.
⭕️ جمع بندی حملات شب گذشته آمریکا
مطابق همه شاخصها و پیشبینیها، آمریکا بالاخره خود مستقیماً به جنگ ورود کرد تا رژیم را از ایگ باتلاق خودساخته خارج سازد.
پیش از حمله، رژیم در نقش تسهیلگر، اقدام به هدف قرار دادن تاسیسات جنوب کشور کرده بود و ساعاتی قبل از حمله نیز با پرواز گسترده ریزپرندهها در برخی شهرها، سعی کردند پدافند را منحرف کنند و نهایتاً حملات خود را با ترکیب نیروی هوایی و نیروی دریایی آمریکا انجام دادند. مهمترین هدف آنها یعنی فردو را نیز سعی کردند با حمله به ورودیهای آن ضربه بزنند.
اما این عملیات از حیث راهبردی، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف انتظار و آمادگیهایی که وجود داشت و انتظار میرفت آنها یک حمله بسیار سنگینتر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حملهای محدودتر به سه سایت هستهای اکتفا کردند. به هر روی با توجه به اینکه زمان حمله از قبل مشخص شده بود و آمادگی کشور برای سناریوهای بدتری وجود داشت، غافلگیری رخ نداد.
اما دلیل این نوع حمله چیست؟ مشخصاً مهمترین هدف آنها، قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در دو راهی و ایجاد انشقاق در تصمیمگیری است. به واقع، با این حمله محدود، آنها یک دو راهی را ایجاد کردهاند: از یکسو، تهدید میکنند که اگر پاسخی صورت گرفت، حملات آنها چندبرابری خواهد بود و به جنگی فراگیر با آمریکا تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر اگر پاسخی داده نشود، تجاوز آمریکا پذیرفته شده، بازدارندگی کشور خدشهدار شده و از این پس شاهد حملات گاه و بیگاه آمریکا خواهیم بود. به عبارتی دیگر آنها قصد دارند سیستم محاسباتی ایران را که بر هدف قرار دادن رژیم صهیونی اتفاق نظر داشتند درگیر یک دو راهی کرده و آن را از اِعمال تصمیم موثر بازدارند. در واقع هدف آنها این بود و هست که اقدام کنند، اما این اقدام را کمتر از برآورد اولیه ایران، به حدی نرسانند که تهران را تحریک به جنگ همهجانبه کند.
بنابراین همانگونه که گفته شد، هدف دشمن، ایجاد ابهام در تهران و ناتوان کردن سیستم از تصمیم موثر در قبال بحران است تا یک بازی باخت - باخت اجرایی و تهران مجبور به تن دادن به #صلح_تحمیلی شود: پاسخ به آمریکا مساوی با ضربات سنگینتر دشمن و درگیری کامل باشد و عدم پاسخ نیز مساوی با شکستن بازدارندگی کشور و پذیرش ضربات بعدی. لذا اولاً، نباید اجازه داد تا این شرایط بر چرخه تصمیم کشور مستولی گردد.
ثانیاً آنچه مهم است، زدنِ ضربات قدرتمند بر پیکره رژیم صهیونیستی است. در استراتژی فرسایش، اگر صرفاً بر تخلیه پدافند اتکا شود، دشمن نیز از زمان استفاده کرده و سعی خواهد کرد که معادله هزینه را در دوره فرسایش معکوس سازد. لذا باید حجم، شدت و کلاس ضربات به رژیم را چند پله ارتقاء داد. نباید هدف کلان ترسیمی از سوی فرماندهی کل قوا مبنی بر عدم خروج سالم رژیم از این جنگ را فراموش کرد.
ثالثاً در مقابله با آمریکا، دقیقاً باید از حربه خود آنها بهره گرفت و آن را معکوس کرد. در واقع باید مکرشان را به خودشان برگرداند. ایران باید به گونهای پاسخ دهد که اتفاقاً آمریکا را در دو راهی قرار دهد زیرا ترامپ از جهاتی، بیش از ما تحت فشار است، اکنون بسیاری از مردم متحدانه شرایط جنگی را پذیرفته و خواهان ضربات کوبنده به دشمن هستند در حالی که مالیاتدهندگان و رای دهندگان آمریکایی مخالف هرگونه جنگ جدیدی هستند بنابراین باید آمریکا را وارد منگنه کرد، این منگنه دقیقاً با چهار اقدام رخ خواهد داد؛ اول، اقدامات در حوزه هستهای کشور
دوم، افزایش شدید ریسک درگیری بیشتر با ایران: اگر ترامپ میخواهد ما را از حملات بیشتر بترساند، خود نیز باید از درگیری بیشتر به صورت ملموس بترسد علیالخصوص در حوزههای اقتصادی.
سوم. افزایش حمایت از ایران.
چهارم. ضربت متقابل هوشمندانه به نیروهای آمریکایی تا موازنه نیز برقرار شده و بازدارندگی کشور تضمین گردد / محلل
@javaan_enghelabi🇮🇷
.
#مهم
✅ نکاتی مهم در خصوص سناریوهای "روز بعد"
🔹 رژیم طرح توقف در برابر توقف را اطلاع داده و شب گذشته نتانیاهو نیز اعلام کرد که به دنبال جنگ فرسایشی نیست اما پس از پایان جنگ، در صورت تلاش ایران برای بازسازی برنامه هستهای خود، مانند لبنان عمل کرده و به آن ضربه خواهد زد.
● البته شواهدی وجود دارد که نشان میدهد آمریکا و رژیم با این اظهارات باز هم به دنبال فریب ما هستند و آنها قصد حملات بیشتری را دارند که میتواند در قالب مرحله بعدی جنگ تا رسیدن به مرحله پذیرش #صلح_تحمیلی توسط ما باشد. در ادامه برنامه دشمن برای دوره پس از جنگ نظامی بررسی میشود.
🔹 در این خصوص سناریویی وجود دارد و آن تلاش رژیم برای ترکیب طرح لبنان و سوریه برای ایران است. به این ترتیب که پس از آتشبس، رژیم مانند لبنان هشدار تخلیه داده و حمله کند. دست آن نیز در انتخاب اهداف باز است زیرا هر کارخانه صنعتی یا مکانی را میتواند به عنوان محلی جهت بازسازی هستهای یا موشکی معرفی کند.
🔹 همچنین به مانند سوریهیِ پس از جنگ، با تداوم و حتی تشدید تحریمهای اقتصادی، ضربات گاه و بیگاه نظامی، فعالیت گروههای تروریستی و عملیاتهای شناختی، به مرور توان نظامی، امنیتی، اقتصادی ایران فرسوده شده و به دلیل عدم حضور حملات علنی دشمن، در جامعه نیز تلاش برای ایجاد دو قطبی و شکاف صورت گیرد. نشانه تلاش برای این طرح را میتوان در برخی حملات رژیم نیز ردیابی کرد.
🔸 اما چند خطا در این طرحها وجود دارد:
اولاً ایران دقیقاً با علم به این موضوعات و طرحها، اعلام کرده پایان جنگ را خود تعیین میکند. پایان جنگ نیز جز با ضربات تعیین کننده به رژیم به طوری که آنها نیاز به بازسازی بلندمدت داشته باشند، به نفع ما نیست.
ثانیاً چه در عرصه پدافند و چه آفند، ایران مانند لبنان نیست که یک گروهِ مقاومتِ تحتِ فشار باشد بلکه دفاع ملی وجود دارد.
ثالثاً ایران حتی سوریه هم نیست. زیرا نظام جمهوری اسلامی ولو با جنگ، شباهتی به نظام بعثیِ از درون پوسیده بشار ندارد.
🔻راه حل چیست؟
۱. بالطبع تحت شرایطی، جنگ فرسایشی شاید باعث شود تا ما نیز ضرباتی دریافت کنیم پس لازم است تا کفه هزینه علیه دشمن با ضربات تهاجمی تعیین کننده به رژیم و آمریکا سنگینی کند.
۲. بی شک انسجام، روحیه و حمایت اجتماعی شکل گرفته در کشور، بیسابقه یا کم سابقه است. به همین دلیل هم هست که آنها پالس پایان جنگ یا "ساخت ایران شکوهمند"! را میفرستند تا شاید اندکی از نفرت عمومی به دشمنان کاسته شود. این انسجام و حمایت باید تداوم یابد. راه تداوم آن نیز، بازتولید و به کارگیری آن در عرصههای مختلف است. تداوم آن برای "روز بعد" راهبردی است.
۳. از هم اکنون باید نقشه دشمن برای "روز بعد" برای جامعه تشریح شود. باید تبیین کرد که جنگ ادامه دارد، اگر اکنون به قالب نظامی درآمده، یقیناً پس از آن در قالبهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی تداوم خواهد یافت. اما حداقل نیمی از سرنوشت آن، در نتیجه جنگ فعلی روشن خواهد شد / محلل
@javaan_enghelabi🇮🇷