شهید حسن مروجی در تاریخ یکم تیرماه سال 1342 در اراک دیده به جهان گشود و در بیستم اردیبهشت ماه سال 61 در جبهه خرمشهر به فیض شهادت نائل آمد
وصیت نامه شهید حسن مروجی به این شرح است:
بسم الله و انا اليه راجعون
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم
كسانى را كه در راه خدا كشته مى شوند مرده مپنداريد بلكه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزى مى خورند.
جان همه از اوست و بازگشت به اوست. از بابت من هيچ نگرانى نداشته باشيد من شهيد شده ام، شهيد راه حق و اسلام و قرآن شده ام من نمرده ام زنده هستم و در جوار شهدای کربلا قرار دارم.
پدرم هيچ نگرانى از بابت شهيد شدن فرزند محبوب خود نداشته باش چرا که خود اجازه داده ايد كه به نداى امام امت و رهبر عاليقدر لبيك گفته و در صف مبارزه با دشمنان حضور یابم.
برادر جان از تو می خواهم هرچه از من بدى ديدى به بزرگى خود ببخشى و خواهران عزيزم براى من گريه نكنند.
و اين وصيت نامه را پيش رفيقانم و پيش همه جمعيت روستاها بخوانيد و آنها را هوشيار كنيد و بخواهید براى مبارزه با اين صدام و صداميان بسوى جبهه ها بياييد تا اسلام را پاينده نگه دارند.
نصيحتم به تو اى برادر اين است كه در راه درست همچنان پيش بروى در هر خاك بذرى بپاش و در هر زمينى گلى بكار در هر خم كوچه اى شمعى برافروزى حال اگر كسانى باشند كه در سلامت بذر شك كنند و يا از آن گل خوششان نيايد اين پخش مى شود و براى جذب اينگونه آدمى كافى خواهد بود البته پس از آنكه اين گياه با آن گل وجود خويشتن را به شكل انكارناپذيرى اثبات كند در واقع اين مهمترين جنبه زندگى انسان با ايمان است.
وصيتنامه شهید پرويز شعورى : وصيت نامه خودم را با نام خدا و ياد امام خمينى آغاز مي كنم . مادر و پدر عزيزم ! شما منتظر آمدن من نباشيد چون من منتظر شهادت بودم و به آن نيز رسيدم . مبادا كه بر مرگ من بگرييد زيرا گريه شما باعث خوشحالى دشمنان انقلابمان مي باشد . مادرم ! مبادا ناشكرى كنى ، مادر شكر خدا را كن كه خدا چنين سعادتى نصيب تو كرده و پسرت در راه خدا و اسلام و قرآن شهيد شده . مادر و پدر عزيزم ! من در حق شما چيزى نكرده ام در حاليكه شما حق پدر ومادرى را براى من كاملا ادا كرده ايد . به هر حال خداوند انشاءاله به شما جزا و پاداش بدهد . و ديگر تقاضاى من از ملت مسلمان قهرمان ، مبارز و شهيد پرور ايران اين است كه امام را تنها نگذارند و هميشه در صحنه باشند تا توطئه گران آرزوى خود را به گور ببرند و تقاضاى ديگر من از ملت اين است كه از روحانيت متعهد و مسئول جدا نشوند چون اين روحانيت بود كه پيشتاز انقلاب بود و اين روحانيت استكه خون تمام شهدا را لحظه به لحظه به دوش مي كشد و هرگز نمى گذارد پايمال شود . خدايا ! تو را به حق خون تمام شهدا قسم مي دهم رهبر انقلابمان را از تمام بليات ارضى و سماوى مصون و محفوظ بداريد و عمر ما را لحظه اى گردان و آن لحظه را به عمر رهبرمان بيفزا . پرويز شعورى