هدایت شده از روزنه
ادب انقلابیگری
یادداشت مؤدبانه و قابل تقدیر آقای #مهدی_جمشیدی خطاب به آیتالله العظمی #صافی_گلپایگانی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔘من در روشنگری عهد خون با ولی خویش بستهام/قدردان و دستبوس آیتالله صافی هستم
🔹یادداشت این حقیر، دستاویز پارهای «غرضورزیهای بدخواهانه» و «سوءبرداشتهای بدبینانه» واقع شد. از غرضورزانِ کمینکرده و بیصداقت درمیگذرم که همواره، حریصِ غوغاسالاریهای آغشته به دروغ و فریب هستند. و چون طبیعتشان اینچنین است، گفتگو با ایشان بیحاصل است.
🔹«جریان تحریف» که «خسارتِ محضِ برجام» را بر مردم تحمیل کرده و «دولت عبرت» را رقم زده، در پی موجسازی در مقابل «بازسازیِ انقلابی» است؛ به هر طریقی و اینک از روزنۀ دوگانههای «مرجعیّت مستقل/ مرجعیّت وابسته» و «نقادی/ توهین». باید پرسید که «دفاع ابزاریِ» اینان کجا و «نقد صادقانۀ» ما کجا؟
🔹امّا به بزرگان و دلسوزان و نیکاندیشانی که از آن نوشته، ستیزهجویی با مرجعیّت و بیحرمتی به آن مرجع عالیمقام را دریافتهاند، صمیمانه و از عمق دل میگویم: به «مرجعیّتِ فقهای گرانقدار» معتقدم و «تضعیف مرجعیّت» را عینِ «تضعیف اسلام» میانگارم، و همچنین نسبت به مراجعِ والامرتبه و عزیز، خویش را هیچ و خاکسار میشمارم، از جمله به حضرت آیتالله العظمی صافیگلپایگانی، این فقیهِ خدااندیش و پارسا - که دیروز، «کارگزارِ صدیقِ انقلاب» بودهاند و امروز، «حامیِ ریشهدارِ انقلاب» هستند - «ارادت ایمانی» دارم.
🔹فارغ از اینکه فاصلۀ میان این نویسندۀ ناچیز و آن فقیه بزرگ، از حساب و شمار بیرون است، دربارۀ فرازی از تحلیل سیاسیِ ایشان، «ملاحظهای انتقادی» داشتم. ازاینرو، سطوری در نقد سخن سیاسیِ ایشان نگاشتم، امّا «صراحت» و «شفافیّت» این قلم به «تندی» و «گزندگی» سوق یافت و آن نوشته، متناسب با «منزلتِ مرجعیّت» نبود. البتّه حسّاسیّت نسبت به احتمال «بازتولیدِ سیاست خارجیِ التماسی»، مرا برآشفته کرد و قلمم را شعلهور. «غیرت انقلابیِ» این فرزند، سببِ تراوش برخی «عباراتِ غلیظ» نسبت به آن پدر معنوی شد.
🔹هر چند دفاع مطلق از «ارزشهای بنیادینِ انقلابی» و «نقادیِ شجاعانه»، فضیلت است و من در «تبیین» و «روشنگری» و «آرمانخواهی» و «انقلابیگری»، عهدِ خون با ولیّ حکیم بستهام، امّا سخنگفتن با «بزرگان قوم» - که عمری را در تعبّد و دیانت خالصانه سپری کردهاند - قواعد و آداب متمایزی دارد. امید است که آن فقیه بزرگوار، این «جسارت جوانانه» را بر من ببخشد و اعتذار مرا بپذیرد که میان «غرض» و «غفلت»، تفاوت است. دستبوس و قدردان آن وجود شریف هستیم.
🔶حاشیه روزنه
#لحن_مودبانه جناب آقای مهدی جمشیدی که یادداشت پیشین او موجب رنجش حوزویان و جامعه متدینان شده بود، قابل تقدیر است و نشانگر وسعت مشرب و تهذیب اخلاقی اوست که بعد از اطلاع از ابعاد منفی ماجرایی که با یادداشت انتقادی زننده او ایجاد شد، تلاش کرده فضا را تلطیف کند و روند نگارش آن یادداشت و نیز مکنونات درونی خود را شجاعانه و صادقانه بر زبان براند.
آری! شجاعت میخواهد که بخواهی اشتباه
را بپذیری و برآن باشی که سوءبرداشتها و سوءتفاهمهای برآمده از گفتار یا رفتار سیاسیات را #جبران نمایی.
در کنار این حرکت زیبا و ارجمند که در قالب نگارش این یادداشت جلوه کرده و رابطه پدر/فرزندی بین آیتالله صافی و مهدی جمشیدی را به رخ کشیده است، همچنان در برخی کانونهای خاص در قم و تهران، تخم کینه میپاشند و در تدارک کش دادن ماجرا و فاصلهاندازی بین مرجعیت و نظام اسلامی یا دوگانهسازی بین حوزه و دانشگاه هستند!
کار برخی معممین غیروفادار به سنتهای اصیل حوزوی که آتش بیار معرکه بودند و همچنان در پشت پرده بر وسعت دامنه اختلاف میکوشند با کرام الکاتبین است!
باری! البته نهادهای مسئول که به دنبال حاشیهزدایی و آرام کردن فضا و برخورد با عوامل اصلی این ماجرا هستند، آن عوامل مرموز را خوب میشناسند و احیانا اگر ابهامی هم هست، با همافزایی میتوان به معرفی کانونهای فتنهطلب در دل حوزه قم پرداخت تا زمینه کدورتها و حاشیهسازیها و دوگانهسازیهای کاذب از میان برود.
صدالبته همچنان که پیشتر هم نوشته شده، #لحن_مؤدبانه #رجانیوز و #مهدی_جمشیدی، تنها اگر با #التفات_پدرانه حضرت #آیتالله_صافیگلپایگانی همراه شود، میتواند طومار این حواشی غیر موجه را در هم بپیچد.
در انتظار لطف آن #مرجع_عزیز میمانیم...
@rozaneebefarda
هدایت شده از کانون تفکر
🔹آیتالله حائری شیرازی🔹
🔸 باختی! 🔸
بعضی از روحانیون در این دهۀ محرم #تبلیغ_نرفتند، گفتند: #مطالعه_میکنیم، مباحثه می کنیم!
سالها پیش، در قم، درس مرحوم آیت الله العظمی آقای داماد شرکت می کردم. این آقایانی هم که الآن جزء رده اوّل های حوزه هستند مثل حضرت آیت الله مکارم، آیت الله آقا موسی [شبیری] زنجانی و ... در بحث فقه صبح های ایشان شرکت می کردند. بعد از ماه رمضان، رفتم درس مرحوم آقای داماد. ایشان گفت که ماه رمضان جایی برای تبلیغ رفتی؟ گفتم: نه! در حالی که در آن ماه رمضان، من به شدت مشغول مطالعه بودم و گاهی تدریس می کردم.
ایشان گفت: «کوتاهی کردی! #باختی!»
دهۀ محرم [و ماه مبارک رمضان]، وقت تبلیغ است. کسانی که می روند تبلیغ، بدانند که به درسشان افزوده می شود. به تحقیقشان افزوده می شود. خدا از جای دیگری وقت را #برکت می دهد. #جبران می کند.
هر چیزی حد خودش را دارد و حدود هر چیزی باید رعایت شود. من به هر روحانی که نرفته در روستا برای تبلیغ، می گویم «باخته»، و هر روستایی هم که روحانی نیاورده، #او_هم_باخته. بله اگر پیگیری کردید و نامه نوشتید و نشد، مسئول نیستید.
خود مرحوم آقای داماد با اینکه مرجع تقلید بود اما در مسجد بازار، منبر می رفت. روضه می خواند و گریه می گرفت. شما #چه_میدانید آن صحبت مختصری را که می کنید چه #اثری در مستمع ایجاد می کند؟!