هدایت شده از مرضیه رمضانقاسم
🤔
💥 من چطوری به دنیا اومدم؟؟؟
اگر فرزندتان به سراغتان آمد و پرسید:
من کجا بودم؟ چطوری به دنیا آمدم؟ چکار میکنید؟🤷♂️
پاسخ👇
🛑 مقدمه
لطفا نگران نشوید و دست و پایتان را گم نکنید
هر بار که بچهها سؤالی تازه را مطرح میکنند که پاسخ دادن به آن مهارت خاصی میخواهد، ابتدا باید بفهمیم او چقدر از آن موضوع اطلاعات دارد. وقتی فرزندی درباره نحوه ولادتش پرسید در گام اول باید در فضایی صمیمانه میزان اطلاعات او را بسنجیم. مثلاً بپرسیم: «خودت چی فکر میکنی؟»
چون اگر میزان اطلاعات او را برآورد نکنیم ممکن است تصمیم بگیریم اطلاعاتی ساده به او بدهیم و بعد با فهمیدن اینکه او خیلی بیشتر از این اطلاعات ساده میداند غافلگیر شویم. برعکس این ماجرا هم وجود دارد یعنی گاهی ممکن است اطلاعات بیش از اندازه بدهیم که گفتن آنها در آن موقع ضرورتی نداشته اشت.
1⃣ ماجرای تولد را از آخر بگوییم
بهتر است بهجای اینکه از اول شروع کنیم از آخر شروع کنیم. یعنی به او بگوئیم
«مردادماه بود که من بیمارستان رفتم و تو به دنیا آمدی» «آن سال من به بیمارستان رفتم و خانم دکتر به من کمک کرد تا تو به دنیا بیایی». این پاسخ، شرح آخرین مرحله تولد یک نوزاد است. خیلی از بچهها در این مرحله چون درگیر ماجرای بیمارستان و خانم دکتر و... میشوند این پاسخ برایشان قانعکننده است و آن را میپذیرند.
البته این پاسخ برای فرزندی است که اطلاعات او از موضوع در حد صفر است. و این بهترین و سادهترین پاسخ است.
2⃣ پاسخ همه سؤالات باید به «خدا» برسد
گاهی بچهها این سؤال را طور دیگری مطرح میکنند. مثلاً ممکن است خانمی از اطرافیان را ببیند که پیش از این علائمی از بارداری نداشت ولی الآن شکم برجستهای دارد و بپرسد: «بچه چه طوری توی شکم خاله رفته است؟» در این حالت بهترین پاسخ «خدا»ست. یعنی بدون اینکه حرفی از مسائل دیگر بزنیم باید به وجود آمدن یک نوزاد را خدا معرفی کنیم و این را در ذهن بچه تبدیل به ملکه کنیم یعنی به او بگوئیم «خاله و عمو از خدا خواستهاند تا خدا به آنها بچه بدهد. خدا هم یک بچه در شکم خاله گذاشته است که هرروز بزرگتر میشود. یک روز هم که تاریخ آن را خانم دکتر تعیین میکند، خاله به بیمارستان میآورد و بچهاش به دنیا میآید»
البته ممکن است پس از این پاسخ شما این سوال برلی فرزندتان پیش بیاید و بپرسد👈 خوب منم بارها از خدا خواستم بهم بچه بده پس چرا خدا بهم بچه نداده؟
اینجا لازم است که لزوم زوجیت برای بچهدار شدن مطرح بشود اما به زبان کودکانه:«هر بچهای هم پدر میخواهد هم مادر. ببین تو پدر و مادر داری. دخترعمویت هم پدر و مادر دارد. وقتی در خانهای یک مامان و بابا باشد آنوقت خدا قبول میکند که به آنها بچه بدهد.»
3⃣ استفاده از روش کلیگوئی
مثلا بگوئیم «همهی آدمهایی که در این دنیا هستند به دعوت خدا به دنیا آمدهاند» «خدا خواسته که من مامان تو بشوم و بابا، بابای تو باشد» اطلاعات کلی خوبی هستند و اتفاقاً این کلیگوییها بهترین پاسخ به این دست سؤالات کودکان در سن پایین است. چون هرچقدر وارد جزئیات بشویم کودکان حساستر و سؤالات آنها هم ریزتر و جزئیتر خواهد شد.
4⃣ خط قرمز داشته باشیم
در پاسخ به اینگونه سوالات مراقب باشیم:
〽️ به فرزند برچسب نزنیم: چون این سؤالات از سن سهسالگی به بعد کاملاً طبیعی است و والدین نباید تصور کنند که کودک در حال پرسیدن سؤالی بیادبانه است. همانگونه که طبیعی است کودک در سنی مشخص شروع به راه افتادن کند یا غذا بخورد؛ پرسیدن سؤالاتی درباره اینکه از کجا آمده هم کاملاً طبیعی است. پس به او نگوییم: «خجالت بکش این حرفها چیه؟»، «از کی شنیدی؟ کسی چیزی بهت گفته؟»، «پرسیدن این سؤال برای تو زود است دیگر تکرارش نکن!»
چون اگر اینگونه برخورد کنیم بچهها معمولاً از ادامه سؤال و جواب با ما خودداری میکنند اما این به این معنا نیست که این سؤال را فراموش کردهاند، بالاخره یک روز پاسخ این سؤال را احتمالاً از منبعی نامناسب پیدا خواهند کرد.
〽️کوتاه پاسخ دهیم و وارد جزئیات نشویم
اطلاعات بیشازحد ندهیم: همه والدین میدانند که هر غذایی برای کودک مناسب یک سن خاص است. دادن اطلاعات کامل از روند به وجود آمدن و تولد یک نوزاد به کودک مثل این است که اگر کباب و یا کلهپاچه را در سهماهگی به او بدهیم! همینقدر خطرناک و همینقدر مضر!
〽️دروغ نگوئیم
موقع پرسیدن سؤالات جنسی، والدینی که آمادگیاش را نداشته باشند معمولاً یکه میخورند. بعد ممکن است اولین جوابی که به ذهنشان میآید را بگویند مثلا بگویند: «بابا بچه را از خانم دکتر خریده»😳
یا «مامان سیب خورده، سیب توی دلش به بچه تبدیلشده»🧐
این پاسخها موجب میشود در آینده فرزند اعتمادش را به والدین از دست بدهد.
〽️پاسخ اشتباه ندهیم.
〽️سوال او را بی پاسخ رها نکنیم.
#عقائد
#ولادت
⏰زنگ بیداری
https://eitaa.com/joinchat/2786918448C6bafa932ef