eitaa logo
شهید مدافع حرم جواد محمدی
1.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
تنها ڪانال رسمی شهید مدافع حرم جواد محمدی : @javad_mohammady میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم تا با یادش، روحمان جَلا گیرد 🌹 #شهید_جواد_محمدے🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 #کتاب_بخونیم 👇💗 یہ صندوق درست ڪرد و گذاشت توی خونہ . بعد همہ رو جمع ڪرد و از گناه بودن دروغ و غیبت گفت ... بعد هم قرار شد هر ڪی از این بہ بعد دروغ بگہ یا غیبت ڪنہ مبلغی رو بہ عنوان جریمہ بندازه توی صندوق تا صرف ڪمڪ بہ جبهہ و رزمنده ها بشہ . این طرح این قدر جالب بود ڪه باعث شد همہ اعضای خانواده خودشون از این گناه ها دوری ڪنند و بہ همدیگہ در این مورد تذڪر بدند . #شهید_علی_اصغر_کلاته_سیفری🕊 #یادشهدا_با_ذڪرصلوات 🌹 📚 ڪتاب وقت قنوت 🌷 ڪانال شهید جواد محمدی 🌷 http://eitaa.com/joinchat/3910598656Cef7c9991c3
📖 #کتاب_بخونیم ڪاش همه‌ی نمایندگان مجلس اینگونه بودند ... توی انتخابات مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم با حاج آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه ؛ نزدیڪ ساختمان مجلس ڪه رسیدیم ، مرحوم ابوترابی گفت : نگهدار ... ایشون با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه ڪرد و گفت : این در رو ببین ! اگه ما به وظیفه خودمون در قبال مردم عمل نڪنیم ، این در برای ما دروازه جهنم خواهد شد ... ‌ ( خاطره ای از سیدالأسرا مرحوم سید علی اکبر ابوترابی ...) 📚 منبع : ڪتاب به لطافت باران #مجلس #نماینده #تڪلیف_گرایی #وجدان_ڪاری ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهید جواد محمدی🇮🇷
📖 #کتاب_بخونیم 🌹 #زمین_غصبی نزدیڪ ظهر بود . از شناسایی بر می‌گشتیم . از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم . آن قدر خسته بودیم ڪه نمی‌تونستیم پا از پا برداریم ؛ ڪاسه زانوهامون خیلی درد می‌ڪرد . حسن طرف شنی جاده شروع ڪرد به نماز خوندن . صبر ڪردم تا نمازش تموم شد . گفتم : « زمین این طرف چمنیه ، بیا این جا نماز بخون . » گفت : « اون جا زمین ڪسیه ، شاید راضی نباشه . » ڪتاب یادگاران ، جلد۴ ، ص۲۳ #شهید_حسن_باقری 🏴 @javad_mohammady 🏴 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
📝 #کتاب_بخونیم 🌹 اعتقاد عجیبِ شهید صیاد شیرازی به ولایتِ امام خامنه‌ای ... یڪ روز صبح رفته بودم به ملاقاتِ امام خامنه‌ای . عصر ڪه رفتم محل ڪار ، آقای صیادشیرازی پرسید : ڪجا بودی ؟ گفتم : خدمتِ حضرت آقا بودیم ... تا این را گفتم ، آقای صیاد شیرازی از جای خود بلند شد و آمد پیشانی مرا بوسید . با تعجب پرسیدم : اتفاقی افتاده ؟! ایشان گفتند : این پیشانی بوسیدن دارد ، تو امروز از من به ولایت نزدیڪتر بودی ... ✍ : خاطره ای از زندگی امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی ... 📚 : یادگاران۱۱ «ڪتاب شهیدصیاد» ، صفحه۴۳ 🏴 @javad_mohammady 🏴 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
📖 #کتاب_بخونیم این دقت‌ها شهادت را رقم می‌زند هنوز آفتاب ڪامل غروب نڪرده بود . عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه ڪرد . می‌گفت : ڪار ڪردن وقتِ نماز برڪت نداره ، بریم مسجد ، بعد ڪه برگشتیم خودم همه‌ی ڪارها رو می‌ڪنم ، اینطوری پولی‌ ڪه در میارین دیگه شبهه‌ای نداره و آدم رو به یه جایی می‌رسونه ... #شهید_عطاءالله_اکبری 📚 منبع : ڪتاب سیره‌ی دریادلان 2 #نماز_اول_وقت #امر_به_معروف #مسجد 🏴 @javad_mohammady 🏴 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
📖 🌹 یڪ بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشڪند یا بی‌سوادی ما را به رخمان بڪشد . هر وقت وارد اتاق می‌شدم ، نیم خیز هم ڪه شده از جاش بلند می‌شد . اگر بیست بار هم می‌رفتم و می‌آمدم ، بلند می‌شد . می‌گفتم : علی جان ، مگه من غریبه هستم ، چرا به خودت زحمت می‌دی ؟ می‌گفت : « احترام به والدین ، دستور خداست». 🕊 📗 ڪتاب نماز ، ولایت ، والدین ، ص83 ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهید جواد محمدی🇮🇷
شهید دستغیب - کتاب گناهان کبیره.pdf
حجم: 9.4M
📖 🔺سالگرد شهادت‌ شهید بدست منافقین 📚 نسخہ PDF | 📖 ڪتاب : " گناهان ڪبیره " 🌸 تألیف آیت‌الله شهید دستغیب ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهید جواد محمدی🇮🇷