جنتالحسین«ع»:)
رقیتم دادی اما میدونی کجا بود که شکستم؟ کجا دلم برات رفت؟
اونجایی که راوی میگه:
این کودک شیش ماهه که با شما کاری نداره هیچ گناهی نداره با شمام سر جنگ نداره...
آبش بدید...
جنتالحسین«ع»:)
اونجایی که راوی میگه: این کودک شیش ماهه که با شما کاری نداره هیچ گناهی نداره با شمام سر جنگ نداره..
اگه فکر میکنید من آب و میگیرم و خودم میخورم خب بیاید علی منو ببرید آبش بدید بیاریدش، علی من تشنشه علی من که گناهی نداره...
جنتالحسین«ع»:)
اگه فکر میکنید من آب و میگیرم و خودم میخورم خب بیاید علی منو ببرید آبش بدید بیاریدش، علی من تشنشه عل
لشگر دشمن بهم ریخت همه میگفتن علیش گناهی نداره بچس با ما دشمنی نداره... 💔
میدونی چیشد؟ حرمله رو صدا زدن گفتن حرمله مگه نمیبینی لشگر داره میپاشه
جنتالحسین«ع»:)
لشگر دشمن بهم ریخت همه میگفتن علیش گناهی نداره بچس با ما دشمنی نداره... 💔 میدونی چیشد؟ حرمله رو صدا
حرمله کار رو تموم کن...
حرمله گفت کی و بزنم؟ پسر و بزنم یا پدر رو؟ 💔😭
جنتالحسین«ع»:)
حرمله کار رو تموم کن... حرمله گفت کی و بزنم؟ پسر و بزنم یا پدر رو؟ 💔😭
گفتش مگه سفیدی گلوی علی اصغر رو نمیبینی؟
اگه بزنی حسینم مـــــیـــــــشـــــــکـــــــنـــــــه💔
جنتالحسین«ع»:)
گفتش مگه سفیدی گلوی علی اصغر رو نمیبینی؟ اگه بزنی حسینم مـــــیـــــــشـــــــکـــــــنـــــــه💔
حرملههههههههه تیر سه شعبه رو برداشت ی نشونه گرفت... 💔😭
جنتالحسین«ع»:)
حرملههههههههه تیر سه شعبه رو برداشت ی نشونه گرفت... 💔😭
یهو آقام دید علی داره دست و پا میزنه، میگه بابا سیر آب شدی سرحال اومدی داری دست و پا میزنی؟ 💔
جنتالحسین«ع»:)
یهو آقام دید علی داره دست و پا میزنه، میگه بابا سیر آب شدی سرحال اومدی داری دست و پا میزنی؟ 💔
آقا میبینه علی اصغرش غرق در خونههههه💔مادرش در خیمه منتظر پسرشه...
جنتالحسین«ع»:)
آقا میبینه علی اصغرش غرق در خونههههه💔مادرش در خیمه منتظر پسرشه...
آقام عباشو در میاره، دور پیکر بی جان علی میپیچه حالا حالا حالا...
من اینجا میشکنم من اینجا جون میدم...
حسین ی قدم به سمت خیمه میره چند قدم به عقب برمیگرده💔
جنتالحسین«ع»:)
من اینجا میشکنم من اینجا جون میدم... حسین ی قدم به سمت خیمه میره چند قدم به عقب برمیگرده💔
نمیدونه به رباب چی بگه؟
اقام شرمنده شده بود 💔هی به سمت خیمه میرفت هی برمیگشت💔😭
جنتالحسین«ع»:)
نمیدونه به رباب چی بگه؟ اقام شرمنده شده بود 💔هی به سمت خیمه میرفت هی برمیگشت💔😭
اقام میره پشت خیمه با دستاش خاک میکنه پیکر بی جان علیش رو میزاره با دست روش خاک میریزه💔💔