eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان مثل کبوتران که به پر داشتن خوشند پروانه‌ها به شمع سحر داشتن خوشند ما زیر پای او جگری پهن کرده‌ایم امثال ما فقط به جگر داشتن خوشند آنانکه هیچ در خور نامش نداشتند نذر قدوم یار، به سر داشتن خوشند این کیسه‌های خالی ما سالهاست با نان از تنور فاطمه برداشتن خوشند از معجزات مزد کنیزیِ فاطمه‌ست این نخل‌ها اگر به ثمرداشتن خوشند تنها اگر پسر شود آواره‌ی حسین این مادران به فیض پسر داشتن خوشند این خانواده که همه خورشید پرورند حالا تمامشان به قمر داشتن خوشند با جُرعه مستها همگی یک‌دل‌اند و بس مدیون چشمهای ابوفاضل‌اند و بس گاهی بهار با چمنش جلوه میکند پیغمبرانه در قرنش جلوه میکند یوسف هوار می‌کشد و جامه می‌درد وقتیکه بوی پیرهنش جلوه میکند لبهای خویش را که کمی آب میزند مثل عقیق بر دهنش جلوه میکند بر بام کعبه میرود و خطبه میکند وقتی رگ ابوالحسنش جلوه میکند در سجده‌های نافله‌های شبانه‌اش ارثیه‌های پنج تنش جلوه میکند با هیبت و جلالت امّ‌البنینی‌اش عباس دست بت‌شکنش جلوه میکند گاهی میان هیئت ما دم که میدهند در دستهای سینه‌زنش جلوه میکند آمد امامزاده‌ مأنوس اهل بیت محرم‌ترین محافظ ناموس اهل بیت آماده‌ام دوباره مسلمان کند مرا با یک نظر ابوذر و سلمان کند مرا از جلوه‌های ذاتی چشمش بعید نیست یعقوب و خضر و یوسف کنعان کند مرا آنجا که پای مرکب او میکند گذر عشق است اگر که ریگ بیابان کند مرا وقت ورود دسته به هیئت خدا کند تیغ علم بیایدو قربان کند مرا آنانکه از سرای تو پا پس کشیده‌اند واللهِ ارمنیِ علم‌کش ندیده‌اند عباس آمده که برادر شود، همین پایش رکاب حضرت خواهر شود همین نزد حسین آمده با سربزیری‌اش امضای سربلندی مادر شود همین دستی که داد، واسطه دستگیری است دستش بناست شافع محشر شود همین آمد به یمن منصب باب‌الحوائجی مشکل‌گشای این همه نوکر شود همین پیش بنات فاطمه قد راست کرده است تا سایبان چند کبوتر شود همین با آن جلالت و عظمت آمده فقط امّید مادر علی اصغر شود همین انصاف نیست خشکی لبهای تشنه‌اش با بند خیس مشک کمی تر شود همین او آمده دل همه را ترجمه کند سقا و آب و علقمه را ترجمه کند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان امشب از تشنگی سخن دارم که از آن آب در دهن دارم همه جویای آب و من عطشم جز می تشنگی دگر نچشم چه اگر آب راز نعمت هاست تشنگی نیز فوق لذت هاست هرکس از آب تا سخن راند لذت تشنگی نمی داند فلک در دست نوح تشنگی است شب میلاد روح تشنگی است کیست آن نوح تشنگی عباس چیست آن روح تشنگی عباس شده امشب ز نور این اختر آسمان مدینه روشن تر وه ز ام البنین که با لبخند کرده تقدیم حیدر این فرزند لب شیر خدا ثنا گویش مست ازبوسه های بازویش نیست معصوم و پورمعصوم است عمر را در حضور معصوم است عبد و مجذوب جلوه ی خالق بر امام زمان خود عاشق پرچم عشق تا حسین افراشت از رجال و نسا دو عاشق داشت آن دو حق باور و حسین شناس که یکی زینب و یکی عباس سنجش عقل با ابالفضل است نغمه ی عشق یاابالفضل است نیست عباس جز سوای حسین که بود خلقتش برای حسین غیرت جاودانه ی تاریخ درشجاعت یگانه ی تاریخ چون علی درجدال بدروحنین شاهد قهرمانیش صفین برسرآسمان علم زده است صف صفین را بهم زده است اندر آن رزمگاه رعب آور پیش چشمان مات دو لشکر نوجوانی نقاب بر صورت بوسه ی آفتاب بر صورت قامت او به اعتدال علی رجز و حمله اش مثال علی اسب اورا هلال بسته نعال عمر او در حدود هفده سال همه را محو ترک تازی کرد بس که باتیغ و نیزه بازی کرد صحنه را چون برای رزم آراست بانگ هل من مبارزش برخواست همه از آن دلیر ترسیدند مرگ راچون به چشم خود دیدند زد معاویه زآن میان آوا برشجاعی به نام بوشعثا که بلرزید بند از بندش آن نگون بخت وهفت فرزندش رفته در جنگ و برنگردیدند همه در خون خویش غلطیدند بعدازآن کس به صحنه پانگذاشت چون کسی جرات جدال نداشت دشمن و دوست در تماشایش همه محو دلاوری هایش کآن جوانمرد سرفراز آمد به میان سپاه باز آمد در کنار پدر قرار گرفت پدرش نیز در کنار گرفت ازرخش تا علی نقاب افکند وز رخ ماه او حجاب افکند دیده ها خیره گشت در عباس کس نبود آن جوان مگر عباس عظمت های حیدری اورا شد نمایان به ظهرعاشورا کزحرم بانگ العطش بشنفت خوانداورا به برامامش و گفت ای علمدار من برادر من ای توپشت و پناه لشکرمن تشنگی از حرم گرفته مجال روبه میدان ولی نه بهر جدال به سوی علقمه شتاب آور بهر طفلان تشنه آب آور آن زمان بود کآن زغیرت مست مشک بردوش و رایت اندر دست تاخت سوی شریعه توسن را منهزم کرد خیل دشمن را گام درساحل فرات نهاد مهر بر چشمه ی حیات نهاد درجهادی که جسم وجان میداد باز هم باید امتحان میداد امتحانی که فوق باور بود چون کمال جهاد اکبر بود در دو دنیایش آبرو دادند بهترین نمره را به او دادند دست درآب و پای بر سر نفس گه در عشق کوفت گه در نفس نفس گفتا برای خیر و صلاح آب خوردن برای تست مباح عشق گفت این ثواب را بگذار تشنه برگرد و آب را بگذار نفس گفتا بنوش آب و بمان تابگیری ز جان خصم امان هان بیا ترک ترک اولی کن تشنگی را به آب سودا کن او در آن گیرو دار عقل وجنون که ز دریا چسان روم بیرون زآن طرف روح انبیاء عزیز قدسیان عرشیان ملائکه نیز همچو مقداد و بوذر و عمار حمزه و زید و جعفر طیار نگران جمله تا که او چه کند از پی حفظ آبرو چه کند آب چون ریخت بر زمین عباس همه گفتند آفرین عباس 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ چهارم شعبان آواز عشق بی تو صدایی نداشته ست قبل از تو عشق راه به جایی نداشته ست جان ادب بدون تو نایی نداشته ست دنیای بی تو هیچ صفایی نداشته ست با تو طلوع عشق و ادب را رقم زدند غم را ز قلب های محبان قلم زدند نام تو اولین قسم پاک عالم است ایمان تو شبیه قدم هات محکم است در حسرت لبان تو لبهای زمزم است از تو هرانچه می شنوم باز هم کم است نامت ز کودکی به لب ما ترانه بود عباس عشق بود علم ها بهانه بود ای سر به زیر پیش تو والا مقام ها ای مقتدای قاطبه ی با مرام ها بالاست پرچم تو کنار امام ها لال اند در مقابل مدحت کلام ها در راه عشق چیره به بی حاصلی شدیم گفتیم یا حسین و ابوفاضلی شدیم در شرق و غرب حضرت مشگل گشا تویی در شهر درد کوچه ی باب الشفا تویی آیینه ی تمام قد مرتضی تویی تفسیر عبد صالح بی ادعا تویی ما شیعه ایم و کار جهان شد به کام ما در هر نماز سمت تو باشد سلام ما در مهد نور شهره به قرص قمر شدی در دلبری ز اهل هنر با هنر شدی هر جا نبرد بود تو مرد خطر شدی ضرب المثل برای دل پر جگر شدی مصداق با شکوه ابالفضل می شود پژواک لفظ کوه ابالفضل می شود جای تو هست در دل تقدیر کربلا با تو حماسی است مزامیر کربلا زیبا تر است با تو تصاویر کربلا کعبه ست زیر سایه ی تأثیر کربلا محشر که دست های تو باب شفاعت است سینه زن تو را چه خیال از قیامت است دست کریم خسته ی بخشش نمیشود وقت عطا معطل خواهش نمی شود عباس جز به نور ستایش نمی شود فضلش به صد کتاب نگارش نمیشود چرخیده کارها ز طفیل کریم ها عباس بوده مرشد خیل کریم ها ای سایه سار عالمیان پرچم شما ای تکیه گاه پیر و جوان پرچم شما بالاست تا ابد به جهان پرچم شما راه بهشت داده نشان پرچم شما زائر رسید صحن تو و رستگار شد شهر بهشت در حرمت آشکار شد این دست ها که رو به ضریحت دراز شد از روزگار سفله ی دون بی نیاز شد نامت کلید بود و در بسته باز شد عباس گفتم و همه جا چاره ساز شد یا کاشف الکروب ببین دل شکسته ایم تنها به آستان شما چشم بسته ایم سوگند بر خروش فرات و خجالتت بر چشم های خون زده ی پر جراحتت بر گریه ی حسین زمان شهادتت مبهوت مانده کرببلا از حمایتت روح القدس به خامه ی خامم نگاه کرد مدحت دوباره حال مرا رو به راه کرد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان خوب شد , ایران ما یک سهم از زهرا گرفت خوب شد یک زن , میان خاندانت جا گرفت لطف کرده فاطمه , ما را حساب آورده است خوب شد این دفعه این عرض دعای ما گرفت ما حساب کار خود را از ازل پس داده ایم اینچنین بوده که چشم مادرت ما را گرفت شهر بانوی قبیله , شد کنیز فاطمه مثل مروارید بود و رزق از دریا گرفت در هیاهوی دو رنگی عرب های حجاز پرچم ایرانیان را مادرت بالا گرفت حامل نور “امامت” بود , بانوی حسین تا به دنیا آمدی , تبریک از مولا گرفت خاک پایت سرمه ی چشم تمام قدسیان آفرینش با قدوم پاک تو “معنا” گرفت زینت سجده تویی , زین العباد عالمی با نماز تو , “عبادت” جلوه ای زیبا گرفت بشکند دست کسی که پیش چشمان ترت زیور از گوش یتیمان , شام عاشورا گرفت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالی‌تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی‌تر علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه به حمدِالله وَالمِنَّه ولی‌الله ست والی‌تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می‌روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قالیچه‌ی تبریز می‌گردیم قالی‌تر – علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد – اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانه‌‌ی ما را “به بوی سیب او بخشم سمرقند و بخارا را”*۱ در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می‌بخشد گداها را گداها را لبِ گهواره‌اش پروانه‌ای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را – علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد – خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست می‌دارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که می‌بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را – علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد – بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از بالا اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی هزار , الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خوانند که با شمشیر می‌گردی علیِ اکبرِ ثانی علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه اینهم نه , که طوفان‌تر زِ طوفانی – علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که در تکرارِ زین‌العابدین باشد – تو صبح و شام می‌گِریی زِ سوزِ استخوان آقا به زخمِ کهنه‌ی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟ سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا قنوتت را که می‌دیدند خواهرها… می‌گفتند امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا تو سی‌سال است می‌گریی چرا پیراهنش بردند؟ تو سی‌سال است می‌سوزی زِ لبخندِ سنان آقا – علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد علی آمد که در تکرار زین‌العابدین باشد ۱. دوست داشتم بگویم: *من از مال علی بخشم … 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان به دنیا آمدى تا مطلبى دیگر بیاموزم من از رفتار تو الله را اکبر بیاموزم کلاس درس شد سجاده ات,من روز میلادت نشستم تا جهان را پاى این منبر بیاموزم بریزم دور این ناعلم هارا و منِ خود را بدون واسطه از ساقى کوثر بیاموزم سر شب در تَعَلُّم سر به مهر کربلا بگذار سحر بردار سر از سجده تا از سر بیاموزم دعا در حق دشمن کردن و با دوست سر کردن مرام شیعه را در سطح بالاتر بیاموزم زبان تائبین وخائفین را پانزده گانه به هنگام دعا از چهارمین حیدر بیاموزم طریق روضه خواندن را ز تو آموختم,اما؛ طریق نوکرى را باید از قنبر بیاموزم دعا را از ابوحمزه,مکارم را از اخلاقت تجافى جهان را از همین منظر بیاموزم هر آن چیزى که میبینم دلیلش کربلا باشد اگر چیزى می آموزم به چشم تر بیاموزم فرات مست را از چشم,تل را از سر شانه ته گودال را از گودى حنجر بیاموزم و مصداق شنیدن کى بود مانند دیدن را بخوانم زندگیت را,مگر بهتر بیاموزم اگر دیدم گلوى غنچه اى رد میشود از تیغ شبیه تو گریز بر على اصغر بیاموزم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان ای شکوه فراز های دعا نغمه ی عرشی و صدای دعا دست من را بگیر از عَرشَت بنده بنواز‌, ای خدای دعا بنده ای را که دور افتاده بنما امشب آشنای دعا من دخیل دعای تو هستم بنده ی ربّنای تو هستم دلی امشب به خاک پات افتاد ششمین دلبر خدا سجاد یا علیِّ بن سید الشهدا شد زِ ذکرت دلم حسین آباد می نویسم اسیر یعنی من که شدم با تعلّقت آزاد نوکر خانه زاد نام من است عبدِ زین العباد نام من است بارش رحمت خدایی تو دلخوشی دل گدایی تو سینه ی تو اگرچه پُر درد است به جراحات دل دوایی تو در اسارت اگر که باشی, باز به کرم کردن آشنایی تو گنج العرش است زیر پاهایت رحمت واسعه است بابایت ما به دستان تو مسلمانیم از تبار شما و سلمانیم شهربانوی ماست مادر تو ما تو را خویشِ خویش می دانیم بس که ما عاشق “علی” هستیم میزبان شه خراسانیم نه فقط قلب ما سرای شماست کلِّ ایران ما برای شماست شب میلادت ای سلاله ی نور مست ذکر علی شدیم, چه جور نورت ای آفتاب مشرقِ مِی از دلِ خسته ام چو کرد عبور یادم آمد فروغِ رویِ تو و آن تجلّی و آن زمان حضور گفتم این ماه عالم ذَر بود که ازل از رخش منوَّر بود گفتم این ماه آمده تا ما برسیم از مسیر او به خدا آمده دومین علی من و علی خانواده ی زهرا سفره ی شیعگی چه با نمک است با علی های سیدالشُّهدا پسرانش همه علی هستند اسدُالله منجلی هستند علی اکبرش چه غوغاییست چه قَدَر هیبتش تماشاییست از علی اصغرش چه گویم, چون او خودش وقت رزم, زهراییست علی اوسطش سپهر دعاست کار وی چون خداش یکتاییست حضرت زین العابدین است او با غمی جانگداز عجین است او او ستم دیده و بلا دیده کوفه و شام و کربلا دیده دیده بر نی سر حسین و سپس خنده ی نیزه دار را دیده سر بازار دور عمّه ی خود چقدر چشم بی حیا دیده دور او حرف ناصواب زدند لب به پیمانه ی شراب زدند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان باسجده هاش زینت سجاده ها شده است سجاده اش ادامه ی عرش خدا شده است مجموعه ی تمام ِ صفات ِ پیمبران آئینه ی تمام نمای خدا شده است در صورتش پیمبر و در سیرتش علی در مهربانی آینه ی مجتبی شده است هم افتخار قوم بنی هاشم از عرب هم افتخار مردم ایران ما شده است ارباب بوده است ولی از فروتنی هم سفره با اسیر و یتیم و گدا شده است محصول کیسه ی سردوشش به نیمه شب نان و پنیر خانه ی صد بینوا شده است بیمارمصلحت شده امابه دست خویش بیماری تمام جهان را دوا شده است در معرکه نبوده ولی راز دشمنان باذوالفقارخطبه ی او برملا شده است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان آمدی و گشته دعا عاشقت زمزمه و شور و نوا عاشقت روی مهت کرده مرا عاشقت حضرت سجاد خدا عاشقت با دم تو ذکر و دعا جان گرفت بندگی ما به خدا جان گرفت ای که شما روح دعایی به حق مظهر ذات کبریایی به حق معنی مهری و وفایی به حق هرچه بگوییم سزایی به حق ای که تویی زینت محراب ها زینت سجاده و مهر و دعا حضرت سجاد مرا مست کن زینت عباد مرا مست کن سرور زهاد مرا مست کن می زده فریاد مرا مست کن حضرت ساقی به دلم می بریز یک دو پیاله نه پیاپی بریز تا که نفس هست سراییم ما بر در این خانه گداییم ما خاک کف پای شماییم ما سینه زن تحت لواییم ما لطف جلی ای نوه بوتراب مثل علی ای نوه بوتراب ای که تو مهتاب شب تارمی دلبر و دلداده و دلدارمی هیچ ندارم تو خریدارمی در همه اوقات شما یارمی گرمی بازار به کارم شدی ای که همه دار و ندارم شدی آمده ای مرا مسلمان کنی کیسه خالی مرا نان کنی بر سر این سفره تو مهمان کنی باز مرا غرق در احسان کنی ریزه خور خوان توام یاعلی دست به دامان توام یاعلی غلامی ات گشته مرا افتخار دارم از این نوکری ات اعتبار تا که تویی با دگرانم چکار حضرت باران به کویرم ببار روشنی و نور دوعینی شما علی اوسط حسینی شما آه بمیرم که چها دیده ای در دل شب طفل رها دیده ای یک سر از تن تو جدا دیده ای همره عمه چه بلا دیده ای باز هوای شهدا زد به سر زیارت کرببلا زد به سر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان سویِ مجنون برسانید که لیلایی هست ما شنیدیم در این شهر که آقایی هست دورِ این خانه شلوغ است اگر جایی هست دردمندیم و دلی خوش که مداوایی هست شبِ عید است بیائید حنا بگذاریم سر به خاکِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد پَرِ گَهواره‌یِ تو روحِ مسیحا دارد وَ حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد نوه‌یِ حضرت زهراست تماشا دارد جلوه‌یِ نامِ علی بر تو مبارک بادا سومین نامِ علی بر تو مبارک بادا فطرسی آمده و از تو پَری می‌خواهد از تو عیسیٰ نفسِ ناب تری می‌خواهد یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می‌خواهد که غبارِ قدمت رُفتِگَری می‌خواهد یا کریمیم و سرِ جاده‌یِ تو شیعه شدیم ما کنارِ پرِ سجاده‌یِ تو شیعه شدیم عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد تازه شاید که سَرَش بر کفِ پایَت برسد چشمِ جبریل اگر سویِ عبایت برسد نه محال است مقامش به گِدایَت برسد نه فقط پهنه‌یِ افلاک نمک گیرِ تو اند تو از این کشور و این خاک نمک گیرِ تو اند مثلِ پیراهنِ یوسف که به کنعان آمد مثلِ اَبری که سرِ خاکِ بیابان آمد صاحبِ خانه‌یِ خود جانبِ ایران آمد خانه‌ی مادری‌اش شاهِ خراسان آمد خاکِ ما خانه‌ی تو سایه‌ی مطلق داری حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری عشقِ ایرانیِ ما کارِ بنایت با ماست حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست طاقِ گلدسته , رواق , آینه‌هایَت با ماست خادمیِ حرم و صحن و سرایت با ماست طرحِ زیباتری از باغِ جنان می‌سازیم وَ ضریحِ نویی با فرشچیان می‌سازیم مصلحت بود اگر شیرِ خدا می‌گشتی تو علی هستی و شمشیرِ خدا می‌گشتی مست از جلوه‌یِ تکبیرِ خدا می‌گشتی تکسوارِ عرب و تیرِ خدا می‌گشتی بازویِ هاشمی‌ات تیغِ دو دَم گَر میداشت کربلا زیرِ قدم‌هات تَرَک بَر میداشت رُخصَتَت بود اگر یک تنه لشکر بودی میمنه , میسره بودی و مکرّر بودی ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی کربلا دید پدر را نَفَست یاری کرد وَه که با نامِ تو عباس علمداری کرد واژه‌ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد خطبه‌ات شورِ علی در دلِ پیکار آورد چه بلائی به سرِ کاخِ ستمکار آورد شیعه را با شب و شمشیر و دعا بار آورد با تو در شام عجب معرکه بر پا شده است که دعا گوی شما زینبِ کبری شده است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان پر می کنیم از می گلوی باده ها را تا مست باشیم انتهای جاده ها را بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده ها را امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت دست ارادت های ما سجاده ها را خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب آنی بگیرد دست این افتاده ها را بعد از پدر حالا پسر می آید از راه خدمت کنید آقا و آقازاده ها را این دومین نوریست که تا منجلی شد او هم علی بن حسین بن علی شد در آسمانم ماه را می بینم امشب گمراهم اما راه را می بینم امشب چشم سرم را بستم و با دیده ی دل لبخندهای شاه را می بینم امشب ارباب خوشحال است و من در دست هایم مال و منال و جاه را می بینم امشب در چشم های این علی دارم علی را یا که رسول الله را می بینم امشب می آید و با هر قدم در زیر پایش جان های خاطرخواه را می بینم امشب حالا که آقای دعا دارد میاید ما را خدا ای کاش قربانش نماید فخر است امشب آسمان را بر زمینش می خندد و افلاک حیران طنینش دست حسین بن علی امشب رکاب و روی علی بن حسین آمد نگینش بی تاب شد, لبخند زد, رویش گل انداخت وقتی که لب های علی شد بوسه چینش خالی ست جای فاطمه هرچند اما خوابیده با لالایی ام البنینش در سوم شعبان رسید از راه, شاه و در پنجمین روزش رسیده جانشینش روح دعا, مرد خدا, جان حسین است او وارث ملک سلیمان حسین است با تیرهایی که روان از چشم جادوست صید غزال نرگس او هرچه آهوست حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست حالا که سجاد است و زین العابدین است محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست محصول پیوند عرب ها و عجم هاست طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست چون همسری پادشاه کشور عشق این افتخار مادری شهربانوست این افتخار مردم این آسمان است اربابمان داماد ما ایرانیان است با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده در راه اثباتت حجر لب باز کرده نه دوستانت که ید عقده گشایت از دشمانت هم گره ها باز کرده حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت در علم حرفی تازه را آغاز کرده شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس آموزگار آسمان! ممتاز کرده هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده تا قاب قوسین خدا پرواز کرده هروقت میخواهم که قلبم را بشویم باید “الهی لاتودبنی” بگویم با دست لبریز از دعایی که تو داری ما را ببر سمت خدایی که تو داری حرفی بزن تا جام من لبریز گردد از باده های حرف هایی که تو داری گرم مناجات است شب های ملائک با لحن جانسوز صدایی که تو داری پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی ست یک روز تا صحن و سرایی که تو داری ما را شبی مهمان خان روضه ات کن در خانه ات, در کربلایی که تو داری هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا انگار هر روز تو عاشوراست آقا آزادی از بند اسارت در اسارت دست خدا بوده است یارت در اسارت در مجلس حکام, بر منبر نشستی بر روی کرسی صدارت در اسارت بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی یعنی شدی پیک بشارت در اسارت با دست بسته باز دستی باز داری وقتی عطا گشته است کارت در اسارت جسم شهیدان را که کفن و دفن کردی با اشک می خواندی زیارت در اسارت ای آسمان, شرمنده از باران چشمت دست مرا پر می کند احسان چشمت باران چشمان تو را باران ندارد ای آسمان! که بارشت پایان ندارد هر روز, یعقوبی! ز داغ یوسفی که پیراهنی را هم از او کنعان ندارد حد اقل آبی بنوش آقا که چشمت دیگر برای گریه کردن جان ندارد هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی بر حرمتی که قاری قرآن ندارد گفتی مرا ای کاش که مادر نمی زاد چه دیده ای که بدترش امکان ندارد؟ بعد از بلای شام, شامت را سحر نیست بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ پنجم شعبان السلام علیکَ یا اول السلام علیکَ یا آخِر السلام علیکَ یا باطن السلام علیکَ یا ظاهِر با همین اشک شوق بر کاغذ می نویسم امامِ من سجاد با صدای بلند می گویم عشقِ شیعه , ابالحسن.‌.. سجاد من فقیرم ولی به رسم ادب زندگی ام همه برای شما خون ناقابلم که هیچ آقا پدر و مادرم فدای شما پدر و مادر تو را آقا دوست دارم خودت که میدانی پدرت فخر عالمین است و مادرت بانویی است ایرانی در میان مصیبتِ دنیا تو زبان دعا به ما دادی هر کجا کار ما گره خورده یادِ ما ذکرِ ربنا دادی آن کسانی که از شما دورند بین زندان نفس محبوسند شیعیانی که اهل دل هستند با صحیفه همیشه مأنوسند گل سجاده مستِ اذکارت دل ما برده ای به یک غمزه ای دمت گرم یاد ما بودی یاد دادی به ما ابوحمزه توشه باید گرفت در عالم از مناجات راغبین شما درِ توبه به روی ما باز است با مناجات تائبین شما در صلاه تو آمده ابلیس شکل ماری تو را گزید اما آنقدر محو ذات حق بودی آخرش گفت: التماس دعا نیمه شب ها به دوشتان کیسه همه جا فکر سائلان بودی ملجأ کودکان درمانده بهر بیچارگان امان بودی جان فدایت که بعد از عاشورا کار تو بوده هر کجا گریه آب می دیدی و دلت می سوخت حافظ دین شدی تو با گریه وقت ذبح چهارپا گفتی: “آب خورده است این زبان بسته؟ پدرم گفته بود أنا العطشان با نوک نیزه شد دهان بسته” دست خالی رسیدم و دارم چشم , بر رحمت قدیم شما بعد عمری مزارتان خاکی است بی حرم ؛ قلبِ ما حریم شما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌