eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
901 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
ورودیه کاروان.pdf
حجم: 589.6K
اشعار ورودیه کاروان 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۰ شهریور ۱۳۹۷
حضرت رقیه(س).pdf
حجم: 559K
اشعار حضرت رقیه(س) سال ۱۳۹۷ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۱ شهریور ۱۳۹۷
طفلان زینب.pdf
حجم: 952.6K
اشعار طفلان زینب (س) 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۲ شهریور ۱۳۹۷
عبدالله بن الحسن.pdf
حجم: 708.6K
اشعار عبدالله بن الحسن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۳ شهریور ۱۳۹۷
قاسم بن الحسن.pdf
حجم: 453.4K
اشعار قاسم بن الحسن 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۴ شهریور ۱۳۹۷
علی اصغر.pdf
حجم: 473.8K
اشعار حضرت علی اصغر (ع) 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۵ شهریور ۱۳۹۷
علی اکبر.pdf
حجم: 504.6K
اشعار حضرت علی اکبر (ع) 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۶ شهریور ۱۳۹۷
حضرت عباس.pdf
حجم: 446.1K
اشعار حضرت عباس (ع) 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۷ شهریور ۱۳۹۷
شب و روز عاشورا محرم 97.pdf
حجم: 309K
اشعار شب و روز عاشورا سال ۱۳۹۷ 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۲۸ شهریور ۱۳۹۷
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام سجاد (ع) دست بردم به گلو حنجرت آمد یادم سر تکان دادم و بر نی سرت آمد یادم یا بنی…چقدر مادر تو گفت و گریست دم گودال دم مادرت آمد یادم هر زمان آب کسی داد به دستم فورأ لب خشکیده ی آب آورت آمد یادم چشمم افتاد به قد خم یک مادر پیر بی هوا قد خم دخترت آمد یادم مادری کودک خود ناز و نوازش میکرد هم رباب تو و هم اصغرت آمد یادم خواهرم داشت روی دوشم عبا می انداخت داغ تشیع علی اکبرت آمد یادم حرف گودال شد و آب شد از غم جگرم روی تل،دست به سر خواهرت آمد یادم در نیامد شبی انگشترم از انگشتم ساربان و شب و انگشترت آمد یادم لحظه ای خشک نشد در غم تو دیده ی من گریه ها کردم و چشم ترت آمد یادم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۱۴ مهر ۱۳۹۷
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام سجاد (ع) داغی از دشت بلا شد به جگر مرهم تو که تویی سِرِّ خدایی و خدا محرم تو نام جانسوز حسین زمزمه ی هر دم تو به خدا هست به جا تا به ابد پرچم تو تا قیامت بخدا زنده و جاوید تویی آنکه شد خونِ دل و یکسره بارید تویی تو که هر لحظه به لب ذکر خدا داشته ای کربلا دیدی و همواره ندا داشته ای ناله ها می زدی سوز صدا داشته ای یادگاری به دلت از شهدا داشته ای این چنین بود که سهم دل تو گشت بلا آن زمانی که بدیدی غم یک دشتْ بلا چشمه ی مهر و مه و اختر و خورشید تویی آن که زنده دل ما کرد به امید تویی آن که هر زخم زبان یکسره بشنید تویی آن که خورشید خدا بر سرِ نی دید تویی خونِ دل گشتی و در ساغر و هر جام شدی تو خودت کرب و بلا ، در همه ایام شدی سال ها غصه و رنج و محنی کُشت تو را یاد جانسوز شه بی کفنی کُشت تو را خاطرات گل خونین بدنی کُشت تو را چون نمود آن سَرِ بر نی سخنی کشت تو را ذره ذره ز غم کرببلا جان دادی تو خودت گوش بر آن قاری قرآن دادی تو خودت در همه ایامِ اسارت بودی شاهد بی کسی و جور و جسارت بودی وقت بی حرمتی و لحظه ی غارت بودی قافله رفت در آن کاخ و عمارت بودی شام ویران شده و یک گل لاله دیدی جان بدادی چو غم داغ سه ساله دیدی دیدی آن چه به سرت آمده است ای جانان ذره ذره شده ای آب به قلب سوزان ما هم ای کاش به کوی تو بیاییم ای جان تا که بر خاک بقیع تو شَویم اشکِ روان خود که دانی به ولای تو اسیریم همه کاش می شد به عزای تو بمیریم همه 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۱۴ مهر ۱۳۹۷
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ امام سجاد (ع) دوباره شب شد و از صبح تا همین حالا چقدر خاطره از ذهن او گذر کرده پس از حدود چهل سال گریه ؛ عمرش را به یاد پیرهن پاره پاره سر کرده برای حضرت یعقوبِ کربلا داغِ حسین آه دل و چشم تار آورده همیشه بغض گلوگیر او نشان میداد به سینه اش غم زینب فشار آورده هزار و نهصد و پنجاه و یک حسین شده دلی که لحظه به لحظه ز آه میسوزد همیشه زخم دلش مثل پیکر بابا شبیه شمع ته قتلگاه میسوزد دوباره حرمله را یاد کرد و در گوشش صدای خنده ی شیطانی اش به جا مانده هنوز تاول آن آتشی که می بارید کنار پینه ی پیشانی اش به جا مانده نشسته گوشه بازار و اشک میریزد که آسمان غمش سخت سرد و مهتابیست گمان کنم که دلش باز بین گودال است دوباره روبروی این دکان قصابیست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
۱۴ مهر ۱۳۹۷