✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
حضرت معصومه (س)
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن
از کودکی نازِ برادر را کشیدن
خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز
مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن
خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت
با پای دل صحرا به صحرا را دویدن
خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن
قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن
خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن
درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن
مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی
ای کاش وقت احتضار من بیایی
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#قاسم_نعمتی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
حضرت معصومه (س)
آقا سلام خواهرتان روبراه نیست
دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست
می خواست تا به طوس بیاید ولی نشد
ور نه رفیق بی کسی ات نیمه راه نیست
وقتی به قم رسید خرابه نشین نشد
آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست
یک مرد هم نیامده نزدیک محملش
شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست
اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان
در قم محب فاطمه بودن گناه نیست
دروازه را که دید به یاد رباب گفت
در شهر شام هیچ کسی سر به راه نیست
زینب کجا و محمل بی سایبان کجا
بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا
زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد
معصومه ات بجز تو کسی را صدا نزد
مسموم شد ولی به هوای زیارتت
با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد
میخواست تا شهیده شود مثل مادرش
هرچند تازیانه به او بی حیا نزد
از کوچه ای گذشت که نامحرمی نداشت
اطراف او کسی سخن نابجا نزد
آقا اجازه؟! فاطمه ی تو زمین نخورد
اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد
اصلا به جان فاطمه سوگند یارضا
اورا کسی برای رضای خدا نزد
اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را
قم ،امن بود، فاطمه را بی هوا نزد
این کوچه ها کجا؟! غم آن کوچه ها کجا
زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#مجید_تال
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح حضرت معصومه (س)
بانو همیشه خیر شما میرسد به ما
از تو چقدر بوی رضا میرسد به ما
شاعرشدم که دعبل دربارتان شوم
هرچه نمیرسد،که عبا میرسد به ما
این شور هیئتی جوانان شهرمان
از آب شور شهر شما میرسد به ما
وقتی مزار حضرت زهرا مزار توست
بوی بهشت هم زِ دوجا میرسد به ما
از لطف بیکرانه ی تو جمکرانی ام
از هرسه شنبه حس دعا میرسد به ما
بانو جواب پرسش من را خودت بده
آیا برات کرببلا میرسد به ما؟
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#سجاد_خودسیانی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح حضرت معصومه (س)
امام کل گنبدهاست گر تَحْتُ الْحَنَک دارد
که در پشت سرش معصومه فوجی از ملک دارد
جهان را می کند روشن ولی با نور این گنبد
یقین دارم به نور افشانی اش خورشید شک دارد
جهان کوچکی دارد ولی از هر نظر کامل
که زیر گنبدش هم چرخ دارد هم فلک دارد
کسی که مبدأ میل جهان را می دهد تغییر
برای طعم این تغییر دریایی نمک دارد
اگر که این همه گلدسته دارد معنی اش این است
به زُوّار گرفتارش فقط قصد کمک دارد
کریمه، عالمه یا ساجده یعنی که این خانم
فقط با چارده معصوم فصل مشترک دارد
یکی با دیدن گنبد یکی با بوسه بر مرقد
برای زائرانش نسخه های تک به تک دارد
نگو که سنگ قبر بهجت و علامه در اینجاست
بگو معصومه دور مرقدش سنگ محک دارد
منم در زیر پای زائرانش خسته و بی تاب
اگر دیدی که سنگی در حرم قدری ترک دارد
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#مهدی_رحیمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح حضرت معصومه (س)
عطر خوشبویی که در سر تا سرِ ایران گم است
از گلاب نابِ قمصر نیست! از شهر قم است
مهربانویی که با لبخند مهمان می کند
باز دل راهی شد و اینبار بارِ چندم است
می نشیند پای حرفِ زائران خسته دل
فکر و ذکرش غصه های بیشمار مردم است
در حریمش می شود همسایهٔ خوب خدا
هر کسی که راه را گم کرده و سردرگم است
در مسیرِ چادرش خورشید زانو می زند
بسکه محجوب است و ماهِ آسمانِ هفتم است
از ضریحش گریه می بارد! نه اینکه معجزه ست
روضهٔ داغ برادر در رواق هشتم است
صحنِ آیینه یقیناً بعدِ ایوانِ نجف
در مقامِ دلربایی در مقامِ دوم است!
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#مرضیه_عاطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام زمان(عج)
کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان
گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان
آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان
یک قدم محض رضای تو نشد بردارم
اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان
در بساط غمتان مدعی ام اما حیف
غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان
پروبالم شده زخمی به زمین افتادم
کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان
غیر این خانه پناه دگری نیست مرا
باز کن دربه رویم پشت درم آقاجان
تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است
راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان
بعد مشهد سفر کرببلا میچسبد
یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان
در شب اول قبرم به شما محتاجم
گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#روح_الله_پیدایی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام زمان(عج)
دلم هوای تو کرده دلت خبر دارد
برای حاجت قلبم دعا اثر دارد
به سود من بود این که غلامتان هستم
که بی تو عاشقی آقا فقط ضرر دارد
همان زمان که صدایم زدی به خود گفتم
یقین که یوسف زهرا به من نظر دارد
دوباره جمعه رسید و رسیده جان به لبم
چرا که از غم هجرت دلم شرر دارد
خوشا به حال کسی کز فراق مولایش
همیشه قلب حزین و دو چشم تر دارد
نمی رسد به وصال تو عاشق خسته
اگر دمی چو بخواهد دل از تو بردارد
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#محمد_مبشری
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر امام زمان(عج)
تا دلت خون است، هر روز از من و امثال من
غیرِ سرخی نیست، در تقویمِ ماه و سال من
روضههایم مو به مو هر وقت، تقدیم تو شد
قطره قطره خیس شد پروندهی اعمال من
آبرویم مثل اشکت ریخت، پای نامهام
چشم تو بارید، جای چشم من بر حال من
ریخته بارِ ثواب از کولهبارِ پارهام
جز گناهانِ بزرگم نیست، در غَربال من
با تو شد تفسیر، خیرِ "ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه"
بارها خروار دادی بابتِ مثقال من
هر زمان شرمندگی شد مانعِ برگشتنم
دیدمت از دور، میآیی به استقبال من
گم شدم؛ بیراهه رفتم؛ بارها و بارها
باز، هر بار این تویی که آمدی دنبال من
زندگی و جان و مال و آبرویم مال تو
یک رضایتنامه از عمقِ نگاهت مال من
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#رضا_قاسمی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر حضرت زینب(س)
اوصاف ذوالجلال دمادم مشخص است
توحید ناب در همه عالم مشخص است
بیت النبی که مرکز اسماء کبریاست
یک یک در آن عشیرۀ خاتم مشخص است
از بعد پنج تن، به خداوندیِ خدا
تفسیر گوی سورۀ مریم مشخص است
در حرفِ صادِ سوره، ببین صبرِ زینبی
سرتاسرِ مصیبت اعظم مشخص است
از یک نگاهِ سِرّیِ خواهر، برادری
تا روز حشر، خیمه و پرچم مشخص است
تا چشم، کار میکند از خانۀ علی
تا نینوا صفوف منظم مشخص است
مژده بده، عقیلۀ آل علی رسید
آئینۀ جمال و جلال علی رسید
حمد و ثنای نور که آسان نمیشود
وصف خدای عشق، بدینسان نمیشود
آن خانه ای که«یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ»در اوست
شرحش به شعر و نظم و به دیوان نمیشود
آنکس که در کتاب خدا مدح میشود
مدحش به غیر آیۀ قرآن نمیشود
آن تربیت شده، سرِ دامان فاطمه
جز با زبان فاطمه اذعان نمیشود
گنجینۀ نهان معارف شد آشکار
ورنه عیان، معارفِ پنهان نمیشود
سلطان عشق، گفت که این خواهر من است
هر دختری که خواهر سلطان نمیشود
دلهای بی قرار به سامان رسیده اند
تا زینب و حسین ز رضوان رسیده اند
اینجا نگاه آینه هم، حرف میزند
گفتارِ عاشقانه چه کم، حرف میزند
وقتی شوند عاشق و معشوق روبرو
بوسه، بجای نوحه و دَم حرف میزند
دیدار اول است،ولی مثل آخر است
گویا کسی ز قامت خم حرف میزند
عمق نگاه پاک پیمبر به زینبش
از شعلۀ خیام حرم حرف میزند
فرمود: احترام به این طفل واجب است
دارد نبی ز غصه و غم حرف میزند
آرامش حسین بهم ریخت ناگهان
چشمان خیسِ فاطمه هم حرف میزند
قنداقه چونکه دست بدستِ حسین شد
زینب عجیب، واله و مست حسین شد
کودک، کنار سیبِ بهشتی نفس کشید
یک بوی سیب آمد و آهی سپس کشید
این بوی سیب تا تهِ گودال هم رسید
وقتی تنِ برادرش از خار و خس کشید
نیزه شکسته های تنش را کنار زد
بیرون، تنِ نهان شده را از قفس کشید
رگها بریده بود و گلویش دریده بود
لب را بر آن گلوی عطش دیده بس کشید
پس دست بُرد زیرِ بدن، رو به آسمان
شکرِ خدا نمود و ز دیدار دَس کشید
اوباشِ کوفه بر سرِ بانو که ریختند
نعره ز ناقه آمد و بانگ جرس کشید
با ناقه های تازه نفس، بی جهاز رفت
از کربلا به کوفه و شام و حجاز رفت
امروز تلِّ زینبیه، قبله گاهِ ماست
یعنی حریم حضرت زینب پناه ماست
آری، حرم چو در خطر افتد،به او قسم
اول، حریم زینبیه قتلگاه ماست
ما راهیان کوی حسینیم و بیدرنگ
هر بقعه ای که در خطر افتاد، راه ماست
آل سعود، مثل زباله ست زیر پا
هیئت، زمان حمله به دشمن،سپاه ماست
ما تخت و تاج پادشهان زیر و رو کنیم
شاه نجف، همیشۀ تاریخ شاه ماست
ما اقتدا به پرچم عباس میکنیم
پیوسته در نگاه ولایت نگاه ماست
روزی که بر سلالۀ زهرا فدا شویم
با قهرمان کرب و بلا آشنا شویم
#ولادت_حضرت_زینب_س
#محمود_ژوليده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر حضرت زینب(س)
گوش کن از دل افلاک خبر می آید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می آید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر می آید
سوره صبر در آغوش سحر می آید
شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر
فاطمه دختری آورده برای حیدر
دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدر حیدر باشد
خواهری آمده عشق دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد
عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایق پیغمبری است
فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانت بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانت بود
احمد آنروز چه می دید که گریانت بود
احمد آنروز تجلی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟
قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را
عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گل روی بهشتی تو بانو صلوات
بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریه ات آرام نشد
دیدی از دور و برت عطر کسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
چشم بر هم زدی و عشق مجسم آمد
بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشهء چشم همه آن دم آمد
کودکی سوی تو با دیدهء پر نَم آمد
گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب
بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشق حسین ،اصل سلوک و سِیر است
سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است
آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه
ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبهء عشق برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیای تو چشیده است نمی
نائب فاطمه، صدیقهء ثابت قدمی
کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست
جای امثال شما در کُره خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیده ای اما لب تو شاکی نیست
چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی
آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهء تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود
روی نی گفت برادر همه جا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله
ای تمنای دل خون خدا یا زینب
در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب
مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب
نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب
نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر
تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر
#ولادت_حضرت_زینب_س
#مجتبی_شکریان
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شعر حضرت زینب(س)
آستان دیدیم و پیشانی شدیم
آسمان دیدیم و بارانی شدیم
عشق آمد باز طوفانی شدیم
بعد از این عمان سامانی شدیم
نوبتِ گنجینه الاسرار شد
حرفِ زینب شد علی تکرار شد
باز شورِ موجِ این دریا علیست
باز جانِ این مسمطها علیست
تا تپیدنهای دلها یا علیست
حرفِ اول حرفِ آخر با علیست
مرتضی امشب سلامش زینب است
فاطمه اینبار نامش زینب است
ناگهان جانِ جهان را دیدهای
رویِ دستی آسمان را دیدهای
بی کران در بی کران را دیدهای
چار دریا تو امان را دیدهای
گرچه این خانه پُر از نیلوفر است
دختر اما باز چیزِ دیگر است
در تنزل حق تعالی زینب است
این خدایم نیست اما زینب است
این حسین است این حسن یا زینب است
تا علی زهراست زهرا زینب است
آمد و جامِ خدا بر لب رسید
اولین و آخرین زینب رسید
■
کیست زینب کیست این مرد آفرین
کیست زینب یک تنه فتح المبین
"زن مگو خاکِ درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین"
زن اگر این است مردی چیست چیست
"فاطمه داند که زینب کیست کیست"
کیست این خورشیدِ فردای حسین
ما رات الّاجمیلای حسین
عین و شین و قاف در حایِ حسین
آمده تا پُر کند جای حسین
اینکه زیرِ شهپرش عباس بود
پلههای منبرش عباس بود
کیست این روح شکوه ذوالفقار
کیست معنیِ علی در کارزار
کیست او "بِنتُالجلال اُخت الوقار"
کیست او باید بگوید سازگار:
"ای که در تصویرِ انسان زیستی
کیستی تو کیستی تو کیستی"
از نجف گفتیم مدهوش تو بود
از عَلَم گفتیم بر دوش تو بود
از حرم گفتیم آغوشِ تو بود
از دلت گفتیم در جوشِ تو بود
گرچه در ابعاد عالم گفتهایم
هرچه گفتیم از شما کم گفتهایم
آفرید از دل تو را از جان تو را
ریخت حق در قالبِ انسان تو را
قبله وقتی هست سرگردان تو را
سجده باید کرد هر دوران تو را
تو خودت بِیتُ الحرامی کم که نیست
عمه جانِ نُه امامی کم که نیست
کعبهی شش گوشه شش در داشتی
خوش بحالت شش برادر داشتی
از محبت شش برابر داشتی
چار پَر اما دو شهپر داشتی
نوری و عالم نمیبیند تو را
چشم نامحرم نمیبیند تو را
هیچ کس اینگونه حیدر را ندید
در حجاب حق پیمبر را ندید
بر جحاز ناقه منبر را ندید
زیر پایی کاخِ کافر را ندید
هیچ کس اینگونه سرداری نکرد
هیچ کس اینسان جگرداری نکرد
کربلا برشانههایت بود و دید
شاهد پروانههایت بود و دید
خیمهها گُلخانههایت بود و دید
نوبتِ دُردانههایت بود و دید
بی حسینت زود پیرت کردهاند
ریسمانها دست گیرت کردهاند
آه ای دل از پریشانی بخوان
روضهای از آنچه میخوانی بخوان
از وداعی سخت بارانی بخون
اندکی عمان سامانی بخوان
گرچه عمان منزوی شد روضه شد
این مسمط مثنوی شد روضه شد
"خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سیلِ اشکش بست بر وِى راه را
دودِ آهش کرد حیران شاه را
در قفاى شاه رفتى هر زمان
بانگ مَهلاً مهلااش بر آسمان
کاى سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لَختى سبک تر زن رکاب
تا ببوسم آن رخ دلجوى تو
تا بـبویم آن شکنج موى تو
شه سراپا گرمِ شوق و مست ناز
گوشه چشمى بدان سو کرد باز
دید مشکین مویى از جنس زنان
بر فلک دستى و دستى بر عنان
پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد
تا رُخَش بوسد الف را دال کرد
همچو جانِ خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته در گوشش کشید
کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟
یا که آهِ دردمندان در شبی؟
پیش پای شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عِنان گیری مکن
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
جان خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
معجر از سر پرده از رُخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن"
#ولادت_حضرت_زینب_س
#حسن_لطفی
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مدح حضرت زینب(س)
دارم به سر حال و هوای زینبیه
پر می زند قلبم برای زینبیه
خیلی ارادتمند بانوی دمشقم
جان می دهم اصلا برای زینبیه
باید که دعوتنامه ای آید ز ارباب
تا پا نهم در کربلای زینبیه
قصد زیارت می کنم با بال بسته
شاید رسم صحن و سرای زینبیه
.. باید دهان را با گلاب ناب شویم
.با احترام بیکران.. زینب بگویم
هرچه سرایم آیه های قیل و قال است
از بانویی که صاحب قدر و جلال است
خیلی بزرگان گفته اند درمدح زینب
درکش یقین از ما زمینی ها محال است
باید که بال و پر دهند بهر پریدن
ورنه که این پاها برای ما وبال است
زینب کجا و مدح های ناقص ما
ما هر چه می گوییم یک وهم و خیال است
.. باید که بنویسم دمادم از عقیله
. باید بگیرم چشم زمزم از عقیله
این بانوی عظماست چون جانان حیدر
جایش بودقطعا روی چشمان حیدر
نامش مسما دارد و زیبنده باشد
او هست اصلا زینت دامان حیدر
حتما حضورش باعث تسکین درد است
زین ا ب است و دارو و درمان حیدر
عین امیر مومنان دارد صلابت
خوانند او را بعد زهرا «جان حیدر»
.. این دختر از دامان زهرا رفته بالا
..در سایه ی الطاف مولا رفته بالا
این بانوی عظما، گرفتار حسین است
در هر شرایط، هرکجا یار حسین است
از عشق او تب می کند جان می سپارد
بی بی عالم چون که بیمار حسین است
فرقی ندارد در مدینه یا که کوفه
در هر کجا باشد خریدار حسین است
عاشق تر از او در قیام کربلا نیست
او عاشق جانباز و پرکار حسین است
#ولادت_حضرت_زینب_س
#محسن_راحت_حق
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir