eitaa logo
آکادمی جریان
614 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
ارائه دهنده دوره های علمی_اموزشی و برگزار کننده رویداد های فرهنگی و جهادی #روانشناسی #زبان_های_خارجه #ورزشی #علمی #تحصیلی #قرآنی #هنری #فناوری #درآمدزایی برداشت مطالب و دلنوشته ها فقط با ذکر منبع🙏 🍀🌻در جریان باشید🌻🍀 @jaryan_ins
مشاهده در ایتا
دانلود
آکادمی جریان
🌹 من کلاس هفتم با این موضوع کلا آشنا شدم تقریبا اوایل پخش شدن و همه گیر شدن عکس های حالا این که ازچه طریقی آشنا شدم : من خوره ی رمانم (متاسفانه🤦🏻‍♀ ) از طریق یه رمان متوجه این موضوع شدم که خب تو این رمانه هم یه دختر چادری و جذاب با یکی از این پسر ها که تا آدم می بینتشون یا دربارشون می خونه اگه خودش را کنترل نکنه نا خوآگاه تو دلش میگه 🤦🏻‍♀ تو این رمانه این دختر چادریه یه رفیق شهید داشت حالا کی ؟؟ منم از همه جا بی خبر🙄 در جریانید که به شدت کنجکاوم🤭 و به شدت هم دست به گوگل🤓 بخوام صادق باشم رفتم تو گوگل اسم شهید را سرچ کردم عکس هایی که اومد بالا اصلا هنگ کردم🤦🏻‍♀ حالا خودم که یکم کرمو (یکم به خاطر سنم و هیجان های بلوغ ،یکم هم کلا شیطونم🤦🏻‍♀) این دختره تو رمان هم کلی از چهره ی این شهید تعریف کرده بود😑 همه رو هم جمع شده بود و باعث شده بود زوم کنم رو چهره و ظاهر این شهید😔 هنوز تو کف چهرشون تازه ماشین را دیدم🤦🏻‍♀ خلاصه این که من دیگه رفتم تو یه فضایی که به قول خودم معنوی بود و داشتم به خدا نزدیک میشدم😇 غافل از این که شیطون دستم را گرفته بود قربون صدم می رفت میگفت : مستقیم بری برات وی آی پی جهنم جا رزرو می کنم😩 بعد حماقت واقعی می دونی چیه؟ اینه که به جای اینکه برم ببینم اصلا چنین چیزی وجود داره یا نه به جای این که برم دنبال شخصیت شهید به جای این که برم دنبال زندگی نامه ی این شهید روز به روز فقط بیشتر عکس میدیدم یعنی تقریبا ۱۰ درصد زندگی نامه و وصیت و اینا می خوندم ۹۰ درصد عکس می دیدم😑 واقعا برام جالب بود که بفهمم چطوری یه آدم از این چیز ها گذشته اما راه را داشتم برعکس می رفتم به حدی عکس دیده بودم که می تونستم شخصیتشون را با لباسی که می خوام تو زاویه ای که می خوام تو ذهنم به صورت عکس ثبت کنم حفظ شده بودم عکسا را🤦🏻‍♀ یه چند ماهی همین طوری پیش رفت این قضیه که دوست شهید دارم علنی شد بین دوستام،خانوادم و ...... همه میگفتن مرده پرست شدی 😑 یعنی طوری بود دوست هام می گفتن رفتارت با این شهید شبیه رفتار یه دختر با دوست پسرشه 🤭(استغفرالله) یه اتفاقی که اون زمان به خاطر تخت گاز رفتنم تو راه غلط برام افتاد این بود که این شهید یه عکس دارن داخلش به ماشین تکیه زدن یه پلیور طوسی هم پوشیدن این عکس را گذاشته بودم بک گراند گوشیم یه دردسری برام درست شد دیدنی😩 رفته بودم خونه مادر بزرگم،گوشیم رو میز بود،پسر داییم رفت سرش عکس را که دید نه گذاشت نه برداشت بلند گفت: عه عکس دوست پسرش😐 این همون دختر مثبتس که همه تعریفش را می کنن🤕 یعنی همه خشکشون زد حالا بیا و ثابت کن بابا این عکس یه شهیده اصلا ایرانی نیستن خلاصه این که یه دردسری درست شد که بک گراند گوشی را برداشتم گذشت و گذشت تا این که یه مطلب خوندم درباره این که { نامحرم نامحرمه❗️ حالا چه زنده باشه چه شهید شده باشه} اون مدت هم من به شدت رو این ماجرا محرم نامحرم حساس بودم شدید هاا یعنی یه موقع ناخن هام برق ناخن داشت می رفتم بیرون دستکش دستم میکردم تمام مغزم در گیر این شد که نکنه راه اشتباه را گرفتم تخته گاز می رم این جرقه تو مغزم خورد و افتادم دنبال تحقیق از مشاور مدرسه ،معلم،مشاور دینی، و ....... خلاصه که سر حساب شدم دیدم همه دارن می گن 😏 اینبار با قدرت بیشتر رفتم دنبال تحقیق اما اینبار عکس دیدن را کلا برای خودم ممنوع کردم❗️ بی جنبه شده بودم به شدت😔 برای همین هم بهترین راه این بود که عکس نبینم تا از ذهنم پاک بشه تو تحقیق هام به یه نتایج خوب رسیدم یکیش این بود که ❌ شهید حرمت داره خواهرای گلم نگیم رفیق شهید بگیم برادر شهید❌ این برادر شهید اینطوریه که تو به هر شهیدی که ارادت خاصی داری به عنوان برادر انتخابش می کردی حالا گاهی به نیتش یه دعایی صلواتی چیزی هم می خوندی یا کار های خوبت را هدیه می کردی بهش ولی عجیب در برابرش می گیری (من با برادر شهیدم حرف می زدم دردو دل می کردم ازش حاجت میگرفتم ) بعد از این همه تحقیق فهمیدم من فقط جذب چهره ی شهید مشلب شده بودم😔 خجالت داره واقعا اما شده بود تو دلم قربون صدقش برم🤦🏻‍♀ این شد که برادر شهیدم خیلی یهویی عوض شد این بار جذب یه شهید دیگه شدم اما نه چهره و ثروت و تیپ و ظاهرش جذب شدم🤩 اون موقع تازه معنی آرامش گرفتن از برادر شهید را درک کردم😌 این که باهاش حرف بزنم اون بده😍 اتفاق جالبی که این وسط افتاد این بود که من به شدت دو دل شدم که اصلا این قضیه برادر شهید برای یه دختر درسته یا نه؟ اومدم استخاره کردم🍃 اول درباره ی باورتون نمیشه قشنگ تو استخاره گفت شما فقط جذب ظاهر ماجرا شدین و هیچ خیری تو این کار نیست😑 گفتم بذ
آکادمی جریان
🌹 نمی دونم از کجا شروع کنم 🙂 خب من اصلا شهید سلیمانی رو ندیده بودم حتی تصویرشون رو، البته بعضی اوقات اسمشون رو شنیده بودم تا اون روز صبحی که شهید شدن🥀 من صبح بیدار شدم برای رفتن به مدرسه و تلویزیون رو دیدم و متوجه شدم ،شاید اون موقع که اصلا ایشون رو نمی شناختم زیاد شهادتشون رو من تاثیری نداشت ،دیگه آماده شدم و رفتم مدرسه یکی از دوستام ایشون رو خیلی دوست داشتن و ناراحت بودن چند روز از شهادتشون گذشت و من بیشتر ایشون رو درک کردم و بیشتر احساس غم کردم 😔 تا اینکه روز تشییع پیکر ایشون شد من اون روز وقتی که تو تلویزیون مراسم تشییع ایشون را در کرمان می دیدم خیلی گریه کردم و آرزو می کردم کاشکی اونجا بودم و یه جاهایی احساس شرمندگی می کردم😔 بالاخره یه سال گذشت و اون حس کمرنگ تر شد تا سالگرد ایشون دیگه این احساس شرمندگی از ذهنم نمی رفت همش به فکر بودم و انگار یتیم شده بودم خیلی اوقات شب ها قبل خواب خیلی اذیت می شد م و این حس یتیم شدن و نبود شهید سلیمانی به قلبم فشار می آورد💔 با دیدن هر فیلم یا عکس از ایشون گریم می گرفت ،اون موقع ها من همش به این فک می کردم اگه من دختر هستم پس باید اعمالم درست باشه و حجابم کامل باشه ،البته که این نظر من بود و گرنه همه ما فرزندان حاج قاسم هستیم🙂 این احساس مدیونی به شهید سلیمانی و بقیه شهدا اذیتم می کرد ، دیگه کم کم روسریم اومد جلوتر❗️ نماز هام اول وقت تر شد❗️ البته اینم بگم که چند ماه به این موضوع فکر می کردم ولی نمی تونستم عملیش کنم 😔، بعضی روزا تو خونه چادر می پوشیدم و تو آینه خودمو نگاه می کردم 🍃 تا اینکه یه فیلم از یه دختر شهید دیدم و دیگه صبرم لبریز شد و به خانواده گفتم اونروز با پول عیدی هام رفتم با بابام برای خودم ❤️چادر❤️خریدم😌 دوستام خیلی مسخرم کردن و گفتن اصلا بهت نمیاد در حالی که بقیه می گفتن خیلی زیبا شدی 🌸 حتی یکی از دوستای مامانم برام اسفند دود کرد😂 هنوز هم دارم مسخره میشم یه حرفایی شنیدم که خیلی سخت بود شاید باورتون نشه🙂💔 ولی اهمیت ندادم🙂 دختر عموم خودش قبلا خیلی با حجاب بود و به من می گفت که من همسن تو بودم با حجاب بودم ولی وقتی که بزرگ شدم دیگه برام مهم نبود😒 می دونید چرا؟! چون :عموم زورش کرده بود و قطعا یه روزی اون حجاب رو بر می داشت ☹️ ولی منی که خودم این انتخابو کردم اصلا شکی تو دلم نیست😌 دوستم عکس منو تو گوشی خالم دیده بود و ازم پرسید که: ریحانه با چادر رفتی خونه عموت!؟ منم گفتم :آره ☺️ دوستم یه استیکر غمگین فرستاد تا روز کلاس زبان 😂 دوستم فک کرده بود که من باهاش شوخی کردم ولی اون روز که وارد کلاس شد خیلی تعجب کرد و همین طوری جلو در وایساده بود🤣 در کل خیلی حرفا شنیدم ولی برام مهم نبود و بیشتر خوشحالی خدا و امام زمان شهدا ومخصوصا برام مهم بود🙂 دیگه به معجزه شهدا ایمان دارم ،خیلی حرفای بد درباره شهید سلیمانی شنیدم ولی با این معجزه فهمیدم حاج قاسم شهید حَقَن ،یک مکتبن...و همین و بس❣ امیدوارم بتونم تا آخر عمرم ارثیه حضرت زهرا رو نگه دارم و شرمندشون نشم و رو سفید بشم اینم بگم من الان بی گناه نیستم ولی خیالم خیلی خیلی راحت تره🙂 اینم بگم من این موضوع رو به هیچ کس نگفتم به خاطر همین خیلی ها از چادری شدن من متعجب شدن☺️ ( ممنون بابت ماجرای قشنگتون❣ ان شا ءالله که هیچ وقت چادر از سرتون نیفته😉 و هیچ وقت نرسه روزی که چادر براتون حسرت بشه🍂)
اینم بگم که منتظر ماجرای آشنایی شما با برادر یا خواهر شهیدتون در غالب هشتک هستیم🤓 چالش هاتون را می تونین از طریق لینک ناشناسمون برامون ارسال کنید🌱
سلام علیکم بله راسته واقعا خواهر و برادر شهید به ادم آرامش میدن من واقعا آرامش میگیرم وقتی باهاشون حرف میزنم بردار شهید من آقای ابراهیم هادی هستش من خونده بودم که به آدم خیلی کمک میکنن و آرامش میگیریی و.... منم تصمیم گرفتم برای خودم برادر شهید انتخاب کنم 😍😍و واقعا الان میفهمم که چه کار خوبی انجام دادم چون حرف زدن با ایشون خیلی بهم آرامش میده🌿🌿
سلام. اولین تجربه تون از رفیق شهید داشتن رو که خوندم واقعا به فکر فرو رفتم. خیلی برام جالب بود خواهشا بازم بذارید. خب اینکه نه شما من رو میشناسید و نه من شمارو میشناسم، صحبت کردن رو یخورده برام راحت میکنه. راستشو بخواید من هفت تا برادر شهید دارم، دقیقا اندازه روز های هفته، هرروز رو به یک شهید اختصاص دادم. بعضی روز ها برای برادرم نامه هم مینویسم. این تجربه که گذاشتید خیلی مفید بود. مخصوصا برام سوال شد که منی که یه دخترم گناه داره به تصویر برادرم نگاه کنم یا نه. مادرم طلبه هستند. ازشون پرسیدم، گفتند که اگه این نگاه کردن برای لذت دنیایی و دیدن زیبایی های نامحرم باشه گناهه. چون نامحرم واقعی با عکس نامحرم و یا شهید یا زنده و یا مرده‌ی نامحرم فرقی نداره. اما اگه این نگاه کردن برای بهره مندی از نور پاک شهید و یا نگاه گذرا یا نگاهی که دقت بیش از حد نداشته باشه اشکالی نداره. مثلا خیلی از ما پس زمینه گوشی مونو عکس حضرت آقا و یا شهدا گذاشتیم. ولی من خودم به شخصه اگه بخوام تصویر رهبری رو تصور کنم به رنگ چشمشون یا قدشون دقت نکردم که دقیق به خاطر بیارم! اما یه تصویر کلی که زوم نشده تو ذهنم هست و این اشکالی نداره😊 منم با خودم فکر کردم، واقعا به صورتی که دقیق تصویر شهدا رو به یاد بیارم نیست پس صادقانه از این رابطه خوب با شهدا مطمئن شدم 👌👌👌 داستان انتخاب هرکدوم از برادران شهیدم فرق داره🙃شاید خیلی طولانی بشه ولی خب اسمشون رو میگم شاید مهرشون به دل شماهم نشست☺️ عباس آسمیه، اهل شهر خودمون، منشأ آشناییمون یه پیکسل بود😁😄 عباس دانشگر، راستشو بخواید ایشون رو نمیشناختم حتی عکسشون رو هم ندیده بودم ولی همین که خواستم زندگینامه شون رو بخونم از اینکه مثل ما جوون بودند و خیلی وجه تشابهشون به من زیاده خوشم اومد. محسن حججی، معرف حضورتون که هستن🤨😉 علاء حسن نجمة، اوایل عکسشون رو ندیدم من یه جا شنیدم که ا