✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مصائب شام
نشسته ام بنویسم روایتی از شام
کمی اشاره کنم بر نگاه مردم عام
نشسته ام بنویسم به دل محک زده اند
چگونه عمه ی سادات را کتک زده اند
خدا کند نکند یاری ام قلم امشب
بمیرم و ننویسم من از غم زینب(سلام الله)
چگونه من بنویسم به نی سر آوردند
صدای ناله ی انسیه(سلام الله) را در آوردند
چگونه من بنویسم مسیرها تنگ است
نصیب دختر حیدر(سلام الله)دف و نی و سنگ است
چگونه من بنویسم دوباره از بازار
از آن ارازل و رقاصه های بی مقدار
چگونه من بنویسم که مردم آزارند
به دختران پیمبر(صلوات الله)نگاه بد دارند
چگونه من بنویسم کریم این خانه
سر ش رسیده به دستان ابن مرجانه
چگونه من بنویسم کنار «مِی» سر بود
نگاه مضطرب خواهری به خواهر بود
بنا نبود بگویم قلم چه میخواهد
نگاه کردم و دیدم دگر نمیخواهد
کمک کند بنویسم چه طور جان داده
سه ساله ای که شب از روی ناقه افتاده
#مصائب_شهر_شام
#ابراهیم_لالی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
امام حسن (ع)
مادر پدرم باد فدای تو حسن جان
هستند غبار کف پای تو حسن جان
من رو نزدم بر احدی غیر شما چون
دیدم همه هستند گدای تو حسن جان
شد عاقبش خیر هر آنکس که در عالم
گردید غلامی ز سرای تو حسن جان
خلقی نبود روی زمین تا که بگوید
بر او نرسیده ست عطای تو حسن جان
دل برده ز یوسف صفتان حضرت آقا
برّاقیِ گیسوی رهای تو حسن جان
آنقدر گره باز نمودی که رسولان
بستند دخیلی به عبای تو حسن جان
اصلا چه کسی گفته که عرش است مکانت
بالاتر از این هاست که جای تو حسن جان
هستند تمامیِ خلائق به صف حشر
محتاج عنایات و دعای تو حسن جان
شرمنده ی زهرای بتولیم چرا که
کم گریه نمودیم برای تو حسن جان
ما عبد تو هستیم حسن جان نظری کن
پای تو نشستیم حسن جان نظری کن
من قطره ی ناچیزم و تو حضرت دریا
خوشحالم از اینکه شده ام غرق تو مولا
یک شهر نشستند سر راه شما که
تا خوب تماشا بنمایند شما را
باید که همه محو تماشای تو باشند
سیمای شما بسکه کشیده ست به زهرا
ما را چه خیالیست ز فردای قیامت
وقتی که شفیعان خدائید شماها
ای وارث حلم و کرم حضرت احمد
از نور شما خلق شده جنت اعلا
در شأن و مقام تو همین قدر بگویم
الگوی ابوفاضلی و اکبر لیلا
مشمول عنایات تو شد عیسیِ مریم
اینگونه اگر شهره شد و گشت مسیحا
این شأن عظیمی ست که من کلب شمایم
وقتی که غلامان تو هستند چو موسی
جز کرب و بلا از تو دگر هیچ نخواهم
پس اذن حرم را به گدایت بده آقا
ما تا ابدالدّهر گدای درتانیم
ممنون عنایات تو و مادرتانیم
بر ماه بنی هاشمیان نیز تو ماهی
شاهان جهان جمله گدایند و تو شاهی
قربان تو گردم پسر ارشد مولا
داری چه مقامی چه جلالی و چه جاهی
از روز ازل تا به قیامت همگان را
تا نزد خداوند شما هادیِ راهی
ای شیر جمل حضرت ارباب دمت گرم
از کوچه ما هم بگذر گاه به گاهی
حرف همه عشّاق تو این است حسن جان
ارباب فدای تو بگردیم الهی
کار مه و خورشید کند ذرّه ی ناچیز
بر او ز کرم گر بنمائید نگاهی
شرمنده ی روی توأم ای ماه دو عالم
بر شانه ی من هست اگر بار گناهی
بار گنهم گر چه زیاد است ولیکن
در پیش تو ای کوه کرم نیست چو کاهی
می سوزم از این غم به خداوند که آقا
زوّار تو هستند فقط کفتر چاهی
ای کاش بنایی ز برای تو بسازیم
ایوان طلایی ز برای تو بسازیم
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#ابراهیم_لالی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح امیرالمومنین (ع)
پروانه شدم قسم به جانت
تا جان بدهم در آستانت
از روز نخست خاندانم
مدیون تواند و خاندانت
جز دُرّ و گهر نریخت مولا
تا آخر عمر از دهانت
هر شب به رخت پناه بردیم
هر شب به دو ابروی کمانت
شرمنده ترم نکن علی جان
با این همه لطف بی کرانت
ما را به کدام صید کردی
ابروت و یا که گیسوانت
شاید که دل مرا بدزدند
پس میدهمش به تو امانت
باید چه گِلی به سر بگیرد
آنکس که نخورده آب و نانت
اذنی بده تا که در رجب هم
یک شب بشویم میهمانت
مولای هر آنچه هست مخلوق
امشب چه خوشند شیعیانت
خواندیم تو را و مست گشتیم
اینگونه علی پرست گشتیم
همسایه ی کردگار حیدر
سرمایه ی روزگار حیدر
ما خشک تر از کویر خشکیم
تو سبز تر از بهار حیدر
گفتیم علی و دُر گرفتیم
از خواهر ذوالفقار حیدر
ما را همه با تو میشناسند
ای مایه ی اعتبار حیدر
درگیر تو گشته ایم آقا
داریم اگر قرار حیدر
سرمایه ی ما محبت توست
آیینه ی استوار حیدر
غیر از تو و خانواده ات حق
دارد به که افتخار حیدر
مردیم از این فراق و دوری
مولای طلایه دار حیدر
در شهر نجف بُکش تو ما را
نه گوشه ی این دیار حیدر
ما از تو به جز تو را نخواهیم
شهزاده ی شهسوار حیدر
از هجر تو ما خراب هستیم
در پای تو پا رکاب هستیم
جان دو جهان جهان فدایت
ماهی و ستاره بچه هایت
بگذار کمی بها بگیریم
ما را نتکانی از عبایت
در صبح نمیرویم هرگز
یک شب نزنیم اگر صدایت
سلطان زمین و آسمانها
ماتیم همه ز ماجرایت
ما را به شما حواله دادند
تا اینکه شویم خاک پایت
گفتی که مرا خدا نخوانید
جانم به نصیحت بجایت
اما چه کنم نمیتوانم
ای شاه نگویمت خدایت
زهرای بتول مرحمت کرد
اینکه شده ام غزل سرایت
بستم دل پاره پاره ام را
پایین ضریح با صفایت
افتاده گره به کار و بارم
قربان ید گره گشایت
غیر از تو و حلقه های زلفت
با هیچ کسی ندارم الفت
از عالم و آدمی سری تو
از هر چه که هست بهتری تو
آنها که تو را عمیق دیدند
گفتند رسول دیگری تو
بر دوش نبی قدم نهادی
معلوم شود که حیدری تو
باید که دم از دمت بگیرد
وقتی که دم پیمبری تو
در شأن و مقام تو همین بس
هم کفو بتول اطهری تو
بر ما بده تا دوا بسازیم
این گرد و غبار پادری تو
صد بار نوشتم و نوشتند
رب الحسنین محشری تو
هم فاطمه ای و هم محمد
هم ساقی و هم که ساغری تو
از ما نکنی دریغ مولا
شیرینی حِس نوکری تو
انگیزه ی خلقت عوالم
ما را به حرم نمیبری تو!؟
دنبال توایم تا قیامت
ارباب همه سرت سلامت
#ولادت_حضرت_علی_ع
#ابراهیم_لالی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir