زندگینامه شهید حسین زاده شهید والامقام یعقوب حسین زاده در سال 1338 در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا کلاس اول راهنمایی طی نمود. پس از ترک تحصیل به کار مکانیکی خودرو روی آورد و مشغول به کار شد. وی پس از شروع انقلاب اسلامی و اوجگیری نهضت ، با حضور در تظاهرات و راهپیمایی های مردمی به مبارزه با رژیم شاه پرداخت و پس از پیروزی انقلاب و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی نیز داوطلبانه به مناطق عملیاتی اعزام شد. وی بعد از مدتها حضور در جبهه اینبار در تاریخ 15/11/59 برای گذراندن خدمت مقدس سربازی از سوی لشکر 21 حمزه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی راهی جبهه شد. او پس از حضور مجدد در جبهه های حق علیه باطل بعنوان آرپی جی زن و شکارچی تانکهای دشمن مشغول به فعالیت شد. شهید حسین زاده سرانجام در تاریخ 61/2/27 در جریان عملیات بیت المقدس در منطقه خرمشهر بر اثر اصابت گلوله و ترکش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
فرازی از وصیتنامه شهید «یعقوب حسینزادهبقا» را در ادامه مرور میکنیم:
بسم رب الشهدا و الصديقين
«قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
«حقا نماز و عبادات و حيات و موت من از آن خدا پروردگار عالميان است.»
اوّل سلام به رهبر بزرگ ايران اسلامي و درود به شهيدان گلگون كفن كه با جانبازي و رشادت خود به جهانيان ثابت كردند كه ما هرگز زير بار ستم ستمگران نخواهيم رفت و تا خون در رگ ماست خميني رهبر ماست.
خدمت پدر و مادر عزيز و گراميم سلامي گرم كه گرمي آن از عشق به شهادت و پيوستن به «لقاالله» و شرفيابي به حضور سرور شهيدان حسين ابن علي (ع) سرچشمه ميگيرد، ميرسانم. اميدوارم روزي برسد كه بعد از شهادت من شما اين نوشته را به ياد من بخوانيد و آن روزيست كه من مدرك قبولي خود را در جبهه حق عليه باطل از خداوند گرفته ام و از اين سراي فاني به سراي غير فاني ميروم.
«يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ»
«اي انسان تو در حالي كه كوشش مي كني به ملاقات پروردگارت نائل ميشوي.»
خداوند قدم كسي را كه او را قصد مي كند و در اين قصدش حق را مي جويد ثابت نمايد از خداوند مي خواهم كه قدمهاي تمام مؤمنين را ثابت و قلب آنان را با نور خود روشن گرداند. پدر و مادر عزيزم من به راهي ميروم كه شهيدان رفتهاند، من به راهي ميروم كه حسين ابن علي (ع) رفته است و تازه بيش از يك گام بهطرف تكامل پيش نرفتهام و هنوز در اوّل راه هستم خداوند در بهشت وعده درخت سيب بارور شده و جويي كه آب در آن جاريست ميدهد كه نشان دهنده سير تكامل و باروري انسانهاست و از شما ميخواهم با قلب پاك و نيت پاكي كه داريد براي من دعا كنيد تا به اين فيض نائل شوم.
پدر و مادر گراميم مبادا از شهادت من ناراحتي بخود راه دهيد كه اين خود شروع زندگي نوين و هنگام برداشت محصول است انسان براي ابديت آفريده نشده است كساني كه گمان ميكنند انسان رو به فنا و نابودي محض ميرود گمراه شدهاند بلكه انسانها از جايگاه عمل رو به جايگاه محصول ميروند آن محصول خواه شقاوت است يا رشد و رستگاري ما از خطا و اشتباه در امان نيستيم چون در طبيعت انسان تيرگيهايي از جهل و عوامل آن وجود دارد و ما بهقدر توانايي خود براي از بين بردن آن كوشش ميكنيم و از خداوند كمك و ياري ميطلبيم از شما ميخواهم وقتي به فيض شهادت نائل شدم عزاداري نكنيد ايمانتان را به خدا و قيامت محكمتر و در راه انقلاب استوارتر كنيد.
پدر و مادر عزيزم من كه در مدت زندگي خويش نتوانستم بعنوان يك فرد مسلمان خدمتي به اسلام عزيز و آب و خاكم و حتي شما انجام دهم پس بگذاريد با نثار خون خود به اسلام و قرآن و به شهداي انقلاب و اين جنگ حق و باطل دين خود را ادا كرده و روسفيد نزد خداي خود رفته و در بهشت برين اگر لياقت داشتم جاي بگيرم. سخني كه با برادران و خواهرانم دارم اينست كه بعنوان يك برادر كوچکتر و كسي كه هيچ وقت ياد و مهرشان از قلب من بيرون نرفته و نميرود از شما ميخواهم كه با هم مهربان و غمخوار هم باشيد نماز را ترك نكنيد كه بقول امام خميني نماز كارخانه آدم سازي است و تمام اين درگيريها، دشمنيها، عداوتها، تجاوزات،... همه براي داشتن اسلام است و فقط نماز است كه اسلام و قرآن و آئين پيامبر اسلام را زنده و پايدار نگه ميدارد نماز را سبک نشماريد و هميشه در پي شناخت دين و مذهب خود باشيد كه بهترين عبادت است.
«يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ»
«خدا اهل ايمان را با عقيده ثابت در دنيا و آخرت پايدار مي دارد.»
خواندن قرآن را فراموش نكنيد هميشه بعد از نماز قرآن بخوانيد كه جلا دهند و پاک كننده روح و فطرت انساني است كه فقط با اين خصوصيات است كه مي توان با خداي تبارک و تعالي و امام زمان (ع) رابطه برقرار كرد.
«فَمَنْ كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا»
«هر كسي كه ديدار پروردگارش را اميد دارد عمل صالح انجام دهد.»
و با شناخت بيشتر دين و مذهب خود مي توانيد فرزنداني نيكو به جامعه اسلامي تحويل دهيد تا بهمراه شما دنباله رو راه شهيدان باشند از خداوند مي خواهم كه به همه خانواده هاي شهدا صبر و شهامت و شجاعت و ايماني قوي و گامي استوار در راه اسلام اعطا فرمايد.
از شما ميخواهم كه امام خميني نايب بر حق امام زمان مهدي (ع) را دعا كنيد و هميشه پيرو خط او كه خط خدا و اسلام است باشيد بخاطر شهادت من نگذاريد كسي به شما تسليت بگويد كه پيش شهداي ديگر خجل و شرمنده شوم.
برايم حجله نگذاريد، علم به دست نگيريد كه علم فقط در شأن امام حسين (ع) است و من كجا و او كجا بر مزارم اشک نريزيد و اشكي هم كه مي ريزيد اشک حسرت نباشد. بلكه اشک شوق و اميدواري به اينكه مملكت ما واقعاً اسلامي شده است.
به بزرگي خودتان مرا حلال كنيد و از تمام آشنايان برايم حلالي بگيريد كه عذاب دوزخ بسيار سخت است. خواهشي كه از شما دارم همانطور كه قيد كردهام و بارها نيز به شما گفتهام به هيچ وجه برايم حجله نگذاريد و عزاداري نكنيد هر موقع به ياد من افتاديد بخنديد و هيچ وقت افسرده و ناراحت نشويد كه باعث رنجش من و شادي دشمنان اسلام و انقلاب ميگردد.
با هم مهربان دوست و غمخوار يكديگر باشيد بيشتر سخنم با اسكندر و كريم است تمام كدورتها را دور بريزيد و مانند سابق گذشت و فداكاري نسبت به يكديگر داشته باشيد. مهمترين خواسته و خواهش من اينست كه غمخوار پدر و مادرم باشيد.
از خداوند متعال ميخواهم كه صبر جميل به تمام پدر و مادران شهدا اعطا فرمايد. به اميد پيروزي كامل اسلام بر كفر و اشاعه دين مقدس و بر حق اسلام بر تمام جهان و به اميد پيروزي مستضعفان بر مستكبران و به اميد ظهور هر چه زودتر امام زمان فرمانده واقعي جنگ بين ايران و عراق. والسلام و عليكم و رحمته الله و بركاته.
مختصری از زندگینامه شهید فرهاد نوری
شهید فرهاد نوری در سال 45 در خانواده ای مذهبی در محله خیابان فرهنگ تهران متولد شد. پدرش را در 7سالگی از دست داد او را به همراه دو برادر و تنها خواهرش در کنار مادر در روزگاری سخت تنها گذاشت ولی لطف خدا در مهر و محبتی بود که بین اعضا خانواده حاکم بود و سختیها را با هم در کنار هم تحمل می کردند. تا مادر برایشان هم پدر باشد و هم مادر. وی پس از گذراندن دوره دوم راهنمایی ، همچون برادرش برای تامین معاش خانواده به سر کار رفت. نجابت ، مهربانی و وقار شهید بگونه ای بود که شرایط محیط نتوانسته بود در روحیات او اثر منفی بگذارد. او مقید به رعایت اصول دین خود بود و از همان ابتدا با وجود بیماری شدید تنگی نفس ، به نماز و روزه خود مقید بود . بعد از انقلاب بود که شهید وارد بسیج شد تا در این برهه از زمان پا به پای دیگر انقلابیون به کشور خویش کمک کند. درست قبل از سربازیش بود که در پادگان بلال حبشی خدمت می کرد تا نوبت خدمت مقدس سربازیش فرارسید. مادر شهید به علت سختیهای زیادی که دیده بود شدیداَ به فرزندان وابسته بود. خدمت سربازی فرهاد در ارومیه بود. بعد از پایان آموزشی برای تعطیلات عید به منزل آمد و با همه فامیل به گرمی گفتگو و صحبت می کرد. گویی خود نیز می دانست که این آخرین دیدار خواهد بود . بعداز پایان مرخصی و رفتن او به جبهه ، بی تابی های مادر بیشتر شده بود زیرا جنگ بود و هر از گاهی اخبار بدی به گوش می رسید ولی پسر بزرگتر، مادر را به آرامش دعوت می کرد و مادر تنها با دعا برای رزمندگان و نماز ، خود را آرام می کرد. روزی مادر در خواب می بیند که در حال بی تابی از دوری فرهاد است که فرهاد به نزدیکش می آید و او را بغل می کند و می بوسد و می گوید مادر من خیلی راحتم . جایم خیلی خوب است. مادر در خواب خیلی آرام می شود و وقتی بیدار می شود ،احساس می کند که دلش گواهی شهادت او را می دهد. دلش درست گفته بود و روز بعد ،خبر شهادت او را آوردند. شهید به همراه گروه دیگری به منطقه حاج عمران اعزام شده بود که به علت پاتک نیروهای عراقی و درگیری با عراقی ها بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و پیکر مطهر او و همرزمانش بمدت یک هفته بر روی زمین مانده بود تا اینکه بعد از حمله مجدد رزمندگان ، توانسته بودند اجساد شهدا را به خانواده هایشان برسانند . جملاتی چند از شهید : قدر خانواده و محبت خانوادگی را بدانید و با هم به مهر رفتار کنید زیرا وقتی جوان در محیط خانواده مهر و صفا باشد هرگز جذب دوست نماها نمی شود. خصوصاَ در مورد حجاب تاکید زیادی داشت و حجاب را مایه دوام خانواده ها می دانست . علاقه خاصی به رهبرانقلاب داشت و وقتی مطرح شد که به واسطه بیماری خاصش به جبهه نرود ، گفت : در این زمان وظیفه ما دفاع از دین و میهن است و همه باید گوش بفرمان رهبر باشیم هر کس به اندازه توان خود