eitaa logo
گالری نقره جات جوان
1.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3هزار ویدیو
23 فایل
عرضه انواع #انگشتر نقره ،مردانه و زنانه و انواع سنگهای معدنی. فیروزه،عقیق،یاقوت و ... ارسال رایگان به سراسر ایران در صورت تمایل امکان صدور شناسنامه برای محصول فراهم می باشد 📲پل‌ارتباطی: @Sajjad3137214 تلفن تماس: جوانی 09134212490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکس‌دست نماهنگ‌جدیدآقا مهدی‌ عزیز
🔻چه زیبا خوابیده ای کودک من تصویر "ایمن مطر" کودک فلسطینی که به خاطر استنشاق گازبمبهای فسفری به شهادت رسیده است .
27.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت جالب غلط‌های املایی یک پادشاه!!! ⁉️ مهمترین هجمه‌های دشمن بر روی چه شخصیتی است؟ 🙏👆👌
میزان عیدی کارگران اعلام شد نماینده کارگران در شورای عالی کار: 🔹حداقل عیدی کارگران امسال ۱۰ میلیون و ۶۱۶ هزار تومان و حداکثر آن برای کارگران ۱۵ میلیون و ۹۲۴ هزار تومان خواهد بود./ مهر
🙏🤍 ✍️ بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم 🔹آثار گچ روی ناخن‌های مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت. 🔸مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گران‌قیمت را روی پیشخوان مغازه می‌گذاشت. 🔹مادر دوباره آن‌ها را سر جای خود می‌گذاشت و می‌گفت: دخترم این‌ها را آقای فروشنده برای بچه‌های خودش آورده است. 🔸دختر در جواب مادرش گفت: پس چرا به خانه‌اش نمی‌برد؟ 🔹من هم به‌عنوان فروشنده از اینکه اجناسم را می‌فروشم باید خوشحال می‌بودم ولی ناراحت بودم و پدرومادر نگران و دخترک خوشحال را یکی‌یکی نگاه می‌کردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود. 🔸چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدرومادر شده بود؟ آیا باید این پدرومادری که خدا داشت به آن‌ها فرزندی دیگر می‌داد، نباید خوشحال می‌بودند؟ 🔹یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سروته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم. 🔸مرد رو به من گفت: چقدر شد عمو؟ 🔹گفتم: قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان. 🔸مرد کارت بانکی‌اش را داد و گفت: ان‌شاءالله که داخلش چیزی مانده باشد. 🔹کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد. 🔸من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم. 🔹تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم: خدا برکت بدهد. 🔸زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و به‌راه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنه‌اش جا بدهد. پشت‌سرش را نگاه کرد دید دخترومادر از مغازه بیرون رفتند. 🔹سپس گفت: ان شاءالله هر چه از خدا می‌خواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم. 🔸تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم: مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم. 🔹مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت: دمت گرم. 💢 آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم. ‌‌‌‎‌‌‌‎
تصویری جدید از رحمت اله نوروزاف تبعه تاجیکستانی و عامل حمله به حرم شاه چراغ 🇮🇷☫با ولایت تا ظهور☫🇮🇷 https://eitaa.com/mahdiPromised