❤ روز چهاردهم 💎یکی بودن حرف و عمل💎 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

🔔 زنگ قرآن شروع هفته با تفسیری از آیات کریمه قرآن 🎋 سوره فیل و قریش #زنگ_قرآن #توکل 🔰 کانال ویژه نوجوانان: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

🔔زنگ تفکر 🌟 ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ: ﯾﮏ ﮔﻞ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ، ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ! ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ! ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻬﯽ نمی‌کند... ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ... ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ‌ﺍﯼ زیبا شده بود ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿد... ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻓﺮﺩﺍﯾﻨﺪ.🌹🌹 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

⚠️ زود قضاوت نکنیم! همه ما توی زندگی در برخورد با بقیه افراد حالت‌هایی رو تجربه کردیم که باعث شده زود قضاوت کنیم.😕 و این زود قضاوت کردن باعث سوء تفاهم و گاهی ناراحتی طرف مقابلمون شده.☹️❌ 🔰 پس چه بهتره که از این به بعد مواظب قضاوت‌هامون باشیم.🙂 #انیمیشن #زنگ_تفریح •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

❇ داستانک /سوال و جواب ساده مدت‌ها بود معده‌درد بدی داشتم.😖 ماه رمضون هم توی راه بود... 🕌 نمی‌دونستم چکار کنم؟🤷‍♂ روزه بگیرم یا نه! خیلی می‌ترسیدم معده دردم با روزه بدتر بشه.🤦‍♂ پیش پدرم رفتم تا ازش بپرسم تکلیف من چیه؟💁‍♂ 🔻پدرم گفت باید از دفتر مسائل شرعی بپرسیم⁉️ #احکام ~~~~~~~~~ 🔸هر سوالی داری بپرس 🆔https://eitaa.com/daylami68 •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

#راهکارهای_کسب_موفقیت #راهکارهای_زندگی_موفق_در_قرآن 🍃 فقط گمراهان از رحمت پروردگار ناامید می‌شوند. 🍃 آن‌گونه نباشید که به برخی آیات قرآن عمل کنید و به برخی عمل نکنید. 🍃 هیچ چیز را نمی‌توانید از خدا پنهان کنید. 🍃 اگر کسی را مسخره کنید، دامان خودتان را می‌گیرد. 🍃 زیبا جلوه دادن زشتی‌ها، از ابزار شیطان است. 🍃 چیزی را که خوش ندارید و نمی‌پسندید، به خدا نسبت ندهید. 🍃 آیا نباید در مقابل چشم و گوش و قلبی که خدا به شما داده، شکر به جا آورید؟ 🍃 کسانی که نعمت‌های خدا را ناسپاسی کنند، طعم گرسنگی و هراس را می‌چشند. 🍃 کسانی که به آیات خدا ایمان ندارند، راه دروغگویی را پیش می‌گیرند. 🍃 شیطان فقط بر دو گروه مسلط می‌شود: ۱. آن‌هایی که او را به سرپرستی می‌پذیرند. ۲. آن‌هایی که به خدا شرک می‌ورزند. •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

•┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• میلاد کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد 😍 #کلیپ #استوری •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈•

•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_31 آروم از جا بلند می‌شم و به سمت کرسی قدم برمی‌دارم. هم‌زمان شب‌بخیری نثار بزرگ‌ترها می‌کنم و بعد آروم به زیر لحاف سنگینی که روی کرسی انداختن، می‌خزم. دوست دارم برای آخرین بار هر کاری که از دستم برمیاد برای سربلندی مامانی انجام بدم. لحاف رو تا روی سرم بالا میارم و به یاد روز‌های شیرین حضور مامانی تو این خونه، عطر دلنشین خاکستر و ذغال‌های داخل منقل زیر کرسی رو حریصانه بو می‌کشم و آروم آروم به خواب می‌رم. صبح شده و من بین این شلوغی و حجم زیاد کار و رفت و آمد بزرگتر‌ها، چیزی از جمع کردن رخت‌خواب‌ها و خوردن صبحانه و پختن و آماده کردن حلواها و خرما‌ها و... نمی‌فهمم. تو چشم به هم زدنی زمان مراسم رسید و ما به عنوان صاحب عزا، جلوتر از همه وارد مسجد تقریبا بزرگ روستا شدیم. کم‌کم اهالی روستا هم به جمعمون اضافه می‌شن و طولی نمی‌کشه که مسجد مملو از جمعیت اهالی روستا و همین‌طور تعدادی از آشنا‌های داخل شهر و شهرستان‌های اطراف می‌شه. از زیر این روسری مشکی و ضخیمی که باهاش جلوی صورتم رو گرفتم، چیزی از اطرافم نمی‌بینم. از خودم عصبانی هستم چون هر چقدر تلاش می‌کنم با نوای سوزناکی که مداح به زبون محلی در مدح مادر می‌خونه، قطره اشکی‌ بریزم، نمی‌تونم. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

•┈••✾🌼🍃 ﷽ 🍃🌼✾••┈• #رمان_ریحانه #قسمت_32 فارغ از همه این‌ها، راستش سبک گریه کردن خاله فخری هم نمی‌ذاره تمرکز کنم و بدتر از اون، گاهی منو به خنده هم می‌اندازه. خجالت آوره واقعا! خدا کنه روح مامانی از من به دل نگیره. مراسم لحظه به لحظه به پایانش نزدیک‌تر می‌شه و من هنوز نتونستم اون‌طور که دوست دارم، برای مامانی عزاداری و گریه کنم و نتیجه این همه تلاشم تنها شده یه آبریزش بینی کلافه‌کننده! از طرفی بیشتر از نیم ساعت یک جا نشستن، درد بدی به جونم انداخته. گرسنه‌م شده، یادم به خرماها و حلواهایی افتاد که نگار و مطهره برای گرفتن اجازه پخش کردنشون از خاله فخری، آسمون و زمین رو به هم دوختن. با این وجود عجیبه که تا الان نه خبری از بچه‌هاست و نه خرما و حلوایی. خداکنه حدسم اشتباه باشه و بلایی سر خرماها و حلوا‌ها نیومده باشه. برای خلاصی از دردی که تو تنم پیچیده و البته سر در آوردن از سرنوشت دیس‌های خرما و حلوا، از جام بلند می‌شم و به دنبال نگار و مطهره نگاه کلی به مسجد می‌اندازم. اما نه تنها خبری از نگار و مطهره نیست، بلکه هانیه هم غیبش زده. خودم رو به جلوی در می‌رسونم. هانیه مثل همیشه فارغ از هیاهوی دور و برش، چند متر اون طرف‌تر مشغول جفت کردن کفش و دمپایی‌های مهمون‌هاست. #رمان رمان اختصاصی کانال جوانه نور ✍به قلم م. بابایی ⛔️ کپی شرعا اشکال دارد ⛔️ •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 اینجا جوانه نور، کانالی ویژه نوجوانان: ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ👇🏻: https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

✨دعای روز پانزدهم ماه مبارک✨ #رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•

دعای_سحر دعای روز پانزدهم ماه مبارک به نیمه‌ی ماه مبارک رسیدیم خداقوت به همه‌ی شمایی که تا الان تونستین 💪 با توکل به خدا🤲 ازاین به بعدش هم می‌تونید.😊 #دعای_روز_پانزدهم #ماه_رمضان 🔰به جمع ✨جوانه‌نوری‌ها✨ بپیوندید: •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾• @javaneh_noor •✾🍃🌼🌺🌼🍃✾•