✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
آسمان شد آفتابی! عید آورده خدا
انبیا غرق شعف! لرزید پشتِ اشقیا
آمد و شد پنجمین آیینه ی آلِ کسا
نام او را با طلا حک کرد موسی بر عصا
روز و شب خیل گدا محض ِ گدایی می رسید
بسکه فطرس بالِ خود را بر رخِ عالم کشید
دست حق یکباره او را از همه سر کرده است
رزق عالم را به زیبایی مقدّر کرده است
خاک را برداشته؛ با نام او زر کرده است
عرش در میلادِ مولایم چه محشر کرده است
میگذارد دست میکاییل پیش ِ مادرش
تاجی از فیروزه و الماس بر رویِ سرش
کلّ عالم شد برای او غلام ِ خانه زاد
ماه و خورشید و ستاره, کهکشان و ابر و باد
تا خدا حس کرد خاطرخواهِ عشقش شد زیاد
خواند بعد از هر اذان, در هر دو گوشش “اِن یکاد”
از کجا آورده این سیمایِ بی مانند را؟!!
اینچنین میگفت و “اسما” دود کرد اسپند را
نور چشم و زینتِ دوش پیمبر(ص) آمده
گفت خیبر: قوّت بازوی حیدر آمده
آمد و لبخند بر لب های مادر آمده
محض ِ آقایم حسن(ع) یار و برادر آمده
این خبر آمد که شد بهبوهه ی جشن و سرور
خانه ی مولا امیرالمومنین(ع) شد غرقِ نور
جبرئیل آمد؛ نشست و کرد چشمش را رصد
چارگوش ِ چوبیِ گهواره اش را بوسه زد
دور باشد از وجودش شرّ شیطان؛ چشم بد
خواند با صوتِ حجازش قل هواللهُ احد
بوسه از پیشانی و مابینِ ابرویش گرفت
پس علی(ع) قنداقه را محکم در آغوشش گرفت
دید در چشمان او آیاتِ محکم را فقط
آسمان و روز و شب هایِ منظّم را فقط
در نگاهش توبه ی حوّا و آدم را فقط
پای بوسیِ تمام اهل عالم را فقط
تا شنیدم اینچنین آقاست؛ من هم آمدم
سر به زیر و دست-خالی بر نگاهش رو زدم
داده آرامش به قلبم ذکر زیبایِ حسین(ع)
در دلم هرگز نمی گیرد کسی جایِ حسین(ع)
در گلو عمریست جا خوش کرده آوایِ حسین(ع)
میشود خوشبخت آنکه پیر شد پایِ حسین(ع)
او که بعد از کربلا آیینه ی ایثار شد
سید و سالار بود و سیدالاحرار شد
سوم شعبان رقم زد روزِ بی مانند را
بر لبِ صاحب-زمان(عج) زیباترین لبخند را
بارش ِ باران خبر آورده این پیوند را
لحظه ی شیرینِ میلادِ پدر-فرزند را
عشقِ سجّاده نشین بود و چه نورانی جبین
خواند او را حضرت ارباب؛ زین العابدین(ع)
در قنوتش آیه آیه شوقِ استغفار داشت
در دل محراب با عرش ِ خدا دیدار داشت
اینچنین در هر زمان آرامش ِ بسیار داشت
در عبادت؛ خطِ مشی و سیره و معیار داشت
از نگاهش شرحی از نهج البلاغه جاری است
شک ندارم که صحیفه شیوه ی دینداری است
ذکر خیرش هست تا روز قیامت ذکرِ لب
ربّناهایش حلاوت داشت! با طعم ِ رطب
چرخش ِ تسبیح او حولِ مدارِ روز و شب
شد علی بن الحسین(ع) و عشقِ با اصل و نسب
همرگ و همریشه ایم و شد برایمان عزیز
هست ایرانی نسب از سمتِ مادر؛ گل بریز!
دستِ حق ویرانگرِ ظلم و ستم آورده بود
نور مطلق! آفتابِ خوش قدم آورده بود
در طوافِ روی او خورشید, کم آورده بود
محض سائل ها فقط لطف و کرم آورده بود
داد با روشنگریِ خود به ظلمت خاتمه
بود مولودِ چهارم از تبارِ فاطمه(س)
آن طرف گل کرد بر تاجِ وفاداری نگین
چون امیرالمومنین(ع) شد صاحبِ حبل المتین
غرق در جشن و سرور و شادمانی شد زمین
ماهِ کامل داشت در آغوش ِ خود ام البنین(س)
بسکه زیبا بود یوسف آمد و وقتِ سحر
گوشه ی قنداقه اش زد مُهره ی چشم و نظر
دور تا دورش شلوغ و نام ِ او آرام ِ جان
چشم هایش نافذ و عمقِ نگاهش مهربان
میرسد دائم صدایِ هلهله از عرشیان
بوسه زد بر دستهای او پدر وقتِ اذان
اینچنین بی واسطه حلّالِ هر مشکل شده
ظاهراً عباس(ع)! در واقع ابوفاضل شده
چونکه بود از کودکی راهِ ولایت را بلد
رویِ حرف ِ حضرت اربابمان حرفی نزد
دور باشد از وفاداریِ او چشمانِ بد
شد علمدار و همین را زد به نام خود سند
روی شمشیرش؛ علی(ع) حیدر مدد مکتوب شد
تا ملقَب شد به سقّا حالِ دریا خوب شد
حضرتِ باب الحوائج بود و تمثالِ ادب
شد برای زینبِ کبری(س) در آرامش سبب
مشکیِ عمّامه اش زد بارها طعنه به شب
تا قیامت وصف او کار شبانه روزِ لب
تا گره افتاد در کارم سریع و بی دلیل
حاجتم را بر پرِ کنجِ علَم بستم دخیل
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#مرضیه_عاطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
دلهای عاشق حلقه بر در دارد امشب
باران لطافت مثل کوثر دارد امشب
حیدر میان خانه حیدر دارد امشب
عباس می آید علم بر دارد امشب
مردی به بی همتاییِ دریا می آید
بهر حسین بن علی سقا می آید
وقتی علم در دست این آقا می آید
«کفر تمام نیزه ها بالا می آید»
امشب شب شور و شب ذکر و نماز است
امشب به سوی آسمان ها راه باز است
هر کس که جنس خواهشش جنس نیاز است
بر دامنش دست توسل چاره ساز است
از گوشه ی چشمش غضب می ریزد این مرد
از زلف هایش راه شب می ریزد این مرد
از قد و بالایش ادب می ریزد این مرد
از کنج لب هایش رطب می ریزد این مرد
باید خدا در وصف او قرآن بسازد
یا بلکه تندیسی خود از ایمان بسازد
یک چشمه اش کافیست تا باران بسازد
جای تعجب نیست که سلمان بسازد
او آمد و مهتاب را بی آبرو کرد
ماه رخش را آسمان ها آرزو کرد
در عرش باید نام او را جستجو کرد
باید برای مسح نام او وضو کرد
این مرد یعنی صورت اخلاص ارباب
این مرد یعنی شاخه های یاس ارباب
این مرد یعنی جلوه ی احساس ارباب
این مرد یعنی حضرت عباس ارباب
تکیه زده دنیا به دستان ابالفضل
جان علی بسته است بر جان ابالفضل
نان خورده عمری نوکر از خان ابالفضل
بیچاره ام، دستم به دامان ابالفضل
تو کاشف الکربی، همیشه بی نظیری
بر خانه ات رو کرده امشب را فقیری
وقتی پس از ارباب تو نعم الامیری
امکان ندارد دست نوکر را نگیری
آن روز با مشک و علم... آبی نخوردی
شد سینه ات لبریز غم... آبی نخوردی
حتی میان آب هم... آبی نخوردی
تا دست هایت شد قلم... آبی نخوردی
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#وحید_محمدی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
آغاز می کنم سخنم را به نام ماه
دم می زنم دوباره ز لطف مدام ماه
سر می زنم به دور سرایش تمام سال
شعبان که می شود به خدا در تمام ماه...
...خیره به دست رازق باب الحوائجم
چون دست گیری است فقط در مرام ماه
فردا که می رسد همگی غبطه می خورند
هم اولیاء و هم شهدا بر مقام ماه
در سجده خواستم که در این شام با شکوه
کلب سرای دوست شوم یا غلام ماه
دار و ندار خود همه را بذل می کنم
هر بنده را مرید ابالفضل می کنم
تا که صدای شیر دلاور شنیده شد
لبخند بر لب اسدالله دیده شد
تبریک را به حضرت ام البنین بگو
کوه ادب ز کوه ادب آفریده شد
با صد امید ارمنی آمد به مجلسش
عباس مشتری است، یقین کن خریده شد
این چشم کال ما به نوایی نمی رسید
با آب مشک حضرت ساقی رسیده شد
کف می زنیم و باز کمی گریه می کنیم
دیوانگی ما به کجاها کشیده شد
دینم کنار ماه فقط کامل است و بس
صحن دلم به نام ابوفاضل است و بس
عمری دخیل و سائل کاشانه ات شدیم
مست از سبوی کوثر میخانه ات شدیم
از بس به ما بزرگی و شوکت رسانده ای
معتاد بر مواهب پیمانه ات شدیم
ما پست ها کجا... تو کجا... پس خودت بگو
اصلا چه شد که ما همه دیوانه ات شدیم؟!
حاشا به تو اگر که مریض از درت رویم
امشب که جمع، بین شفاخانه ات شدیم
آتش بزن تو این همه پَر را کنار خود
حالا که شمعی و همه پروانه ات شدیم
بالای کعبه خطبه بخوان بنده ات شویم
ما آمدیم تا که پناهنده ات شویم
در کاروان عشق سپاه عقیله ای
این روزها محافظ راه عقیله ای
در لفظ عام اگر چه که ماه قبیله ای
اما علی الخصوص تو ماه عقیله ای
در این مسیر قوت قلب رقیه ای
در این مسیر ضربِ سلاح عقیله ای
فکر کسی به هتک حریمش نمی رسد
تا علت شکوه نگاه عقیله ای
گیرم که روی نیزه رَوی باز حیدری
در مجلس یزید، پناه عقیله ای
ای تو رکاب زینت بیت ابوتراب
آبی بریز، تشنه شده کودک رباب
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#محمدجواد_شیرازی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
ای لبالب از توحید وی معلّمِ تجرید
ای نگاه زیبایت آشیانۀ خورشید
تو قمر قمر نوری آفتاب مستوری
تابع اولوالامری تو مطیع دستوری
ای به مجتبی فانی وی به مرتضی ثانی
آیة الحسینی تو سوره سوره قرآنی
باب علمی و ایمان یار عترت و قرآن
عشق انبیایی تو شیر بیشۀ میدان
با بصیرت و حجت با نصیحتِ امت
نصرت خدا کردی در دفاع از دینت
نور تو ولادت شد خلق ، با سعادت شد
خلقتت پر از نور و بعثتت شهادت شد
در خضوعِ رفتارت در خشوع گفتارت
قلّۀ ادب پیداست در تمامِ کردارت
در فضایلی یکتا در خصایلی والا
در تمام عمر خویش عبد صالحِ مولا
استوانۀ غیرت آشیانۀ عصمت
جاری از رجزهایت چشمه چشمۀ حکمت
ای تجلّی ایثار پور حیدر کرار
وی پناه اهلُ البَیت پشتوانۀ ابرار
اَلمُجاهِدُ الصابر و المحامِیُ الناصر
هم ، اَخُ المواسی شد بر زیارتت ناظر
اَفضَلُ الجَزا از توست اکثر الجزا از توست
این کلام معصوم است اَوفَرالجزا از توست
کاشف الکروبی تو قبلة القلوبی تو
بندگان درگه را ساتر العیوبی تو
مرقدت مکرّم شد مشهدت معظّم شد
با اجازۀ ارباب دیدنت مقدم شد
هَم حوائج دنیا هَم شفاعت عقبا
هم قیامتِ برزخ با تو می شود زیبا
ای که باب حاجاتی کعبۀ مناجاتی
در تمام حالاتت اسوۀ مواساتی
در شجاعتی معیار در اطاعتی پرکار
در کرامتی بی مثل در شهامتی بسیار
پهلوان صِفِّینی قهرمان کونینی
ای علم به دوش ، عباس مقتدای دارینی
یاد بدر و خیبر را زنده کرده ای آقا
مأمن تو در جنت فی منازل الاعلا
اَسعدِ سعیدانی اَشهدِ شهیدانی
سَرورِ جوانمردان آخرِ مسلمانی
ای سلیل مولایی تو عزیز زهرایی
غبطه می خورد بر تو هر شهیدِ والایی
دِینِ دین اَدا کردی عهد خود وفا کردی
در ره دفاع از حق جان خود فدا کردی
تیغ حیدری دستت جام کوثری مستت
فرش راه مولایت شد تمامیِ هستت
آن زمان که تو خونین واژگون شدی از زین
فاطمه به بالینت آمد و شدی غمگین
خجلت از حرم داری بسکه تو کَرَم داری
پیکرت ز هم پاشید باز هم علمداری
دست تو جدا افتاد مشکِ تو کجا افتاد
پیشِ پیکرت عباس دلبرت ز پا افتاد
آخرین سجودت را زخمِ تار و پودت را
مادرت شنید و خواند روضۀ عمودت را
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#محمود_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
مثل کبوتران که به پر داشتن خوشند
پروانهها به شمع سحر داشتن خوشند
ما زیر پای او جگری پهن کردهایم
امثال ما فقط به جگر داشتن خوشند
آنانکه هیچ در خور نامش نداشتند
نذر قدوم یار، به سر داشتن خوشند
این کیسههای خالی ما سالهاست با
نان از تنور فاطمه برداشتن خوشند
از معجزات مزد کنیزیِ فاطمهست
این نخلها اگر به ثمرداشتن خوشند
تنها اگر پسر شود آوارهی حسین
این مادران به فیض پسر داشتن خوشند
این خانواده که همه خورشید پرورند
حالا تمامشان به قمر داشتن خوشند
با جُرعه مستها همگی یکدلاند و بس
مدیون چشمهای ابوفاضلاند و بس
گاهی بهار با چمنش جلوه میکند
پیغمبرانه در قرنش جلوه میکند
یوسف هوار میکشد و جامه میدرد
وقتیکه بوی پیرهنش جلوه میکند
لبهای خویش را که کمی آب میزند
مثل عقیق بر دهنش جلوه میکند
بر بام کعبه میرود و خطبه میکند
وقتی رگ ابوالحسنش جلوه میکند
در سجدههای نافلههای شبانهاش
ارثیههای پنج تنش جلوه میکند
با هیبت و جلالت امّالبنینیاش
عباس دست بتشکنش جلوه میکند
گاهی میان هیئت ما دم که میدهند
در دستهای سینهزنش جلوه میکند
آمد امامزاده مأنوس اهل بیت
محرمترین محافظ ناموس اهل بیت
آمادهام دوباره مسلمان کند مرا
با یک نظر ابوذر و سلمان کند مرا
از جلوههای ذاتی چشمش بعید نیست
یعقوب و خضر و یوسف کنعان کند مرا
آنجا که پای مرکب او میکند گذر
عشق است اگر که ریگ بیابان کند مرا
وقت ورود دسته به هیئت خدا کند
تیغ علم بیایدو قربان کند مرا
آنانکه از سرای تو پا پس کشیدهاند
واللهِ ارمنیِ علمکش ندیدهاند
عباس آمده که برادر شود، همین
پایش رکاب حضرت خواهر شود همین
نزد حسین آمده با سربزیریاش
امضای سربلندی مادر شود همین
دستی که داد، واسطه دستگیری است
دستش بناست شافع محشر شود همین
آمد به یمن منصب بابالحوائجی
مشکلگشای این همه نوکر شود همین
پیش بنات فاطمه قد راست کرده است
تا سایبان چند کبوتر شود همین
با آن جلالت و عظمت آمده فقط
امّید مادر علی اصغر شود همین
انصاف نیست خشکی لبهای تشنهاش
با بند خیس مشک کمی تر شود همین
او آمده دل همه را ترجمه کند
سقا و آب و علقمه را ترجمه کند
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#محمدجواد_پرچمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
امشب از تشنگی سخن دارم
که از آن آب در دهن دارم
همه جویای آب و من عطشم
جز می تشنگی دگر نچشم
چه اگر آب راز نعمت هاست
تشنگی نیز فوق لذت هاست
هرکس از آب تا سخن راند
لذت تشنگی نمی داند
فلک در دست نوح تشنگی است
شب میلاد روح تشنگی است
کیست آن نوح تشنگی عباس
چیست آن روح تشنگی عباس
شده امشب ز نور این اختر
آسمان مدینه روشن تر
وه ز ام البنین که با لبخند
کرده تقدیم حیدر این فرزند
لب شیر خدا ثنا گویش
مست ازبوسه های بازویش
نیست معصوم و پورمعصوم است
عمر را در حضور معصوم است
عبد و مجذوب جلوه ی خالق
بر امام زمان خود عاشق
پرچم عشق تا حسین افراشت
از رجال و نسا دو عاشق داشت
آن دو حق باور و حسین شناس
که یکی زینب و یکی عباس
سنجش عقل با ابالفضل است
نغمه ی عشق یاابالفضل است
نیست عباس جز سوای حسین
که بود خلقتش برای حسین
غیرت جاودانه ی تاریخ
درشجاعت یگانه ی تاریخ
چون علی درجدال بدروحنین
شاهد قهرمانیش صفین
برسرآسمان علم زده است
صف صفین را بهم زده است
اندر آن رزمگاه رعب آور
پیش چشمان مات دو لشکر
نوجوانی نقاب بر صورت
بوسه ی آفتاب بر صورت
قامت او به اعتدال علی
رجز و حمله اش مثال علی
اسب اورا هلال بسته نعال
عمر او در حدود هفده سال
همه را محو ترک تازی کرد
بس که باتیغ و نیزه بازی کرد
صحنه را چون برای رزم آراست
بانگ هل من مبارزش برخواست
همه از آن دلیر ترسیدند
مرگ راچون به چشم خود دیدند
زد معاویه زآن میان آوا
برشجاعی به نام بوشعثا
که بلرزید بند از بندش
آن نگون بخت وهفت فرزندش
رفته در جنگ و برنگردیدند
همه در خون خویش غلطیدند
بعدازآن کس به صحنه پانگذاشت
چون کسی جرات جدال نداشت
دشمن و دوست در تماشایش
همه محو دلاوری هایش
کآن جوانمرد سرفراز آمد
به میان سپاه باز آمد
در کنار پدر قرار گرفت
پدرش نیز در کنار گرفت
ازرخش تا علی نقاب افکند
وز رخ ماه او حجاب افکند
دیده ها خیره گشت در عباس
کس نبود آن جوان مگر عباس
عظمت های حیدری اورا
شد نمایان به ظهرعاشورا
کزحرم بانگ العطش بشنفت
خوانداورا به برامامش و گفت
ای علمدار من برادر من
ای توپشت و پناه لشکرمن
تشنگی از حرم گرفته مجال
روبه میدان ولی نه بهر جدال
به سوی علقمه شتاب آور
بهر طفلان تشنه آب آور
آن زمان بود کآن زغیرت مست
مشک بردوش و رایت اندر دست
تاخت سوی شریعه توسن را
منهزم کرد خیل دشمن را
گام درساحل فرات نهاد
مهر بر چشمه ی حیات نهاد
درجهادی که جسم وجان میداد
باز هم باید امتحان میداد
امتحانی که فوق باور بود
چون کمال جهاد اکبر بود
در دو دنیایش آبرو دادند
بهترین نمره را به او دادند
دست درآب و پای بر سر نفس
گه در عشق کوفت گه در نفس
نفس گفتا برای خیر و صلاح
آب خوردن برای تست مباح
عشق گفت این ثواب را بگذار
تشنه برگرد و آب را بگذار
نفس گفتا بنوش آب و بمان
تابگیری ز جان خصم امان
هان بیا ترک ترک اولی کن
تشنگی را به آب سودا کن
او در آن گیرو دار عقل وجنون
که ز دریا چسان روم بیرون
زآن طرف روح انبیاء عزیز
قدسیان عرشیان ملائکه نیز
همچو مقداد و بوذر و عمار
حمزه و زید و جعفر طیار
نگران جمله تا که او چه کند
از پی حفظ آبرو چه کند
آب چون ریخت بر زمین عباس
همه گفتند آفرین عباس
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#سیدرضا_موید
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
چهارم شعبان
آواز عشق بی تو صدایی نداشته ست
قبل از تو عشق راه به جایی نداشته ست
جان ادب بدون تو نایی نداشته ست
دنیای بی تو هیچ صفایی نداشته ست
با تو طلوع عشق و ادب را رقم زدند
غم را ز قلب های محبان قلم زدند
نام تو اولین قسم پاک عالم است
ایمان تو شبیه قدم هات محکم است
در حسرت لبان تو لبهای زمزم است
از تو هرانچه می شنوم باز هم کم است
نامت ز کودکی به لب ما ترانه بود
عباس عشق بود علم ها بهانه بود
ای سر به زیر پیش تو والا مقام ها
ای مقتدای قاطبه ی با مرام ها
بالاست پرچم تو کنار امام ها
لال اند در مقابل مدحت کلام ها
در راه عشق چیره به بی حاصلی شدیم
گفتیم یا حسین و ابوفاضلی شدیم
در شرق و غرب حضرت مشگل گشا تویی
در شهر درد کوچه ی باب الشفا تویی
آیینه ی تمام قد مرتضی تویی
تفسیر عبد صالح بی ادعا تویی
ما شیعه ایم و کار جهان شد به کام ما
در هر نماز سمت تو باشد سلام ما
در مهد نور شهره به قرص قمر شدی
در دلبری ز اهل هنر با هنر شدی
هر جا نبرد بود تو مرد خطر شدی
ضرب المثل برای دل پر جگر شدی
مصداق با شکوه ابالفضل می شود
پژواک لفظ کوه ابالفضل می شود
جای تو هست در دل تقدیر کربلا
با تو حماسی است مزامیر کربلا
زیبا تر است با تو تصاویر کربلا
کعبه ست زیر سایه ی تأثیر کربلا
محشر که دست های تو باب شفاعت است
سینه زن تو را چه خیال از قیامت است
دست کریم خسته ی بخشش نمیشود
وقت عطا معطل خواهش نمی شود
عباس جز به نور ستایش نمی شود
فضلش به صد کتاب نگارش نمیشود
چرخیده کارها ز طفیل کریم ها
عباس بوده مرشد خیل کریم ها
ای سایه سار عالمیان پرچم شما
ای تکیه گاه پیر و جوان پرچم شما
بالاست تا ابد به جهان پرچم شما
راه بهشت داده نشان پرچم شما
زائر رسید صحن تو و رستگار شد
شهر بهشت در حرمت آشکار شد
این دست ها که رو به ضریحت دراز شد
از روزگار سفله ی دون بی نیاز شد
نامت کلید بود و در بسته باز شد
عباس گفتم و همه جا چاره ساز شد
یا کاشف الکروب ببین دل شکسته ایم
تنها به آستان شما چشم بسته ایم
سوگند بر خروش فرات و خجالتت
بر چشم های خون زده ی پر جراحتت
بر گریه ی حسین زمان شهادتت
مبهوت مانده کرببلا از حمایتت
روح القدس به خامه ی خامم نگاه کرد
مدحت دوباره حال مرا رو به راه کرد
#ولادت_ابالفضل_العباس_ع
#حسن_کردی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
پنجم شعبان
خوب شد , ایران ما یک سهم از زهرا گرفت
خوب شد یک زن , میان خاندانت جا گرفت
لطف کرده فاطمه , ما را حساب آورده است
خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت
ما حساب کار خود را از ازل پس داده ایم
اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت
شهر بانوی قبیله , شد کنیز فاطمه
مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت
در هیاهوی دو رنگی عرب های حجاز
پرچم ایرانیان را مادرت بالا گرفت
حامل نور “امامت” بود , بانوی حسین
تا به دنیا آمدی , تبریک از مولا گرفت
خاک پایت سرمه ی چشم تمام قدسیان
آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت
زینت سجده تویی , زین العباد عالمی
با نماز تو , “عبادت” جلوه ای زیبا گرفت
بشکند دست کسی که پیش چشمان ترت
زیور از گوش یتیمان , شام عاشورا گرفت
#ولادت_امام_سجاد_ع
#پوریا_باقری
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
پنجم شعبان
خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالیتر
ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالیتر
علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه
به حمدِالله وَالمِنَّه ولیالله ست والیتر
اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک میروبد
نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالیتر
اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم
که از قالیچهی تبریز میگردیم قالیتر
–
علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
–
اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانهی ما را
“به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را”*۱
در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب
ببین بابا چه میبخشد گداها را گداها را
لبِ گهوارهاش پروانهای بی تاب اگر دیدید
بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را
اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست
اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را
–
علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
–
خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را
خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را
خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید
فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را:
که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست میدارد
میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را
ببین که میبَرد امشب تبسمهای زیبایش
دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را
–
علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
–
بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی
بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی
برایت لافتی الا علی میآید از بالا
اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی
هزار , اللهاکبر را به بازویِ تو میخوانند
که با شمشیر میگردی علیِ اکبرِ ثانی
علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی
تو عباسی نه اینهم نه , که طوفانتر زِ طوفانی
–
علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
–
تو صبح و شام میگِریی زِ سوزِ استخوان آقا
به زخمِ کهنهی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا
زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟
سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا
قنوتت را که میدیدند خواهرها… میگفتند
امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا
تو سیسال است میگریی چرا پیراهنش بردند؟
تو سیسال است میسوزی زِ لبخندِ سنان آقا
–
علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد
علی آمد که در تکرار زینالعابدین باشد
۱. دوست داشتم بگویم: *من از مال علی بخشم …
#ولادت_امام_سجاد_ع
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
پنجم شعبان
به دنیا آمدى تا مطلبى دیگر بیاموزم
من از رفتار تو الله را اکبر بیاموزم
کلاس درس شد سجاده ات,من روز میلادت
نشستم تا جهان را پاى این منبر بیاموزم
بریزم دور این ناعلم هارا و منِ خود را
بدون واسطه از ساقى کوثر بیاموزم
سر شب در تَعَلُّم سر به مهر کربلا بگذار
سحر بردار سر از سجده تا از سر بیاموزم
دعا در حق دشمن کردن و با دوست سر کردن
مرام شیعه را در سطح بالاتر بیاموزم
زبان تائبین وخائفین را پانزده گانه
به هنگام دعا از چهارمین حیدر بیاموزم
طریق روضه خواندن را ز تو آموختم,اما؛
طریق نوکرى را باید از قنبر بیاموزم
دعا را از ابوحمزه,مکارم را از اخلاقت
تجافى جهان را از همین منظر بیاموزم
هر آن چیزى که میبینم دلیلش کربلا باشد
اگر چیزى می آموزم به چشم تر بیاموزم
فرات مست را از چشم,تل را از سر شانه
ته گودال را از گودى حنجر بیاموزم
و مصداق شنیدن کى بود مانند دیدن را
بخوانم زندگیت را,مگر بهتر بیاموزم
اگر دیدم گلوى غنچه اى رد میشود از تیغ
شبیه تو گریز بر على اصغر بیاموزم
#ولادت_امام_سجاد_ع
#مهدی_رحیمی_زمستان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
پنجم شعبان
ای شکوه فراز های دعا
نغمه ی عرشی و صدای دعا
دست من را بگیر از عَرشَت
بنده بنواز, ای خدای دعا
بنده ای را که دور افتاده
بنما امشب آشنای دعا
من دخیل دعای تو هستم
بنده ی ربّنای تو هستم
دلی امشب به خاک پات افتاد
ششمین دلبر خدا سجاد
یا علیِّ بن سید الشهدا
شد زِ ذکرت دلم حسین آباد
می نویسم اسیر یعنی من
که شدم با تعلّقت آزاد
نوکر خانه زاد نام من است
عبدِ زین العباد نام من است
بارش رحمت خدایی تو
دلخوشی دل گدایی تو
سینه ی تو اگرچه پُر درد است
به جراحات دل دوایی تو
در اسارت اگر که باشی, باز
به کرم کردن آشنایی تو
گنج العرش است زیر پاهایت
رحمت واسعه است بابایت
ما به دستان تو مسلمانیم
از تبار شما و سلمانیم
شهربانوی ماست مادر تو
ما تو را خویشِ خویش می دانیم
بس که ما عاشق “علی” هستیم
میزبان شه خراسانیم
نه فقط قلب ما سرای شماست
کلِّ ایران ما برای شماست
شب میلادت ای سلاله ی نور
مست ذکر علی شدیم, چه جور
نورت ای آفتاب مشرقِ مِی
از دلِ خسته ام چو کرد عبور
یادم آمد فروغِ رویِ تو و
آن تجلّی و آن زمان حضور
گفتم این ماه عالم ذَر بود
که ازل از رخش منوَّر بود
گفتم این ماه آمده تا ما
برسیم از مسیر او به خدا
آمده دومین علی من و
علی خانواده ی زهرا
سفره ی شیعگی چه با نمک است
با علی های سیدالشُّهدا
پسرانش همه علی هستند
اسدُالله منجلی هستند
علی اکبرش چه غوغاییست
چه قَدَر هیبتش تماشاییست
از علی اصغرش چه گویم, چون
او خودش وقت رزم, زهراییست
علی اوسطش سپهر دعاست
کار وی چون خداش یکتاییست
حضرت زین العابدین است او
با غمی جانگداز عجین است او
او ستم دیده و بلا دیده
کوفه و شام و کربلا دیده
دیده بر نی سر حسین و سپس
خنده ی نیزه دار را دیده
سر بازار دور عمّه ی خود
چقدر چشم بی حیا دیده
دور او حرف ناصواب زدند
لب به پیمانه ی شراب زدند
#ولادت_امام_سجاد_ع
#امیر_عظیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
پنجم شعبان
باسجده هاش زینت سجاده ها شده است
سجاده اش ادامه ی عرش خدا شده است
مجموعه ی تمام ِ صفات ِ پیمبران
آئینه ی تمام نمای خدا شده است
در صورتش پیمبر و در سیرتش علی
در مهربانی آینه ی مجتبی شده است
هم افتخار قوم بنی هاشم از عرب
هم افتخار مردم ایران ما شده است
ارباب بوده است ولی از فروتنی
هم سفره با اسیر و یتیم و گدا شده است
محصول کیسه ی سردوشش به نیمه شب
نان و پنیر خانه ی صد بینوا شده است
بیمارمصلحت شده امابه دست خویش
بیماری تمام جهان را دوا شده است
در معرکه نبوده ولی راز دشمنان
باذوالفقارخطبه ی او برملا شده است
#ولادت_امام_سجاد_ع
#مجتبی_خرسندی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir