eitaa logo
جوانه نور/🇵🇸Javaneh-noor
650 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
هردرخت تنومندی اول یه جوانه‌‌ی کوچيک بوده🌱 وقتی تونست در مقابل طوفان وحوادث مختلف مقاومت کنه، تبدیل میشه به درخت قوی و مرتفع🌳 برای رسیدن به اون بالاها باید ازجوانه‌ی وجودیت حسااابی مراقبت کنی، درست مثل یه باغبان😉👨‍🌾 ارتباط باما: @admin_javane_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📴 چرا نباید بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب گوشی تلفن همراه‌مان را چک کنیم⁉️ 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوانه نور/🇵🇸Javaneh-noor
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_42 الهام و مهتاب ‌و نیلوفر روی نیمکت جلوی در، زهرا و مریم رو
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• بالاخره بهناز به حرف درمیاد: آخه پیش خودم گفتم حالا که همه کارهای خونه‌تکونی مامانم افتاده هفته آخر، با این برنامه ما حتما خوشحال میشه! اگه به من بود پنج ستاره به خاطر این‌که می‌خواسته خانم زند رو خوشحال کنه، بهش می‌دادم، هرچند برنامه ما رو به هم ریخت. ادامه میده: بعدشم حالا کلاس اولمونو مامان من اومد درس داد، کلاس علوم‌ رو چی می‌گین که حتی با به هم ریختن نیمکت‌ها هم مجبور شدیم بریم تو نمازخونه وای درس بشینیم؟ اینم ابتکار تو بود ریحانه خانم که دیدینم نتیجه نداد! دو ستاره از اون پنج ستاره رو برای این حرکتش کم می‌کنم! تا میام جوابشو بدم، الهام محکم می‌کوبه روی میز: بسه! هر چی بود دیگه گذشته. الان زنگ تفریح تموم میشه. اگه بتونیم حداقل همین کلاس ریاضی رو بپیچونیم بازم خوبه. سریع فکر کنید تا دیر نشده! زنگ تفریح تموم شده بود و به جز خوارج کلاس ما که همیشه موقع کار‌ها، پی تفریح خودشون گم و گور می‌شن، همه دانش‌آموز‌ها سر کلاس‌هاشون بودن. تا اومدن خانم نیکرو سه دقیقه بیشتر وقت نداشتیم. الهام گفت یه درسی به فرنوش اینا بدم! همه زحمتارو ما می‌کشیم، اونا فقط پی تفریح و یللی تللی خودشونن! مهتاب گفت: درس دادن به اون‌ها رو بذاریم برای بعد! وقتی همه آشغالای کلاس زیر نیمکت‌هاشون جمع شد، می‌فهمن کار گروهی یعنی چی! یهو الهام یه جیغ کشید و پشت بندش دستاشو کوبوند به هم! قلب هممون ریخت کف کلاس! این امروز صبحونه چی خورده بود که این‌جوری می‌کرد؟! الهام بی اعتنا به قیافه‌های ما با همون هیجان ادامه داد: تخته سیاه! مهتاب گفت: تخته سیاه و کوفت! دیوانه‌ای مگه تو؟! از اون جیغی که زدی هنوز ریتم مغز و قلبم تنظیم نشده! اون‌وقت میگی تخته سیاه؟! رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• الهام گفت: بابااا! کلاس ریاضی به چی نیاز داره؟ تخته سیاه! حالا اگه تخته سیاه نباشه چی میشه؟ کلاس ریاضی می‌ره رو هوا! آرزو گفت: خب! که چی حالا! الهام ادامه داد: یعنی اگه تخته سیاه‌رو خیس کنیم، کلاس تعطیله دیگه! کم کم لب‌های همه با خنده باز میشه. اما به نظرم این راه هم مثل بقیه راه‌هایی که رفتیم بی جوابه! هنوز خانم نیکرو رو نمی‌شناسن! شده دونه دونه توی دفتر‌هامون درس امروز بهمون بگه، میگه! الهام یه ضربه نسبتا محکم میزنه تو کمر آرزو و ماموریت خیس کردن تخته پاک‌کن رو می‌سپره بهش. کمرم از دیدن این صحنه رگ به رگ شد. این تو صبحونه‌ش یه چیزی بوده که بهش نساخته! یا شایدم زیادی ساخته، اوور دز کرده! کمتر از دو دقیقه وقت داریم و تخته سیاه همچنان برای درس ریاضی آماده هست! صدای خنده‌های معلم هایی که ته سالن، جلوی در دفتر مشغول صحبت هستن تا این‌جا هم می‌رسه. حتما دارن درباره ناکامی‌های امروز کلاس ما حرف می‌زنن! اوه اوه، از دور صدای پا میاد! صدای پا نزدیک و واضح تر میشه؛ حتما خانم نیکرو هست! اما نه! دور از جون خانم نیکرو، انگار یه اسب داره تو سالن مدرسه چهارنعل می‌دوئه! –برید کنار... برید کنااااار.... این که صدای آرزو هست! به آنی، آرزو در حالی که از جلوی مانتو تا پایین پاچه شلوارش خیس از آب شده، می‌پره تو کلاس. الهام با عجله آرزو رو راهی تخته سیاه می‌کنه و خودش هم جلوی در کشیک می‌ایسته. بقیه هم همگی برای تموم شدن به موقع نقشمون دست به دعا می‌شیم. اووووف! آرزو دوباره پلشت بازیش گل کرده! نه تنها تخته سیاه، حتی میز و صندلی معلم رو هم با همون تخته پاک‌کن خیس و گچی، داغون می‌کنه. با اعلام الهام خبر اومدن خانم نیکرو، هممون روی هر نیمکتی که گیر میاریم می‌نشینیم. بالاخره لحظه حیاتی رسید، در کلاس باز شد و خانم نیکرو وارد کلاس شد. رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍️به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨دعای روز بیست و نهم✨ 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
637235787689497798.mp3
258.1K
دعای_سحر دعای روز ۲۹ مبارک‌رمضان خدای مهربانِ من رحمتت را نصیبم بگردان...🍃 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
❤ روز بیست و نهم 💎نگاه💎 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 احکام به زبان ساده 🎬 قسمت بیستم و سوم: 🔻تزریقات روزه رو باطل می‌کنه؟ 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•
🟨 هشت 🔰 امیدوارم تا حدودی متوجه شدی چرا کشورهای اسلامی معمولا پیشرفتی نداشتن...☹️ ❌چون اغلب درگیر همین سیاست‌های آمریکایی بودن 🇺🇸🇬🇧غربی‌ها به متفکّرین و نویسندگان و فعّالان فکری و مانند این‌ها مأموریّت میدادن تا اثبات کنند که، ‼️اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریّت کاری نداره اسلام یک عقیده‌ی قلبیه❌❤❌، یک ارتباط شخصیه با خدا❌🕌❌ و اسلام همینه!!!😳 ⛔این‌طوری خواستن مسلمونا نسبت به ظلم‌های سرمایه‌دارها بی‌تفاوت باشن🤑 ⏪ و اون سرمایه دارها در سایه‌‌ی این بی‌تفاوتی مردم جامعه، دست به غارت ثروت همین مردم بی‌تفاوت بزنن😈.... حالا یا با خشونت و جنگ 🛡🗡 و یا با سیاست بازی و گول زدن حاکمان کشورشون💸 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•