چهل روز شاید هم یکی دو روز بیشتر و کمتر از پر کشیدنش میگذرد ..
..
آن روز خبر رسید ، حوالی بلوار بهشت سکینهٔ کرج شلوغ شده! پیروان جنبش آزادیخواهی! ، در پی اعتراضات مسالمت آمیز خویش..! ، سبب بند آمدن خیابان و به آتش کشیده شدن کیوسک و لاستیک و اختلال در عبور و مرور مردم شده بودند ..
تعدادی از بسیجیان در صحنه حاضر شدند. نمیدانم شاید دیده باشید و شاید هم نه ..
کار از آنجایی شروع شد که در وسط مهلکه کسی فریاد زد .. بسیجیست!(:
میگویند سی چهل نفر بودند ..
بر زمین که افتاد بر سرش ریختند..
تن نیمه برهنه ای روی زمین بود و دورش شلوغ :)!
مثل جد غریبش ... مثل حسین″ع″ در تهِ گودال (:
یک چیزهایی بالا میرفت .. قدرت میگرفت بر روی تنش فرود میآمد ..
چاقو ، پنجه بوکس ، سنگ و کلوخ ، مشت و لگد ... :))))!
..
تمام ماجرای #سید_روح_الله_عجمیان ، خلاصه میشود در چند کلمه ...
- چند نفر به یک نفر ؟!(: -
.
#یاس
#فاطمیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج