eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) ای مدح تو در سوره و آیات مکرر وی وصف تو در جمع روایات مکرر قرآن همه در مدح تو گویی شده نازل جبریل به تشریح سَجایات مکرر فرموده خدا بر تو مباهات فراوان کرده است خدا غرق عطایات مکرر هر معجزه ات لطف و عطای دگری شد اَبناء بشر دید هدایات مکرر عالم همه در سایۀ لطفت متنعّم کز رحمت تو آمده آیات مکرر با اینکه سِزَد سایۀ تو بر همه آفاق شد اُمّت تو غرق عنایات مکرر آن طایفه که حقِ تو نشناخت ،، پس از تو شد سلطنتش غرق جنایات مکرر خناس ندارند اَمان از غضب تو ثبت است از این دست حکایات مکرر از بدر و اُحد آمده تا خیبر و خندق وصف تو و حیدر به کنایات مکرر دور و بر تو حیدر کرار همه عمر می ساخت علی دفعِ بلایات مکرر باید چو علی جان به تو تسلیم نمائیم هنگام خطرها و رازیات مکرر هر باده ز دستان تو صد جام طهور است ذکر صلوات آیۀ ایّام سُرور است آری سخن از خلق نکوی تو چه زیباست زیباتر از آن طاعت کوی تو چه زیباست حیف است سخن از رخ زیبات نگوئیم امّا طلب سیره و خوی تو چه زیباست از یوسفِ یعقوب ، تو هستی نمکین تر در مَسلَخِ جان دیدن روی تو چه زیباست در آینۀ روی علی روی تو پیدا سیمای تو در جلوۀ هوی تو زیباست از هیبت تو ارث بَرَد ام ابیها با فاطمه اسرار مگوی تو چه زیباست ارثِ تو پس از فاطمه نزد حسنین است از گلشن تو نَشئۀ بوی تو چه زیباست عطر حسن و بوی حسین است بهاران باران همه از آب وضوی چه زیباست بر لعل لبت ، مُهر صفت ، بوسه نوشتند گفتی به حسین ، خطّ گلوی تو چه زیباست انگشت تو سرشارتر از سینۀ مادر مَستیِ گوارای سَبوی تو چه زیباست می خواند خداوند ترا ، اشرف مخلوق می گفت ملک پیچشِ موی تو چه زیباست ما را به صف حشر جدا کن ز حریفان رسوایی آنروزِ عدوی تو چه زیباست هر باده ز دستان تو صد جام طهور است ذکر صلوات آیۀ ایّام سُرور است توفیق اگر گوشۀ چشمت برساند ما را به سراپردۀ عصمت برساند حُبَّت اگر از سینه به اخلاص بجوشد شک نیست به والاییِ نیّت برساند بیهوده ز مِهر و غم تو دم نتوان زد دل را غمِ دلدار به طاعت برساند جَشنی که برای تو همه سال بگیریم بایست که ما را به حقیقت برساند مومن به جز احکام ، که مومن شدنی نیست پس راه شریعت به طریقت برساند این ذِلّتِ عصیان نگذارد بخود آییم لطف تو مگر باز به عزّت برساند آندم به تَوَلّای تو داریم صداقت کز دشمن دینت به برائت برساند با ظلم کنار آمدن و جَهد نکردن هیهات ، که ما را به سعادت برساند بیداری اسلام اگر اوج گرفته ما را نفس توست به شوکت برساند از منحرفان دور شدن کارِ دلِ ماست ایکاش کسی حرف به دولت برساند خشنودیِ یک عمر ، که دانست چه روزیست؟ آن روز که ما را به شهادت برساند هر باده ز دستان تو صد جام طهور است ذکر صلوات آیۀ ایّام سُرور است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر مدح پیامبر(ص) و امام صادق(ع) فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد دو خورشید جهان‌افروز، در دو صبحگاه آمد دو موسی از دو دریا، یا دو یوسف از دو چاه آمد دو رهرو ، یا دو رهبر ، یا دو مشعل‌دار راه آمد دو شمع جمع بزم جان، دو رکن محکم ایمان دو بحر رحمت و غفران دو دست قادر منان دو آدم‌خو ، دو یوسف‌رو ، دو موسی‌ید ، دو عیسی‌دم دو دریا را دو رخشان گوهر یک دانه پیدا شد دو جان جان جان ، دو دلبر جانانه پیدا شد دو سرو ناز یا دو نازنین ریحانه پیدا شد دو شمع آفرینش ، یک جهان پروانه پیدا شد دو سر داور هستی دو جان در پیکر هستی یکی پیغمبر هستی یکی روشنگر هستی یکی سر الله اکبر ، یکی وجه الله اعظم دو شمع جمع انسانها دو شاه کشور جانها دو باب الله احسانها ، دو بسم الله عنوانها دو سرو باغ و بستانها ، دو باغ روح و ریحانها دو واجب جاه امکانها ، دو مشعل دار کیهان‌ها دو خالق را نماینده ، دو قرآن را سراینده دو رحمت را فزاینده ، دو دلها را رباینده یکی بر اولیا سادس ، یکی بر انبیا خاتم بشارت ای تمام عالم هستی بشیر آمد گل بستان سرای آفرینش در کویر آمد نرفته ماه از بزم فلک مهر منیر آمد بشیران را بشیر آمد نذیران را نذیر آمد جهان گردیده آسوده ، ملک رخ بر زمین سوده فلک بر زیور افزوده ، محمد چهره بگشوده ز مکه تافته خورشید نورش بر همه عالم فلک امشب زمین مکه را از دور می بوسد ملک مهد محمد را بموج نور می بوسد بفرمان خدا خاک درش را حور می بوسد مسیح از عالم بالا کلیم از طور می بوسد حرم پیموده ره سویش طواف آورده بر کویش صفا چون گل کند بویش صفاها گیرداز رویش به یاد لعل لب هایش کند رفع عطش زمزم چو آمد آمنه کم کم بهم چشم خدا جویش دو لب خاموش اما عالمی گرم هیاهویش بنا گه تافت خورشید جهان آرا ز پهلویش منور ساخت شرق و غرب را از پرتو رویش سما در نور او گم شد زمین دریای انجم شد لبش گرم تبسم شد وجودش در تلاطم شد که ناگه چشم حق بینش دوباره باز شد ازهم ندا از عمق جان بشنید هان ای مهربان مادر خدایت را خدایت را بخوان مادر بخوان مادر سلامت می دهد امشب زمین و آسمان مادر که هستی آفرین هستیتب بخشد رایگان مادر ببین لطف موید ، را بخوان دادار سرمد را بدنیا آر ، احمد را ، محمد را محمد را بذکر حق کن استقبال ، از پیغمبر اکرم دل شب آمنه تنها ولی تنها خدا با او نه عبدالله زنده نه زنان آشنا با او دعا می خواند و بودی آفرینش همصدا با او سخن می گفت فرزندش محمد در خفا با او امیدش بود و معبودش ، وجودش بود و مولودش محمد بود مقصودش ، زهی از بخت مسعودش گرفتش در بغل مانند جان خویشتن مریم زیک سو رو به قبله مادرش حوا دعا گویش ز یک سو آسیه گل بوسه گیرد از گل رویش ز یک سو مام اسماعیل همچون گل کند بویش ز یک سو دست های مریم عذرا به پهلویش که کم کم درد او کم شد رها از درد و از غم شد جمال حق مجسم شد محمد ماه عالم شد به استقبال او خیزید از جا ای بنی آدم در آن شب بارگاه آمنه خلد مخلد شد در آن شب جلوه گر مرآت حسن حی سرمد شد در آن شب آفرینش محو و مات روی احمد شد در آن شب بوسه زن مادر به رخسار محمد شد چه عبدی در سجود آمد چه نوری در وجود آمد چه غیبی در شهود آمد ، خدا را هر چه بود آمد که او با هر دمش ، بر آفرینش ، جان دهد هر دم چو آن تابنده اختر زاد آن نور مجسم را نه آن نور مجسم بلکه وجه الله اعظم را فروغی تافت از نورش که روشن کرد عالم را ندا آمد که زادی بهترین فرزند آدم را مبارکباد لبخندت ، گرامی باد فرزندت بهین عبد خداوندت محمد طفل دلبندت که می خوانند مدحش را ، خدا و انبیا با هم تو امشب آدم و نوح و و خلیل دیگر زادی ذبیح و خضر و داود و کلیم برتری زادی مسیحا ، نه ، مسیحای مسیحا پروردی زادی تو امشب بر همه پیغمبران پیغمبری زادی رسل در تحت فرمانش ، کتب یک جمله در شانش هزاران خضر عطشانش ، صدا اسماعیل قربانش مبارک ای گرامی مادر پیغمبر اکرم زمین مکه دیشب غرق در نور محمد بود چراغ آسمان لبخند زن بر روی احمد بود جهان آفرینش بهتر از خلد مخلد بود تجلای خدا در چهره عبدی موید بود موید باد قرآنش ، گرامی باد فرقانش معطر باد بستانش ، جهان در تحت فرمانش بنای اوست در سیل حوادث کوه مستحکم محمد ای چراغ روشنی بخش جهان آرا بر افروز و بر افروزان بنور خویش دل ها را بلرزان با نهیب آسمانی کاخ کسری را ندای تفلحوا از عمق جان برکش بخوان ما را تو ما را دانش آموزی ، تو مهر عالم افروزی تو برق اهرمن سوزی ، تو در هر عصر پیروزی لوای تو است با دست خدا بر دوش نه طارم هماره بوی عطر خلد از خاک درت خیزد همیشه نور توحید از فراز منبرت خیزد ندای تفلحوا از مکتب جان پرورت خیزد فروغ دانش از کرسی درس جعفرت خیزد ششم مولا ششم رهبر ، ششم هادی ششم سرور ششم فرمانده داور ، ششم فرزند پیغمبر که شش خورشید حق از سلب او تابیده در عالم
الا ای ام فروه آفتاب داور آوردی محمد را محمد را کتاب دیگر آوردی تعالی الله که مثل آمنه پیغمبر آوردی تو چون بنت اسد در دامن خود حیدر آوردی به عصمت مادرش زهرا بصورت چون حَسَن زیبا حسینی خو علی سیما امام باقرش بابا که با عید محمد عید میلادش بود توام کتاب من کتاب الله و دین مصطفی دینم تولای امیر المومنین عهد نخستینم مرام جعفری و مهر الله آئینم نه کاری بوده با آنم نه حرفی مانده با اینم محب آل اطهارم ، علی را دوست میدارم ز خصمش نیز بیزارم ، به یارش تا ابد یارم نباشد غیر حب و بغض ، دین و مذهب "میثم" 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت پیامبر(ص) قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم نهاد عشق شدم تا گزاره بنویسم حروف شمسی خود با ستاره بنویسم توان گرفته‌ام از یک عصاره بنویسم عصاره‌ای که رسید و زمین به آب رسید عصاره‌ای که چکید و شراب ناب رسید در آن زمان که بشر محو بت‌پرستی بود تمام فرصتشان صرف عیش و مستی بود بقای نسل به‌تدریج رو به پستی بود بنای بتکده‌ها حُکم چیره‌دستی بود تمام نور رسید و جهان چراغان شد رسید و یک‌شبه یک طایفه مسلمان شد به‌گوش باش خداوندگار گمراهی رسیده‌است سحر در پسِ شبِ واهی وزیده است نسیم خوش سحرگاهی به سوی چاهِ عدم تا ابد بشو راهی خبر رسیده که موسی به نیل آمده است خبر رسیده دوباره خلیل آمده است خدا به خلقت زیبای خود نمک پاشید به خلق جاذبۀ روی عشق می‌نازید خجالت از نَفَس سرد ماه می‌بارید به پشت ابر تکامل روانه شد خورشید خدا به چهرۀ او دین راستین میگفت به آفرینش خود، باز آفرین میگفت به سردی نَفَس آدمی حرارت داد زمین خشکِ هوس‌باز را طراوت داد به ذات گمشدۀ عاشقی کرامت داد به مادّیّت این خاک، معنویّت داد برای کسب شرابش زمین سبو میشد جهان به یُمن قدم‌هاش، زیر و رو میشد دو قطره اشک محمد، دوسال باران بود رسول می‌شود از بس به فکر انسان بود شکست خوردۀ این روزگار، شیطان بود و جبرئیل زِ عرش خدا رجزخوان بود : دوباره بر همه حجت، تمام خواهد شد چرا که حضرت احمد، امام خواهد شد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت پیامبر(ص) می بنوش از پیاله‌ی توحید سجده‌ای کن حواله‌ی توحید می‌رسد از سلاله‌ی توحید آنکه در عرش احمدش خوانند در زمین هم محمدش خوانند آمنه ماهتاب آورده گوهری ناب‌ِناب آورده طفل نه، آفتاب آورده هدیه‌ای از خداست این کودک خاتم‌الانبیاست این کودک معنی لفظ آبرو آمد صاحب تاج تُنفِقوا آمد طاق کسری بلرز او آمد تیری از او به چشم شیطان رفت ابرهه زیر سنگ باران رفت او امین خدا‌ و مخلوق است از وجودش وجود مرزوق است تشنه کام زلالش عیّوق است غضب او حمیم می‌سازد یک‌نگاهش کلیم می‌سازد کعبه حرمت گرفت با احمد دین اصالت گرفت با احمد وحی قوت گرفت با احمد پیکر شرع را نبی جان است کلماتش تمام قرآن است مجلس‌آراست همچو گل اخلاق بین خلق و خداست پل اخلاق مصطفای مکارم‌الاخلاق علّت بعثتش همین بوده‌است صادق‌الوعده و امین بوده‌است مکتب مصطفی، ابوذر‌ساز حُبّ زهراش، حوض‌کوثرساز بی‌تعارف، نبی‌ست حیدرساز بی محمد اگر وجود نبود بی علی هم نبی نبود نبود احمد و حیدرند یک ریشه ذوب وحدانیت خدا‌پیشه جرعه نوش‌اند از یک اندیشه عبد حقّند و مست فاطمه‌اند هر‌دو ممنون دست فاطمه‌اند دست زهرا کمال پروده چشمه‌ساری زلال پرورده یازده بی‌مثال پرورده کار زهراست عزتی گر هست دین و قرآن و عترتی گر هست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت پیامبر(ص) نام تو را نبرده مجسم نمی‌شوند پیغمبران، گزیده‌ی عالم نمی‌شوند در خیل انبیا، همه تنها پیمبرند بی‌گفتن از وجود تو ، آن هم نمی‌شوند حتی پیمبران اولوالعزم در قیاس هم‌وزن با رسالت خاتم نمی‌شوند صاحب کتاب مردم دنیا چرا ، ولی شرط قبول توبه‌ی آدم نمی‌شوند افلاکـِ بی تو معنی بودن ندارد و منظومه‌های بی تو منظم نمی‌شوند هم بی تو این زمین به تعادل نمی‌رسد هم کوه‌ها بدون تو محکم نمی‌شوند بی تو تمام حی علاهای مأذنه بعد از شهادتین فراهم نمی‌شوند ناگفته‌های سرٌ تو با خالق تو را غیر از علی و فاطمه محرم نمی‌شوند ٭ ای آفرینش از تو گرفته است تار و پود ای وسعت مقام تو بی مرز و بی حدود ای کوه‌ها به بردن نام تو در قیام ای رودها به گفتن ذکر تو در قعود ای در اذان مأذنه‌ها زنده تا ابد ای در گلوی هرچه مؤذن پر از سرود برگرد و از دوباره حرایی بیافرین پرشد دوباره عرصه ی تاریخ از یهود آل امیٌه شکل جدیدی به خود گرفت شد کعبه در محاصره‌ی آلی از سعود وقتش رسیده، باز الم یجعلی بخوان شد وقت آنکه باز ابابیل‌ها فرود... می بینم اینکه مردمِ در شعب روسفید می بینم آنکه روی ابوجهل ها کبود... ٭ یاغی شده است کفر ، زمان مقابله است طوفان شده است و شهر مهیای زلزله است پای صلیب در شب نجران شکسته شد برخیز یا رسول که وقت مباهله است دنیای ظلم یک طرف اسلام یک طرف ناحق و حق همیشه دوسوی معادله است از جزیه و مصالحه دیگر گذشته کار اصلا چه جای حرف چه جای معامله است چرخی بزن به معرکه‌ی ثم نبتهل حالا که انزوای تو را کفر ، یک دله است * می‌بینم اینکه ظلم جهان را گرفته است از ما دوباره تاب و توان را گرفته است دستان استغاثه‌ی ما رو به آسمان حس قنوت ، پیر و جوان را گرفته است در استجابت غزلی را که گفته‌اند دست بهار، جان خزان را گرفته است از شام تا یمن پر از الله اکبر و شور علی زمین و زمان را گرفته است آل سعود، شعله ور از بشکه های نفت خون عقیق، دامنشان را گرفته است فریادهای سیصد و چندی سوار سبز از لشگر سیاه ، عنان را گرفته است بر بام کعبه نام علی را نوشته و بوی خدا تمام اذان را گرفته است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر ولادت پیامبر(ص) فصلی از نور ورق خورد وزمان روشن شد به زمین آمدی و چشم جهان روشن شد آمدی مونس تنهایی انسان باشی سبب ریزش خیر از لب باران باشی آمدی کینه ز دلهای بشر رانده شود مهربانی خدا با تو شناسانده شود تکیه بر شانه ی لبخند تو میداد جهان ماه و خورشید به دنبال نگاهت نگران خاک تا عطر قدمهای تو را می بویید باغ در باغ بهشت از نفسش می رویید نشنید از تو کسی زخم زبانت را نه جان خود مید هی و مال امانت را نه * و خدا خواست که پایان رسالت باشد خواست بر دوش تو این بار امانت باشد پیک نور است خبر از سحری آورده از عزیزی به حبیبی خبری آورده ایستاده ست خدا محو تماشا "اقرَأ" چشم و گوشند همه عالم بالا "اقرَأ" توبخوان ای همه جاصوت دلارایت خوش عالم از عشوه ی شیرین شکرخایت خوش تو بخوان رونق بازار رطب را بشکن گوشه چشمی بکن و شیشه ی شب را بشکن عطر گیسوت گرفته همه ی عالم را آبرو داده به تکریم بنی آدم را حُسنی از یوسف و داوود و مسیحا داری "آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری" با خودت جلوه ای از عرش برین آوردی سیزده شاخه طوبی به زمین آوردی بولهب ها همه از جذبه ی تو حیرانند "عشق داند که در این دایره سرگردانند" ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندت همگی در به در رایحه ی لبخندت نفست گرم الا کودک چوپان حجاز! آیه در آیه بخوان از تب باران حجاز "بِاسْمِ رَبّک..." بگشا دفتر دانایی را هدیه کن دست خدا این همه زیبایی را "أَنذِر…"ای عشق در این قوم اگر مردی هست چشم در چشم خطر گر که هماوردی هست پس همانها که زچشمان تو سر چرخاندند "ها علی بشر کیف بشر" را خواندند ماه را بر سر دست تو تماشا کردند پشت هم معجزه دیدند و حاشا کردند قصه از وادی عشق است و ندارد پایان چشم این بادیه شور است حذر کن باران! *این بیت اقتباس ازشعر آقای محسن کاویانی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ شعر مدح پیامبر(ص) دیده ز جان عاشق نگاه محمد قلب احبّاست جلوه گاه محمد یوسف اگر صورتش به خواب ببیند سینه کند چاک از نگاه محمد مهر و مه افزوده گر به زینت گردون زینت عرش است مهر و ماه محمد عرش خودِ اوست مهر ومه حَسَنینش پس نرسد آسمان به جاه محمد گو نرود دردمند بر درِ اغیار باز بوَد باب جان پناه محمد یوم جدل پرچمش به دست یدالله فوج ملک خادم سپاه محمد قامتی آراست بر شکستن بُت ها بیت خداوند خود گواه محمد گردن بُتها شکست تا همه گفتند نیست خدایی به جز اِله محمد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام صادق(ع) ای مشعل دانش از تو روشن وی باغ صداقت از تو گلشن دریای معارف و معانی استاد کتاب آسمانی ای در نفس تو جان قرآن وی در دهنت زبان قرآن با نطق تو زنده تا قیامت توحید و نبوت و امامت بر هر سخنت ارادت علم در هر نفست ولادت علم میلاد تو ای ولی سرمد شد روز ولادت محمد (ص) در هفدهم ربیع الاول شد نور تو بر زمین محول با هر سخنت کلیم خیزد از هر نفست مسیح ریزد قرآن که دُر کلام سفته با نطق تو حرف خویش گفته هر آیه که جبریل آرد بی نطق شما زبان ندارد او راه و شما چراغ راهید ناگفته و گفته را گواهید نطق تو به علم ارتقا داد بر نهضت کربلا بقا داد تو بر تن پاک علم جانی استاد "مفضل" و "ابانی" عرفان و طریقت و بصیرت دلباختهء " ابو بصیرت" غیر از تو که پرورد به دوران؟ شاگرد چو "جابر ابن حیان" حاکم به زمان اشاره تو استاد جهان "زراره" تو در محفل بحث "مؤمن الطاق" شد طاقت هر منافقی طاق هارون تو در تنور آتش گل سبز کند ز نور آتش تو نور به هر کلام داری شمشیر چنان "هشام" داری پروردهء تو دوصد معلم مانند "محمد بن مسلم" دارند ز مکتب تو عرفان "حمران و فضیل و فضل و صفوان"... 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام صادق(ع) از قضا ما را خدا از اهل ایمان می‌نویسد ما أطیعوالله می‌دانیم، قرآن می‌نویسد قُل تَعالَو نَدعُ می‌خوانیم، ثابت می‌کند ما مومنِ عشقیم، آری آلِ عمران می‌نویسد در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر ما مسلمانِ علی هستیم، سلمان می‌نویسد سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می‌نویسد صادقُ الوَعدیم، ما را عشق این سان می‌پسندد صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می‌نویسد حرف از ابراهیم از آتش می‌شود، کو یارِ صادق؟ از تنورِ خانه می‌پرسم، گلستان می‌نویسد سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی طفلِ مکتب خانه‌اش تفسیر تبیان می‌نویسد آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می‌نویسد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مدح امام صادق(ع) به زمستان دلم فصل بهار آمده باز به پریشانی من روحِ قرار آمده باز به هوای نفسم نفحه ی یار آمده باز به سرِ دادن جان دار و ندار آمده باز به شب غمزدگان باز سحر می آید روشنی بخش دل اهل نظر می آید کیست این دلشده ای کز همگان دل بِبَرَد کشتی خسته ی دل را سوی ساحل بِبَرَد کیست این کعبه ی منظور که حاصل بِبَرَد او که رونق ز دو صد دلبر کامل بِبَرَد او خود حضرت عشق است و ز خالق آید فجر روشنگر حق حضرت صادق آید او که طاها برسد بر سر استقبالش او که گردیده خدایی همه ی احوالش او که عشق است همیشه همه جا دنبالش او که شد محورِ توحیدِ خلایق خالش جلوه ی کاملی از صدق و صفا آمده است مظهرتام خدا جانب ما آمده است باز کن دیده ی دل پنجره ها را بگشا نام او نغمه کن و حنجره ها را بگشا ساقیا جام میِ خاطره ها را بگشا مِی بزن صفحه ای از منظره ها را بگشا تا ببینی که خدای ازلی جلوه گر است همه ی هیبت زهرا و علی جلوه گر است یک مدینه دلِ سرمست به سویش آیند یک جهان دیده ی دربست به کویش آیند هر چه میخانه پیِ جام و سبویش آیند قدسیان هم ز پی آب وضویش آیند در نمازش خم محراب به پایش خم شد مست ذکر دو لبش اهل همه عالم شد کیست که دلشده ی این مه جانانه نشد کیست که جان به رهش بر سر شکرانه نشد کیست که از سخنش یکسره مستانه نشد از حدیث لب او عاشق و دیوانه نشد عاشقی جرعه ای از چشمه ی شیدایی اوست همه ذرات جهان واله ی زیبایی اوست تو همانی که خدا عشق تو را واجب کرد دین ما مِهر علی بن ابیطالب کرد مهر رخسار تو را بر همگان غالب کرد قلب ما را ز پی وصل رخت طالب کرد به لبم نغمه ی دلداری دلبر دارم مهر تو مذهب عشقی است که باور دارم هستی ام را به سر عشق رخت بگذارم از همه غیر تو ای وجه خدا بیزارم نه من از خاک ره تو سر خود بر دارم نه تو یک لحظه رهایم کنی ای دلدارم تو که دست همه را وقت عطا می گیری عاقبت روز جزا دست مرا می گیری سائل کوی توام میل زیارت دارم بر سر سینه ببین دست ارادت دارم از غریبی تو ای دوست چه محنت دارم به دلم داغ دل از این همه غربت دارم از غریبیِ مزارت به خدا دلگیرم آخر از غربت دیوار بقیع می میرم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ غزل امام زمان(عج) منتظــر بودن فقط این نیست که زاری کنی یا که در ندبه به پایش اشک ها جاری کنی نیمه ی شعبـــان برایش شربت نـذری دهی یا که طاق نصرتی ســـازی و معماری کنی منتظــــر بودن عمــل می خواهد و مرد عمل نوکـــر آقــا !!! ، تو بایـــد آبروداری کنـــی گوش کن فریاد آقای تو هل من ناصر است در زمــان غیبتــش بایــد که عمــّــاری کنی باید عبرتها بگیـــــری از جفــــای کوفیــان نایب المعصــوم را هر جور شـد یاری کنی دوستـــان نایبش را دوستـــی می بایـــد و از تمــام دشمنــــان اعــلام بیــــزاری کنی الغرض ... بهر زمینــــه سازی روز ظهــور با تمـــام قوتت بایـــد کــه تو کــــاری کنی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌