eitaa logo
شهدا شهرک ولیعصر (عج)
181 دنبال‌کننده
3هزار عکس
20 ویدیو
0 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیجی شهید داود مهربانی بصیر  تاریخ ومحل شهادت 61/11/28 فکه ,عملیات والفجر مقدماتی ,برادر شهید محمد مهربانی بصیر ,ساکن محله زاهدی,مزار شهید قطعه 28 ردیف 64 شماره 7 تاریخ شهادت داود 61/11/28 فکه ومحمد 67/5/1 شلمچه بشهادت رسیدند. از پایگاه بسیج مسجد باب الحوائج @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
برادران شهید داود ومحمد مهربانی بصیر , داود 61/11/28 فکه ومحمد 67/5/1 شلمچه بشهادت رسیدند. از پایگاه بسیج مسجد باب الحوائج @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
مختصری از زندگینامه شهید داود مهربانی بصیر: شهید از زبان پدر و مادر : داود فرزند اول ما پسری مهربان، خنده رو، خوش اخلاق، درسخوان و فعال بود. معلمش می گفت : ما اگر در مدرسه ده تا از این دانش آموزان داشته باشیم دیگر هیچ غمی نداریم. در تظاهرات و مبارزات زمان انقلاب همیشه همراه ما بود و حضور فعالی داشت. با پیروزی انقلاب دوره آموزش نظامی را گذراند و مسئول آموزش نظامی مسجد محل شد. بعد از گرفتن دیپلم با قبولی در امتحان ورودی به استخدام سپاه درآمد. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت و در روزهای سخت و ناامن کردستان مدتی آنجا خدمت کرد. هر بار می خواست به جبهه برود مهم ترین سفارشش به ما این بود : مبادا فراموشتان شود سر نماز امام را دعا کنید. من و داود با همه به جبهه رفتیم. اما من مجروح شدم و به تهران برگشتم. آن اوایل که داود به جبهه رفته بود برایش نامه ای نوشتم که بعدها گزیده ای از آن روی تابلو اعلانات پادگان دوکوهه نصب شد. در نامه نوشتم : پسر جان ! جنگ شوخی نیست. یا باید بکشندت یا باید بکشی. اگر می دانی جبهه و جنگ برایت سخت است و نمی توانی مقابل سختی هایش مقاومت کنی برگرد. چون اگر آنجا باشی و باعث ترس دیگران شوی مرتکب گناه شده ای. اگر اینطور است برگرد تا باعث ضعف دیگران نشوی . مادر نیز با بیان خاطره ای درباره فرزندش اینچنین می گوید : قبل از شهادت داود خواب دیدم از کوچه صدای لااله الا الله می آید. با خودم گفتم حتماً شهید آورده اند. رفتم بیرون و دیدم چهل خانم دور هم جمع شده اند و جلوتر از آنها پنج تابوت شهید می رود. اما کسی زیر آنها را نگرفته است. جمعیت به طرف مسجد رفت. من آخرین نفری بودم که وارد مسجد شدم. نگاه کردم اما شهدا آنجا نبودند. گفتم : پس شهدا کجا هستند؟ یکی از خانمها گفت : برای چه می پرسی؟ گفتم : می خواهم ببینم داود من هم میان آنهاست ؟ آن خانم گفت : شهدا را بردند کربلا. سه روز بعد از دیدن این خواب خبر شهادت داود را برایمان آوردم و بعد متوجه شدیم در آن سه روز داود به دلیل مجروحیت در بیمارستانهای مختلف اهواز ، شیراز و تبریز بستری بوده است . داود در روز 28 بهمن سال 61 در فکه به شهادت رسید @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
وصيتنامه شهيد داود مهربانى : من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى‌ومن عرفنى احبنى ومن احبنى عشقنى ومن عشقنى عشقته ومن عشقته قتلته ومن قتلته فعلى ديته من على ديته فانا ديته . من چيزى ندارم كه به اسلام بدهم ولى اين خون ناقابل خود را مى‌دهم تا بتوانم ذره‌اى درخت اسلام را آبيارى كنم و اميدوارم كه خداوند اين خون كم ارزش اين بنده گناهكار خود را بپذيرد . آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند فرزندو عيال و خانمان را چه كند ديوانه كنى هر دو جهانش بخشى ديوانه تو هر دو جهان را چه كند به نام خداوندى كه نمازم و عبادتم ، زنده ماندنم و مردنم بخاطر اوست. من بخاطر يارى دين حق و امر امامم لازم ديدم كه به دانشگاه عشق بروم و به جبهه بيايم و نداى حسين زمانم را لبيك بگويم. وصيت اولم نسبت به خدا اين است كه خدايا كمك كن تا خالص براى تو باشم و شهادتى راكه در قرآنت به آن اشاره كرده‌اي نصيبم كن. وصيت دوم به امام اين است كه اى امام عزيز ! اى كه اگر نبودى ما الان كجا بوديم. اى امام ! جان عالم به فدايت. اين را بدان كه رزمندگان و همچنين من تا آخرين لحظه ندايت را لبيك مى‌گوييم. وصيت من نسبت به پدرم و مادرم اين است كه اى پدر و مادرم ! در عزاى من نگريید كه دشمنان شاد مى‌شوند و بخنديد و شيرينى بدهيد تا دشمنان خوار و ذليل شوند و اى پدر و مادرم ! اين صدا از دهان فرزند شرمنده شما بيرون مى‌آيد كه ندا مى‌دهد اى پدر و مادر جان حلالم كنيد. مي دانم كه خيلى اذيت كردم ولى شايد اين آخرين لحظات زندگي ام باشد. از تو خواهش دارم از همه حلاليت بطلبيد. پدر و مادرم ! از دعاى امام غافل نشويد ... توفيق همه شما را از خداوند تعالى و متعال خواستارم . @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
پیام به پدر و مادر توسط شهید /داود مهربانی بصیر مادرجان، دلم می‌خواهد مثل حضرت زینب ندای اسلام را به گوش همه برسانی و در تشییع جنازه‌ام جلوی صف راه بروی تا دشمنان خیال نکنند خون جوانان کمر مادران را خم می‌کند. دلم می‌خواهد وقتی شهید شدم، مثل یک ستون استوار باشی و در شهادتم خرما ندهی، بلکه شیرینی و شربت پخش کنی تا دشمن چشمش کور شود و بداند در راه اسلام شهید شدن آرزوی ماست. مزار شهید قطعه 28 ردیف 64 شماره 7 @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
برادران شهید داود ومحمد مهربانی بصیر , داود 61/11/28 فکه ومحمد 67/5/1 شلمچه بشهادت رسیدند. از پایگاه بسیج مسجد باب الحوائج @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید محسن آقا بابائیان  تاریخ ومحل شهادت 64/11/29 فاو عملیات والفجر هشت ,ساکن محله بهداشت مزار شهید محسن آقا بابائیان  قطعه 53 ردیف 64 شماره 5 بهشت زهرا (س) @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید محسن آقا بابائیان  تاریخ ومحل شهادت 64/11/29 فاو عملیات والفجر هشت ,ساکن محله بهداشت مزار شهید محسن آقا بابائیان  قطعه 53 ردیف 64 شماره 5 بهشت زهرا (س) @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
وصیتنامه شهید محسن اقابابائیان  : بسم الله الرحمن الرحيم قال رسول الله (ص) : فوق كل زى بِرّه برّ حتى تقتل فى سبيل الله فارا فى سبيل الله فليس فوقه برّ. گفت فرستاده خداوند (ص) ( درود خدا به او و خاندانش ) : بالاى هر خوبى و نيكوئى خوبى ديگرى است اما به جز اينكه در جبهه انسان در راه خدا كشته شود ديگر فوق اين پاداش و ثوابى نتوان پيدا كرد . بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام به يگانه منجى عالم بشريت و نايب برحقش امام خمينى و با صبر جزيل براى خانواده‌هاى شهداء ، مفقودين و جانبازان . با عرض سلام به خانواده عزيزم : بارى پدر و مادر عزيزم اميدوارم مرا حلال كنيد كه بدون اجازه شما به جبهه رفتم و اين را ميدانم كه شما خيلى برايم زحمت كشيديد و مرا بزرگ كرديد و خود بهتر ميدانيد كه چه شبهاى را بى خوابى كشيديد تا من آسوده باشم ولى اين زمان مسئله مهم حفظ دين است . دينى كه پيامبر اسلام (ص) و خاندانش در راه آن چه سختيها كشيدند تا بلكه اين دين را به ما بفهمانند ولى متأسفانه هنوز كه به اطراف خود مينگريم مى‌بينيم كه تعداد معدودى تابع اين دين مبين هستند و بقيه مردم به دنيا دل بسته‌اند آيا اينان نمى‌دانند كه اين دنيا فانى شدنى و اين اعمال انسان است كه در آخرت همراه او ميباشد . آيا اينان اين حديث معروف را شنيده‌اند كه : الدنيا مزرعه الاخره ( دنيا كشتگاه آخرت است ) . آيا شنيده‌ايد كه دنیا مانند پلى است كه فقط انسان از آن عبور ميكند كه به آخرت برسد . آيا ميشود در روى پل خانه ساخت تا به حال كدام عاقلى را دبده ايد كه در روى پل خانه بسازد پس به فكر آخرت خود باشيد . آرى پدر و مادر عزيزم اين را بدانيد كه من به حكم دفاع از كشور و ترويج دين اسلام و قرآن ، پا در ميدانهاى نبرد گذاردم و با خداى خود عهد نموده‌ام تا پيروزى كامل بر مستكبران اين گروههائى كه همچون زالو خون انسانهاى مستضعف را مى‌مكند از پا نخواهيم نشست ، مگر اينكه در ميان راه ، مثل مولايمان امام حسين (ع) بدنم تكه تكه شود و هر تكه از جسمم ندا دهد ، " نكند زير بار ظلم و ستم برويد زيرا شما آزاد آفريده شده‌ايد ". اگر چنانچه در اين دنيا مظلوم واقع شويد و از حق خود دفاع نكنيد فرداى قيامت بايد جواب دهيد . آرى هر پدر و مادرى ، خوبى فرزندش را ميخواهد و من نيز راه رسيدن به اين خوبى را رفتن به جبهه ميدانم زيرا كه لطف خداوند نسبت به مجاهدان در راهش به ساير مردم بيشتر ميباشد . آرى اميدوارم كه در اين مكان مقدس ( جبهه ) مثل ساير شهدا خود را براى دين وجه الله و آقا امام حسين (ع) آماده كرده باشم و لياقت آن را داشته باشم . من نمى گويم در مرگ من گريه نكنيد زيرا گريه بر شهيد شركت در حماسه او ميباشد . اكنون چند كلمه‌اى با خواهرانم ، كه پيام خون شهيدان اين است : در همه جا حتى پيش فاميها و نامحرمها حجابتان را حفظ كنيد و هميشه در نظر داشته باشید و قول دهيد به عنوان يك نصيحت از طرف برادر كوچك خود به اين سخن عمل كنيد و نمازهايتان را در اول وقت بخوانيد زيرا كه بهترين اعمال نماز اول وقت است و از گفتن حرفهاى بيهوده و كفر بپرهيزيد و سعى كنيد با دوستانى كه شما را از مسير اسلامى خود خارج مى‌كنند قطع رابطه كرده و اگر قابل هدايت ميباشند آنها را هدايت كنيد . و در پايان سخنى چند با برادران بسيج و انجمن اسلامى دارم : برادرانم بايد توجه داشته باشند كه بفرموده اماممان مسجد سنگر است و شما بايد اين سنگرها را با همكارى مردم حزب الله حفظ كنيد اين سنگر الهى كه جايگاه مردان خداست و محل عبادتگاه و اجتماعات است بايد از منافقين اين بى‌خبران از خدا و آخرت محفوظ باشد . اگر شما يك لحظه از وظيفه‌تان غفلت كنيد آنچنان ركودى در كارهايتان پيدا ميشود كه خداوند آن روز را نياورد و با سهل‌انگاريهاى كه در نظر شما بسيار كوچك است اين انقلاب از مسير مستقيم خود خارج شده و بدست اين نامردان روزگار خواهد افتاد و آن روز جشن آنهاست . و سخنى هم با برادرانى دارم كه هنوز پى به ماهيت اين نبرده‌اند ، بطور خلاصه هنوز بوى انسانيت به مشامشان نرسيده است : اى برادران بيائيد كمى فكر كنيد اين سئوال را هميشه در نظرتان داشته باشيد كه چند سال ميتوانيد در اين دنيا زندگى كنيد ؟ بعد از زندگى در اين دنيا به كجا خواهيد رفت ؟ آيا دوباره زنده خواهيد شد يا بطور كلى فنا خواهيد شد اگر قرار است دوباره زنده شويد چه خواهد شد آيا بعد از زنده شدن از شما راجع به آنچه در دنيا كرده‌ايد پرسش به عمل خواهد آمد ؟ اگر از شما بپرسند چه چيزى همراه خود آورده‌ايد شما چه خواهيد گفت ؟ اگر چنانچه با اين كارهايتان منظور كارهائى است كه انسان را از مسير مستقيم الهى خارج ميسازد ميتوانيد جواب اين سئوالات را بدهيد ، پس بدانيد كه راهتان راست است و سعادتمند خواهيد شد والسلام على من التبع الهدى محسن آقا بابائیان @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید محسن آقا بابائیان تاریخ ومحل شهادت 64/11/29 فاو عملیات والفجر هشت ,ساکن محله بهداشت مزار شهید محسن آقا بابائیان قطعه 53 ردیف 64 شماره 5 بهشت زهرا (س) @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
شهید محسن آقا بابائیان تاریخ ومحل شهادت 64/11/29 فاو عملیات والفجر هشت ,ساکن محله بهداشت مزار شهید محسن آقا بابائیان قطعه 53 ردیف 64 شماره 5 بهشت زهرا (س) @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر
مختصری از زندگینامه شهید محسن اقا بابائیان: آن روزها اسم محله بهداشت «قلیونی» قدیمی‌ترهای محله بهداشت به‌خاطر دارند که در محله قلیونی بود تک و توک چند تا خانه یک طبقه بود و بقیه‌اش زمین‌های کشاورزی که در آن گوجه‌فرنگی و پیاز و سیب‌زمینی و لوبیا و فلفل می‌کاشتند، وآب و برق و تلفن و گاز نداشت و «محسن آقاباباییان» و بیشتر بچه‌های آن روزگار که از خانواده‌های قشر کارگر بودند به سختی بزرگ می‌شدند شهید محسن آقابابائیان در سال 1344 در محله شهرک ولیعصر تهران به دنیا آمد.او تا مقطع سوم دبیرستان در رشته علوم انسانی و دبیرستان استقالل واقع در پل ساوه ادامه تحصیل داد. بسیار به کار کردن عالقه داشت و جوان پرتالشی بود بطوریکه همزمان با تحصیل ، در مشاغل مختلفی کار می کرد. ابتدا در یک کارخانه مواد غذایی در محله همایونشهر مشغول بکار شد. پس از مدتی وارد حرفه صافکاری ماشین شد. همچنین در بخش پوشاک و حتی کارهای ساختمانی و بنایی نیز فعالیت نمود. وی پس از آغاز جنگ تحمیلی به خاطر رفتن به جبهه درس را رها کرد و سه بار به جبهه اعزام شد. بار آخر که بازگشت ، درس خود را ادامه داد و توانست دیپلم بگیرد. پس از اخذ دیپلم ، خود را برای گذراندن دوره سربازی به سپاه معرفی کرد و در 17 آذر ماه سال 64 بعنوان پاسدار وظیفه به جبهه رفت. دورۀ آموزشی خود را در پادگانی نزدیک میدان امام حسین تهران گذراند و پس از آن به پادگان دوکوهه اعزام شد. 70 روز در جبهه بود که در جریان عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به دلیل بمباران شیمیایی دشمن بعثی ، به مقام رفیع شهادت نائل آمد. وی قبل از شهادت نیز یک بار به طور خفیف شیمیایی شد که برای استراحت به او مرخصی دادند اما او حاضر نشد به خانه برود و ترجیح داد در جبهه بماند. قبل از شهادت پالکش را گم کرد و به دوستانش گفت : اگر من شهید شدم ، آدرس خانه مان را با ماژیک روی سینه ام بنویسید تا از این طریق شناسایی شوم. زمانی که پیکر مطهر شهید را برای تشییع به محل آوردند ، آدرس منزل بر روی سینه اش نوشته شده بود. از خصوصیات این شهید بزرگوار این بود که لباس مجلل و نو نمی پوشید و بسیار به مردم کمک می کرد نمازش را اول وقت در مسجد المهدی بجا می آورد. شبها برای حفظ امنیت محل به گشت زنی و ایست بازرسی می پرداخت. در نمازهای جمعه شرکت می کرد و پای منبر حاج آقا انصاریان حضور می یافت. مادرش نقل می کند : در ماه مبارک رمضان تمام شبها به سخنرانی حاج آقا انصاریان می رفت و قبل از سحر زمانی که در حال آماده کردن سحری بودم ، به خانه بر می گشت.سرانجام شهید اقا بابائیان در جریان عملیات والفجر 8 در منطقه فاو 65/11/29 بشهادت رسید,مزار شهید قطعه 53 ردیف 64 شماره 5 میباشد @javad20jj کانال شهدای شهرک ولیعصر