🌹 خداشناسى 🌹
در قدیم شخصى بود که ظروفى پر از نفت را با اسب و قاطر به دهات و روستاها مى برد.
روزى شخصى از او پرسيد:
تو خدايت را چگونه شناخته اى؟!
نفتى جواب داد:
🔻خوب گوش كن، من هرگاه كه از مبداء راه مى افتم، پس از پر كردن اين ظرفها از نفت، درب آنها را با پارچه يا نايلونى محكم مى بندم و بعد هم با نخ، محكم به دور آن مى پيچم، با همه اينها، هميشه از در اين ظروف، نفتها چكه چكه مى ريزد،
ولى خداوند ما را طورى آفريده كه اگر در شديدترين حالات فشار قواى دافعه بدن قرار گيريم، تا خودمان نخواهيم عمل دفع صورت نمى گيرد و غايط و بول بدون اراده نفس، خارج نمى شود و در عين حال، هيچگاه به ((نخ )) و نايلون هم نيازى نيست! من از اين راه به وجود و عظمت خدا پى برده ام.
#توحید
@jannesaranabalfazl1335