eitaa logo
« جــنـگـــِ‌تــرکیـبـی‌ »
785 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
12.9هزار ویدیو
66 فایل
مـا را بـه جــبر هـم کـه شـده سـر بـه راه کـن خـیری ندیـده ایـم از ایـن اخـتیـار هــا ... #درویش‌شدم‌که‌خود‌نمایی‌نکنم🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
31.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با دست خویش کندم قبر اورا که این قنداقه را مادر نبیند...😔💔 تو خلوتت ببین... 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
ملّا‌ آقا دربندی زمانی که به مقتل ضربت خوردن شاهزاده علی‌اکبر(علیه‌السلام) میرسد، مینویسد: آه انگشتم چرا خشک نمیشود، قلمم چرا نمیسوزد و جگرم چرا نمیگدازد؟ و حال آنکه مینویسم که لشگر دشمن، ...💔 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
🏴وقایع روز هشتم محرم الحرام🏴 از مشهورترین وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، دیدار امام حسین (ع) با عمربن سعد و ارشاد او بود. اما طمع حکومت ری وی را فریفته بود در روز هشتم محرم الحرام سال ۶۱ هجری قمری بود که قحط آب در خیمه‌های حسینی موج می‌زد. امام حسین (ع) در این روز با عمر بن سعد ملاقات کرد و بسیار با او سخن گفت و او را ارشاد فرمود اما طمع حکومت ری او را فریفته بود. امام حسین (ع) به او فرمود: بدان که تو از گندم ملک ری نخواهی خورد. تشنگی در خیمه‌ها گویند در این روز تشنگی حسین (ع) و اصحابش را آزار می‌داد. حسین (ع) تیری برگرفت و پشت خیمه زن‌ها آمد و نُه گام به سوی قبله پیمود و آن‌جا را کند و چشمه آب شیرینی جوشید و همه اصحاب نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند و آن چشمه فرو رفت و اثرش نهان گردید. این خبر به ابن زیاد رسید. پس پیکی به سوی عمر بن سعد فرستاد و برای او چنین نوشت: «به من خبر رسیده حسین چاه می‌کند و خود و اصحابش آب می‌نوشند، چون نامه‌ام به تو رسید ملتفت باش و تا توانی نگذار که آن‌ها چاه بکنند و آبی بنوشند، بر آنها تنگ بگیر.» عمر بن سعد در این جا نهایت سخت گیری را به آن ها کرد. دیدار زید بن حصین همدانی از یاران امام با عمر بن سعد چون تشنگی بر امام و یارانش سخت شد، یکی از اصحاب حسین (ع) به نام زید بن حصین همدانی که مردی زاهد بود به حسین (ع) عرض کرد: یابن رسول الله! اجازه بده نزد ابن سعد بروم و با او درباره آب سخن بگویم؛ شاید از این مخالفت برگردد. همدانی بر عمر وارد شد و سلام نکرد، عمر گفت: ای همدانی! مگر مرا مسلمان ندانی که سلام ندادی؟! همدانی در جواب گفت: اگر چنان که می‌گویی مسلمان بودی، پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آن‌ها گرفته‌‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن می‏‌نوشند از آنان مضایقه می‌‏كنی؟ و گمان بری که خدا و رسولش را می‌شناسی! عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من می‌‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفته‌‏ام و نمی‌‏دانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش می‌‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه می‏‌دانم كیفر این كار آتش است. ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمی‏‌بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم. زید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند. دیدار امام حسین (ع) با عمر بن سعد طبری گوید: حسین (ع) عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد که شبانه میان دو لشکر مرا دیدار کن. عمر بن سعد با بیست سوار آمد و حسین (ع) نیز با بیست سوار آمد. در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا می‏‌خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: می‏‌ترسم خانه‌‏ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه‌‏ات را می‌‏سازم. ابن سعد گفت: می‌‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو از ملک خود در حجاز می‌دهم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانو‌اده‌‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و می‌‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند. حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی‌‏گردد از جای برخاست در حالی كه می‌‏فرمود: تو را چه می‌‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من می‏‌دانم كه از گندم ملک ری نخواهی خورد! عمر سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس. 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
SibsorkhiSibsorkhi - Ali Akbaram.mp3
زمان: حجم: 10.96M
علی اکبرم💔 میری از حرم... برو ولی آهسته شدی تو از این دنیا مثل پدر پیرت خسته...😭😭 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
گفت برایمان روضه‌ی کشتنِ حسین"ع" را بخوان؛ رفت بالای منبر روضه علی اکبر خواند🖤😭 💔 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
‍ 🔻 | ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی 🔹روز گذشته یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرد؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: 🔹حالا که داریم به روز عاشورا نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🔹آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بسیجی بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🔹یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🔹با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🔹وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🔹وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. 🔹تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. 💔شادی ارواح مطهر همه علی اکبرهای انقلاب صلوات💔 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
14.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا تو‌ کمپین تحریم عزاداری راه اندازی کن:)) 🏴 ما از بچگی دیوونه امام حسینیم☺️ 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ ماجرای قابل تأمل غش کردن ناصرالدین شاه قاجار در عصر عاشورا🏴 🇮🇷 کانال خبری 🆘@jangetarkibi313
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَینَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِک مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِی یا عَلِی یا مُحَمَّدُ اِکفِیانِی فَإِنَّکمَا کافِیانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکمَا نَاصِرَانِ یا مَوْلانَا یا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی أَدْرِکنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
تو‌عراق‌بگی‌ داروخونه‌کجاست... میبرنت‌حرم‌حضرت‌عباس🙂♥️