آلبومی که حیف شد!
🕋
حدود ۲۸ سال پیش بود،
در یکی از سفرهای حج، به فکر افتادم یادگاری و سوغات ویژه ای از این سفر بیاورم.
اندکی از گندم های قبرستان بقیع برداشتم،
و سنگی کوچک به اندازۂ حبّه قند از کوه اُحد،
سنگی کوچک از جبل النور و غارحرا ،
ریگ هایی از مسجد شجره هنگام احرام،
پرِ کبوتری را از صحن مسجد الحرام ،
رشته ای نخ از پردۂ کعبه ،
مقداری از شن های صحرای عرفات،
سنگ کوچکی از مشعرالحرام،
کمی خاک از منا... (چه معجون عجیبی! )
همه اینها را آوردم ایران،
قابی از یونولیت تهیه و همه را در آن جاسازی کردم،پلاستیکی هم روی آن کشیدم.
این قاب جذاب، مدتها در طاقچه اتاقم بود،هرکه می دید و می پرسید این چیست؟ توضیح می دادم و برای دیگران جالب بود!
حیف شد،
گندم ها پوسید،
شن و ماسه های عرفات فرو ریخت،
ترکیب آن قاب به هم خورد،
آن یادگاری هم کاملا از بین رفت!
و فقط خاطره ای از آن باقی ماند.🤍
✍🏼 «جواد محدثی»
▫️
#خاطرات #مکه #یادگاری #سفر_حج
#حاجی #سوغاتی
▫️
🍃 کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi