این آدم ها حتی در جسارت دادن به یکدیگر هم بخیل اند... فقط میخواهند به تو بقبولانند که تو از آنها کمتری!! که یا باید محترمانه تسلیم شده و یا دوباره به این جنگ تن به تن ادامه دهی.... وای که چقدر از این مکرها، از این نفاق ها، دو رویی ها خسته شده ام.... چقدر بودن در میان جمع سخت است.... دلم میخواهد بروم جایی که واقعا جای خودم باشم... آنجا که با من جور دربیاید... ولی هیچ جا، جای من نیست... انگار من زیادی ام... انگار برای زندگی در این دنیا آفریده نشده ام...غریبه ام با دنیا و آدمهایش...بر دلم گرد ستمهاست خدایا مپسند، که مکدر شود آیینه مهر آیینم
صبر کردم تا دورشان خلوت تر بشود... یکی یکی آدم ها سوال میپرسیدند، یکی مسئله شرعی، یکی جواب استخاره و در نهایت هر کدام با نهایت خرسندی و دست به سینه از حاج آقا خداحافظی میکرد...حاج آقا مورد اعتماد و تایید همه است... همیشه صدای گرمشان آرامم کرده است... با نوحه خوانی شان دلم سبکتر میشود، غم هایم رنگ به رنگ میشوند و دوباره جان میگیرم....
خجالت میکشیدم مستقیم باهاشون صحبت کنم...عظمت وجودشان هیچوقت نمیگذاشت راحت، رو در رو بنشینم و از غمهایم بگویم... اما امشب آمده بودم برای حرف زدن... برای گفتن....
حرفهایم تمام میشود اما حاج آقا همچنان سکوت میکنند... کمی دلهره میگیرم... نکند ناراحتشان کرده ام یا... قرآن بزرگی که روبه رویشان بود را به آرامی بر میدارند... میبوسند و به چشم هایشان میگذارند و بعد با همان صدای گرم و لحنی دلنشین قرآن میخوانند....
♦️بسم الله الرحمن الرحیم ♦️
هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأسْمَاءُ الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤﴾ ...
یکدفعه میپرسند، این آیات، این أسما الهی در بستر چه سوره ای گفته شده است؟؟ دلم هری میریزد... اصلا انتظار سوال نداشتم... اصلا سوره چه سوره ای است؟؟ کدام آیات؟؟ و در امتداد سکوت پر تلاطم من، حاج آقا حرفشان را ادامه میدهند...این آیات، این أسما الهی در دل یک سوره مدنی آمده است...در دل جنگها و در دل تمام حوادث و حواشی اجتماعی اش... چون خداوند تبارک و تعالی میخواهد قانونی را برای من و شما بگوید... قانون در جمع بودن... راه رسیدن به معنویت، خلوص و رسیدن به تجلی أسما و صفات الهی این نیست که گوشه عزلت گرفته و خود را به جامعه آلوده نسازیم...خود را آلوده مسئولیتهای اجتماعی نکنیم... خودم را به وظایف مدیریتی و حکومتی آلوده نکنم تا به معنویت برسم... این اشتباه است، این معنویتِ خودساخته مدنظر خداوند تبارک و تعالی نیست.... رسیدن به بالاترین درجات کمال در بستر جامعه شکل میگیرد... برای رسیدن به بالاترین از حد از خلوص، حد از ایمان باید یک حضور فعال اجتماعی داشت... وسط جامعه، وسط مسئولیت های اجتماعی، وسط نفس نفس زدن ها برای انجام نقش ها، انسان به کمال و به أسما الهی میرسد...
و من همچنان غرق در سکوتم... غرق در سکوت و جدا از قال و قیل زمان.....جدا از حرف و حدیث ها...و جدا از باور به جدا بودن
🔷سوره حشر🔷
🔷برداشتی از جلسات تدبر استاد چیت چیان🔷
#لحظه_ای_درنگ
#موسسه_قرآنی
#دوشنبه_های_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
Tahdir joze24.mp3
3.94M
♦️جز خوانی
تلاوت تحدیر جز بیست و چهار قرآن کریم با صدای استاد آقایی📖
#جز_خوانی
#موسسه_قرآنی
#جامعه_زینب_س_اصفهان
@jameezeinab
#درمحضرفرمانده
✅امروز رهبر انقلاب، در دیدار دانشجویان:
امروز ما دهها میلیون جوانی داریم در کشور که آمادهی صعود به قلههایند، آمادهی حرکت علمی و صعود به قلههای شرف و عزت ملی. ۱۴۰۱/۲/۶
#معاونتسیاسی
@jameezeinab