eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
897 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان دِلبری آمده ای دل بِبَری با نَظَـری نوه یِ فاطمه ای نورِ دو چشمِ پدری دشمن وُ دوست همه مُتَّفِقُ القول شدند که تو شایسته تری از همگان خوب تری مثلِ جَدَّت علیِ عالی اعلایی وُ…. نَتَوان گفت خدایی تو علی یا بَشَری رَجَزَت مثلِ علمدارِ حرم طوفانی فصلِ یادآوریِ قصّه یِ شَقَّ القَمَری با اذانَت دلِ اربابِ وفـا را بُـردی هر نَفس ریخته از لَعلِ تو دُرُّ و گوهری قَسَمی می خورم وُ می شکنم قافیه را به خاییِ خدا آمده احمد دنیا خُلق وُ خویِ نَبی وُ بویِ علی یعنی این صاحبِ قدرتِ بازویِ علی یعنی این پسرِ اَرشدِ اربابِ کَرَم در معـنا مالکِ تیغِ دو اَبرویِ علی یعنی این حسنی صورت وُ سیرت علوی آوازه وَ هُوَ الحقُّ و هُوَ الهُویِ علی یعنی این اوّلین برگه یِ معراجِ بنی هاشمیون اوّلین زائرِ بانویِ علی یعنی این چه کسی مدّعی عاشقی شیرِ خداست گِرِه خورده به سرِ مویِ علی یعنی این جُز علیّاً ولی الله تمامیِ علیست علی اکبر نوه یِ اَرشد وُ نامی علیست به تنِ خود زِرِه وُ خوُودِ پیمبر دارد نَفَسَش عطر وُ بویِ سوره یِ کوثر دارد این رسول است که از خیمه می آید بیرون رویِ لب ذکرِ مدد حیدرِ صَفدر دارد همه یِ عرشِ خدا دور وُ بَرِ شهزاده چِقَدَر این نوه یِ فاطمه نوکر دارد یک تنه ریخت بِه هَم کاخِ یهودی ها را خیبَر از جا بِکَنَد دستی اگر بَردارد خوش به حالِ پدر وُ مادرِ من چون پسری… نذریِ روضه یِ شاه وُ علی اکبر دارد از همان روزِ اَزَل حیدری اَم وَاللّههِ تا نَفَس دارم علی اکبری اَم وَاللّههِ پیشِ پاهایِ ضریحِ تو نشستم ارباب سائلم سائلِ تو سائلِ خود را دریاب بی تو هر روز شود زندگی اَم تیره وُ تار با تو شَبهایِ من وُ خانه یِ قلبَم مهتاب نَکُنَد یک نَفس از صحنِ شما دور شوم تشنه اَم تشنه یِ روضه نَکُنیدَم سیراب می رسد نیمه یِ شعبان وُ دلم می گیرد طاقِ نصرت زَده اَم رفته دلم تا سرداب بهترین ذکرِ شبِ نیمه یِ ماهم این است اَلسَّلام اِی لبِ خشکیده یِ ارباب وُ رباب باز هم ذکرِ حسین ابنِ علی وُ ندبه تکیه کُن منتَقمِ شاهِ کَرَم بر کعبه 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان واژه ها در هیجان اند علی گفتن را صرف کن بر لب من خواهش فهمیدن را ای که واداشته مدحت به سخن دشمن را بنویسید غلام علی اکبر من را از هیاهوی جهان نوکری ات ما رابس قحط عشق است,ولی دلبری ات ما را بس مثل یک شیشه ی عطری که درش وا میشد از لبت شهد بهارانه شکوفا میشد چشم یک شهر به تو گرم تماشا میشد در تو صد یوسف گم گشته هویدا میشد امدی سهم پدر شادی بی اندازه ست با تو لبخند مسیحای پیمبر تازه ست چشم عالم مگر از روی تو بهتر دیده ست؟ در تو دیده ست هرانچه به پیمبر دیده ست یا که در چشم تو پیغمبر دیگر دیده ست اینه مانده علی,یا علی اکبر دیده ست تاب گهواره ی تو روزی جبراییل است شعر لالایی تو قسمت میکاییل است از دو سر سلسله توفیق سیادت داری حسنی هستی و معیار کرامت داری چون ابالفضل هر ایینه شهامت داری بر سر گم شدگان دست عنایت داری از مزامیر جهان لحن اذانت بوده پدرت بند دلش بند به جانت بوده اتش بام تو فانوس بیابان ها بود ۱ خانه ات در قرقِ خنده ی مهمان ها بود دست بخشنده ی تو مصدر احسان ها بود گرمْ اغوش تو مأوای پریشان ها بود شعر بخشندگی ات ورد زبان ها شده بود چشمهایت غزلی فوق بیان ها شده بود امده مرد مسیحی به تماشای نبی خواب دیده است مسلمان شده در پای نبی هست در او عطش دیدن سیمای نبی ناگهان شهر نشان داد تو را جای نبی مستِ مبهوتِ علی اکبری ات را عشق است اشهدُ انکَ پیغمبری ات را عشق است هم جوار پدرت مقصد میقات شدی چون ابالفضل تو هم قبله ی حاجات شدی نفس طاهایی و بی معجزه اثبات شدی بر لب خواهش ما ذکر مناجات شدی در بنی هاشمیان مظهر احساسی تو کاشف الکرب مسیحایی عباسی تو سر تعظیم تو در پیش پدر دیدنی است طرز جنگ اوری ات وقت خطر دیدنی است چرخش تیغ به دستت چقدر دیدنی است بر لب دشمن تو اَینَ مَفر دیدنی است ایه های رجزت داغ تر از شمشیر است در کمان خم ابروت هزاران تیر است گرد باد است چنین پا به رکابت باشد دشت در سیطره ی چنگ عقابت باشد صولت مصطفوی پشت نقابت باشد لشکر سنگ دلان خانه خرابت باشد کوه با چرخش تیغت ز کمر می شکند چقدر گردش چشمان تو سر می شکند گره خورده ست نگاهت به نگاه پدرت سایه ات مثل ابالفضل پناه پدرت تیغ ابروی کجت بود سپاه پدرت رفتی و رفت به دنبال تو اه پدرت نا امیدانه نگاهی ز پی ات می دوزد دست بر اشک محاسن زده و می سوزد ای که ممسوس خدایی کمی اهسته برو پیری ام را تو عصایی کمی اهسته برو بر دلم عقده گشایی کمی اهسته برو دلبر کرب و بلایی کمی اهسته برو می روی و پدر پیر زمین خواهد خورد زخم از خنده ی این قوم لعین خواهد خورد از نسیم تن تو دشت گلستان شده است جای جای بدنت فرش بیابان شده است پدرت زائر این پیکر بی جان شده است اربن اربایی تو سهم جوانان شده است اولین داغ حرم اینه ی یاس شده ملتهب تر ز همه غیرت عباس شده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان قدری مِیِ طهور ز ته مانده سبو بر لب زدم به نیت تر کردن گلو تا آتش و شراره آن بر دلم نشست بابى ز عشق وا شد از این دل به سوى او دیدم صداى هاتفى از غیب مى رسد أُدخل الی الحرم که شده وقت گفتگو بالا بزن به عزم تقرب تو آستین با اشک دیده وقت سحر ساز یک وضو صورت بمال بر حرم و خاکِ پاى یار تا از غبار مقدم او یابى آبرو بر مِنبرى ز تور نشین , وصفِ عشق کن بی خود ز خویش گشته فقط از على بگو امشب فقط به سوى حرم سجده جایز است مستانه رو به روى حرم سجده جایز است با یک سلامْ دل به هوایت روانه شد تسبیح اشک پاره شد و دانه دانه شد بر روى آب عکسِ ضریحى کشیده ام دریاى گریه هام عجب بى کرانه شد گشتم دخیل گوشه اى از کَشتى نجات دیدم که صاحبش پسرى ناز دانه شد از جانب بهشت نسیمى وزید و بعد با عطر سیب موى کمندِ تو شانه شد بر بوسه هاى ممتد مولا ز صورتت این روزها نبودنِ زهرا بهانه شد آهسته گفت گریه کنان اَیْنَ فاطمه؟ دردِ نبودنت به دلم جاودانه شد تو آمدى و دوباره پیمبر ظهور کرد قنداقه تو کعبه سیّارِ خانه شد نازم به این جمال و کمال و خصالِ تو عاشق کُشَ است یک سحرى شرح حالِ تو مرآتِ کبریاست جمالِ خدائى ات بَدرُ المُنیرِ عشقْ رُخِ مصطفائى ات چشم تمام اهل حرم خیره مى شود بر شکل راه رفتنِ خیر النسائى ات کردى حقوق حضرت استاد را ادا نازم به بخشش و کرمِ مجتبائى ات گم کرده راه بودم و تا خانه کریم من را کشانده جلوه نارُ القرائى ات صاحب دعا حسین , مُریدانه تا سحر دل داده پاى زمزمه ربنائى ات الگوى هر چه عابد لله مى شود با این وجود غرق به نور و خدائى ات بِیْنِ خطوط روی جبینت پُر از خداست اِبْنُ الحسینْ لیلى لیلاى کربلاست گیسو به باد مى دهى و دلبرى على پا در رکاب مى کنى و حیدرى على ابرو نهان کن از نظر خیره حسود آئینه دارِ صورت پیغمبرى على قامت نگو قیامت زهراست قامتت از بس که قد کشیده اى و محشرى على گرم طوافِ روى تو آلِ بوتراب غرق عبادتى و خدا منظرى على وصف تو این بس است که وقت تجلى ات شه زاده حرم على اکبرى على در کربلا تجلّى فتاح خیبرى همنام شهریارِ عرب حیدرى على برقِ عرق به روى تو الماسْ اکبرا ای هم نشین حضرتِ عباسْ اکبرا از باده تو مستى دلها فراهم است کارِ دلم چو زلفِ تو پیچیده دَرهَم است لشگر کشیده ام به هوا خواهى ات على این قطره اشکها چو سپاهی منظم است تو وارث تمام اولوالعزم ها شدى وصف تو امتداد رسولِ معظم است ترکیبى از حسن و حسین است رُوى تو ریحانه بهشت بگویم به تو کم است من نذر کرده ام که بمیرم براى تو خونین شدن به پاى تو سِرِّ مُحرّم است هر جا که حرفِ پیرِ جوان مُرده مى شود تصویر دست و پا زدنِ تو مجسم است بالای نعشِ تو پدرت پیر شد على دنبال تکه هاى تنت با قدى خم است دیدند همچنان بدن پاره پاره ات فریادهاى یا ولدی , نا منظم است امروز قدرتى به صدا جمع مى کند فردا تو را میانِ عبا جمع مى کند 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان ملائکه همه از خاک سر درآوردند زمینیان ز شعف , بال و پر درآوردند ز نور حیدر و زهرا , پسر درآوردند ز دشمنان و حسودان پدر درآوردند دوباره اسم علی گشته ورد هر دهنی رسیده بر دل یعقوب , بوی پیرهنی خبر دهید به عالم : حسین , بابا شد ببین چه فیض عظیمی نصیب لیلا شد جمال روی پیمبر دوباره پیدا شد و با قدوم علی خوش به حال دنیا شد به چشم های حسود مدینه لعنت باد به مردهای یهود مدینه لعنت باد جوانی ام همه نذر جوانی اش باشد نگاه من به دل آسمانی اش باشد امید من به همین میزبانی اش باشد دلم که خوش به دل و دلستانی اش باشد مدینه مشعل اکرام , میشود روشن علی اکبر و ارثی که میبرد ز حَسَن کریم بن کریم است , سفره دار است او جهان چو برکه ی ناچیز و آبشار است او نبی , علی و حسن , فاطمی تبار است او به فصل زرد خزان دلم بهار است او علی به خاک زمین , مثل آفتاب جلی است علی شبیه پیمبر , علی شبیه علی است علی به وقت نبردش شبیه عباس است به وقتِ جود , لطیف است , مثل الماس است ز نسل فاطمیون است , غنچه ی یاس است علی به حضرت زهرا عجیب حساس است علی علی به لبم مزه ی شکر دارد چقدر نام علی بر دلم اثر دارد رشادت از سر مژگان او سرازیر است به معرکه بزند , غرّشش چنان شیر است برای دشمن حیدر چو تیغ شمشیر است دلم به زلفِ علی اکبر , از ازل گیر است بکش به روی دلم تیغ را , تباهم کن بیا خودت ببَر و خوب سر به راهم کن گره فتاده به کارم , ببین گرفتارم جوانم و دو سه تا آرزو به دل دارم یکی وصال حرم , بارگاه دلدارم یکی سپردن جانم به ساحت یارم همیشه یار قدیمی ما تویی آقا رفیق خوب و صمیمی ما تویی آقا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان شیعه وقتی که امامش شاد است روحش از سلسله ها آزاد است تا که شش گوشه ی دل کرببلاست دل که دل نیست, حسین آباد است نخل زهرا ثمری آورده حیدری, شیر نری آورده از چه رو شیعه چنین مجنون است ام لیلا پسری آورده بنویسید که مهتاب آمد باز خورشید جهان تاب آمد این خبر مشتلق قیمتی است پسر اول ارباب آمد باید امشب همه خوشه خوشه بستانند ز رویش توشه این جگرگوشه پسر آمده تا قبر باباش شود شش گوشه این پسر کیست که برتر گشته در علی بودنش اکبر گشته این امامت و رسالت زاده گاه علی, گاه پیمبر گشته لحظه لحظه جلواتش شد وحی شان تنزییل صفاتش شد وحی بنویسید که این شبه نبی آیه آیه کلماتش شد وحی جلواتش همه پیغمبری است کارش از اهل حرم دلبری است چیست در کنه وجودش که حسین تا دم مرگ علی اکبری است ای به حق بسته ز خود رسته علی برو میدان ولی آهسته علی می دهی جان ولی یادت باشد جان ارباب به تو بسته علی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان ای که از هر نفست نغمه ی هو می ریزد لب خود غنچه نکن سر مگو می ریزد یوسف مصر که ناز از دم او می ریزد نزد جعد سمن آرای تو مو می ریزد دیده مگشا که خدا بر دل ما رحم کند آخر از ناحیه ی پلک , سبو می ریزد چشم خمخانه به خمّیدن جام لب توست سمع , مستانه پی گفتن یک یا رب توست بلبل طبع من ار لب به سخن باز کند گره از ناحیه ی زلف چمن باز کند قمر آمد به کنار تو خجالت زده شد خواست از خاک زمین تا که دهن باز کند تو ز قبرم مگذر محض رضای همه چون خیزد از جا تن من بند کفن باز کند دل ز شمس و قمر و لیل ربودی بخدا آنچه خوبان همه گفتند تو بودی بخدا باز کن در که گدا پشت گدا می آید بهر بوسیدن دست تو دعا می آید همه ی خلق گدایند و به تخت ملکوت تاج شاهی به تو با رنگ طلا می آید تو اگر زلف رها سازی و بر باد دهی خود به خود بوی خوش کرببلا می آید وقت ایجاد, ز لبخند لب خوش سخنت جبرئیل آمد و یک بوسه گرفت از دهنت بشنو این نکته که این نکته شنیدن دارد هوش من نزد لبت میل پریدن دارد یک نگاهی , نظری , گوشه ی چشمی بنما چه قدر ناز نگاه تو کشیدن دارد جان عباس بیا تذکره را امضا کن دل من تا حرمت شوق رسیدن دارد مرغ جلد توام و بام تو دام است مرا نام تو میبرم این ختم کلام است مرا 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان دیشب از عشق چشمِ من تر بود عاشقی حرفِ ما و دلبر بود دلِ گُم گشته‌ام مرا می‌بُرد دلم از کودکی کبوتر بود تا سرِ کوچه‌ی خدا رفتم که پُر از چشمه‌هایِ کوثر بود چشمِ من بود و دامنِ ساقی دستِ من بود و لطفِ ساغر بود من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت کارِ پیمانه‌های آخر بود کارِ دل, کارِ عشق دست تو اند هم خدا , هم حسین مَستِ تو اند باز کُن چشمِ عالم آرا را خیره کن چشمهایِ دنیا را نخوری چشم ای تو چشمِ حسین بس که چشمت ربوده دلها را نوه‌یِ ارشدِ امیرِ عرب می‌دهی عطرِ نامِ زهرا را ای علمدارِ دومِ این قوم می‌بَری رونقِ مسیحا را آرزویِ حرا دو رکعتِ توست تا ببیند دوباره طاها را صخره‌ای موج را به هم کوبید رویِ دوشش گرفت دریا را پَرِ سجاده‌هایِ مادرِ تو می‌بَرد دودمانِ لیلا را – سیبِ سرخی و زاده‌ی ارباب یوسفِ خانواده‌ی ارباب جلوه‌ای کُن به رسمِ دلبریت تا بریزیم سر به سَروَریت درِ بازارِ بَردگان وا شد یوسف آمد برایِ نوکریت کعبه اُفتاده است دُنبالت با خیالِ رُخِ پیَمبریت تو علی هستی و علی مانده ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت چقدر مثلِ فاطمه هستی به فدایِ شکوهِ کوثریت آمدی عشق در به در شده است امشب ارباب ما پدر شده است شاه زاده امیرِ میدان‌ها مثلِ عباس مردِ طوفان‌ها نفَسِ دشت‌ها بُریده زِ تو تند بادِ شگفتِ جولان‌ها کوه‌ها خاکِ پایِ تن تنه‌ات شاه بیتِ لبِ رجز خوان‌ها به علی رفته‌ای در اوجِ نَبَرد میزنی خنده بر پریشان‌ها زَهره‌ها را دریده‌ای یعنی هیچ کس نیست بین میدان‌ها – از امیران کربلا هستی چقدر شکل مرتضی هستی گره‌ای تا زدی دو اَبرو را به هم آمیختی تو شش سو را همگی قبرِ خویش را کَندَند تا که دیدند تیغ و بازو را تیغ رقصید و آسمان بشنید ضربه‌ات را صدایِ هوهو را طپشِ قلبِ خیمه‌ها آمد تا گشودی سپاهِ گیسو را آمدی تا پس از عمو گیری پایِ محمل رکابِ بانو را – از مِیِ عشق باده‌ای داریم وَه چه ارباب زاده‌ای داریم روشنی‌هایِ آسمانِ حسین ای نشانیِ بی نشانِ حسین رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین آه ! داوود حضرتِ ارباب ای اذان گویِ کاروانِ حسین بعدِ آوایِ دلنشینِ تو بود نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین قُوَّتِ زانوانِ بابایی ای مسیحاترین جوانِ حسین مادرت هیچ , بِینِ بُهتِ حرم رَفتَنَت می‌بَرَد توانِ حسین – از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یازدهم شعبان رسیده بعد پیمبر پیمبری دیگر حسین دیگری ودلرباتری دیگر خدا هوای نبی کرد و بازهم آورد میان قاب حسینش پیمبری دیگر چه جای فاطمه خالیست تا ببیند که ظهور کرده به دنیا غضنفری دیگر علی است نام خداوند اکبر و آمد دوباره نام علی قبل اکبری دیگر پدر کنار علی و جهان شده خیره به دلبری که شده محو دلبری درون خانه رحمت,به وسع جود حسین برای سائل ها واشده دری دیگر همینکه او نوه ی مرتضی است فتاح است اگر که سد بشود باز خیبری دیگر به زوج اکبر و عباس میرسد آیا اگر به معرکه آیند, لشکری دیگر؟ قیاس ذره مع الفارق است با خورشید به حدّ او نرسد قدّ سروری دیگر 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان شهر ، آذین شده و منتظر یار شده لحظه ی عاشقیِ "آمدن" انگار شده آسمان چشم شد و روی زمین دوخته شد ماه ، همسایه ی دیوار به دیوار شده "نکند یار بیاید ... وَ نبینی او را ..." دلم از مردمک چشم ، طلبکار شده پر ستاره شده امشب همه جای عالم آسمان روی زمین ، چادر گلدار شده عرش ، تا صبح فقط دور زمین می گردد سامرا کعبه شده ، نقطه ی پرگار شده یک نفر آمده که بود جهان منتظرش صاحبی آمده که بوده "زمان" منتظرش دردمندان همه هُشیار ، دوا آمده است غصه تعطیل ، که معنای شفا آمده است هر چه خواهید ، بخواهید از این خانه فقط بینواها بِشِتابید ، نوا آمده است "عالَم پیر ، دگر باره جوان خواهد شد" چونکه مُشکِ نفس باد صبا آمده است آی "دارا" نکنی فخر ، به دارایی خود آنکه عزت بدهد بر فقرا آمده است آی مظلوم ! ، بپا خیز ، علیه ظالم چه نشستی که "معین الضعفا" آمده است ندبه خوانان ظهور و همه محو اوییم حرف های دلمان را به خودش می گوییم : سرمان را به تو دادیم که سامان بدهی دردها را به تو گفتیم ، که درمان بدهی بَرَکت نیست دگر در برهوتِ بی تو خشک شد کوزه ی ما کاش که باران بدهی ای که دست تو پر از رزق خدایی باشد ... نان فراوان بُود ... ای کاش که دندان بدهی سرد و بی روح تر از ما که نداری آقا ... مثل مُردار ... فقط کاش به ما جان بدهی جانمان بر کف دست است ، فقط لب تر کن گوشمان را به تو دادیم که فرمان بدهی ما دعای فرجت را همه دم می خوانیم ما همه منتظر آمدنت می مانیم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان ما خاک بوس آستان اهل بیتیم شکر خدا از نوکران اهل بیتیم مانوس، با پیر و جوان اهل بیتیم دلدادگان دودمان اهل بیتیم ما زیر دین خانِدان جود هستیم ما در پناه مهدی موعود هستیم ما اهل ایران امت صاحب زمانیم هر روز و شب در خدمت صاحب زمانیم شکر خدا که رَعْيت صاحب زمانیم یک عمر زیر منت صاحب زمانیم آقاتر از مولای ما دنیا ندارد جز او کسی دیگر هوای ما ندارد آقا سلام ، عرض ادب ، عرض ارادت بار دگر در حق ما کردی محبت مثل همیشه داده ای ما را خجالت در مجلس میلاد تو گشتیم دعوت با مهربانی سوی خود ما را کشاندی هر خوب و بد را پای این سفره نشاندی تو مثل زهرا مادرت مشکل گشایی در شادی و غم یار هر شاه و گدایی تو تکیه گاه و محرم اسرار مایی دیدیم از تو مهربانی ، با وفایی لطف تو از دل برده کل غصه ها را دست دعای تو گرفته دست ما را ای دلشکسته از غریب و آشناها ای غیبتت زیر سر امثال ماها خیلی به درد تو نخورد این ادعاها : آقا بیا آقا بیا آقا بیاها ما جان خود را هدیه بر جانان نکردیم ما لطف بسیار تو را جبران نکردیم بر این شب دنیا بتاب ای ماه پنهان درد است در دل ها ولی کو راه درمان؟ پر گشته این عالم ز غم های فراوان عید و عزا بی تو ندارد فرق چندان خیری نمی بینیم از دورانِ بی تو بس نیست آقا نیمه ی شعبانِ بی تو؟ گم شد بدون تو در عالم مهربانی کم می شود پیدا دل صاحب زمانی آقای من اینجا نه پیری نه جوانی چون مهزیار از تو نمی گیرد نشانی جای شهیدان جای انصار تو خالیست آقا ببخش اینجا کسی فکر کسی نیست آقا بیا و حال دنیا را عوض کن این روزگار سرد اینجا را عوض کن هویی بکش ، بی بال و پرها را عوض کن آقا به جان مادرت ما را عوض کن وقتش شده با گوشه چشمی یا دعایی مثل خودت ما را ابالفضلی نمایی ای که شده قلبت پریشان ابالفضل ذکر لبت هر روز و شب، ای جان ابالفضل ای بی قرار داغ دستان ابالفضل گریه کن لب های عطشان ابالفضل از روضه او هر دلی در التهاب است قبر عمویت هم قد طفل رباب است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان سلام نازترین مطلع تغزل ها سلام بازترین سفرۀ توسل ها سلام واسطۀ فیض، بین ما و خدا سلام تکیۀ مستحکم توکل ها شبیه طور ، ظهورِ تو ظرف می خواهد عروسِ فاطمه دارد از این تحمل ها تو یک شبه به تکامل رسی میانِ رَحِم هنوز غرق تَحَیُر همه تعَقُل ها به غمزۀ تو گره وا شود زکارِ گدا کریم نیست مُقَصِر در این تعلُل ها زیاس هایِ بهشتی به دستِ خود زهرا درست کرده برایِ تو تاجی از گُل ها شبیه ماه، در این شامِ تار تابیدی به رویِ دامن نرجس چه ناز خوابیدی تکانِ پلک تو دل می برد ز دلبرها مقابل قدمت خاک می شود سرها فدای خندۀ بابای تو پدرهامان فدایِ مادرِ پاکت تمام مادرها ز «کاخِ روم » رسید و عروسِ زهرا شد نتیجه میدهد آخر عفاف دخترها برایِ خواستِگاری زچادرش زهرا قواره کرد،برایِ عروس،معجرها از آن به بعد ملائک شدند خادمِ او به پیش مقدمش انداختند شهپرها رسید مژده عقیق یمن شدی نرجس تو انتخاب برای حسن شدی نرجس تمام دار و ندارِ پیمبری مهدی ز انبیای الهی تو برتری مهدی به رویِ بازوی تو حک شده ست جاء الحق شبیه ِ آیۀ قرآن مطهری مهدی مگر نگفته ای الگویِ توست مادرِ تو بدونِ شک تو از او ارث میبری مهدی به ذوالفقار قسم وقت انتقام رِسَد تمامِ خلق ببینند حیدری مهدی ز ابروانِ بلندت وقار میریزد چنان عمویِ رشیدت دلاوری مهدی همینکه چشم تو شد باز ، فاطمه خندید خوش آمدی گل زیبایِ عسگری مهدی و ان یکاد بخوانید ماه آمده است تمام هستی زهرا ز راه آمده است زدستِ ناز تو ای ناز دار من چه کنم برای وصل توام بیقرار من چه کنم چقدر منتظرانِ تو در دلِ خاکند به طول اگر بکشد انتظار من چه کنم برایِ آمدنِ تو نکرده ام کاری برای آمدنت ای نگار من چه کنم ز بسکه دست گرفتی بدعادتم کردی ز دستِ لطف تو ای سفره دار من چه کنم دلم هوای تو را کرده و زتو دورم به غیرِ گریۀ بی اختیار من چه کنم هزار بار زدم زیرِ عهدِ خود با تو ندارد عهدم اگر اعتبار من چه کنم رسیده نیمۀ شعبان چرا نمی آیی نموده ایم چراغان چرا نمی آیی بیا که گنبدِ خضراست دیده بر راهت بیا که حیدرِ تنهاست دیده بر راهت چقدر منتظران تو بیصدا رفتند نگاهِ مضطرب ماست دیده بر راهت قسم به خاکِ نشسته به چادرِ مادر سکوتِ غربتِ دنیاست دیده بر راهت هنوز نالۀ مادر به گوش می آید بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت میانِ کوچه به دنبالِ گوشواره حسن شهیدِ سیلیِ اعداست دیده بر راهت میانِ گودی ِ مقتل حسین افتاده هنوز زیرِ لگد هاست دیده بر راهت برویِ نیزه به فرقی که واشده از هم نگاهِ حضرتِ سقاست دیده بر راهت میانِ بزمِ شراب و کنارِ تشت طلا هنوز زینب کبراست دیده بر راهت هنوز یادِ گلویِ بریدۀ اصغر رباب ،در دلِ صحراست دیده بر راهت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ نیمه شعبان مژده که گل سر سبد فاطمه آمد از باغ جنان، سرو قدِ فاطمه آمد دستِ مددِ حق، مددِ فاطمه آمد اینک سند مستند فاطمه آمد جبریل بشارت دهد از عالم بالا امروز که طاووس جنان بال گشوده دل از همۀ اهل سماوات ربوده از سینۀ یاران، غم و اندوه زدوده این کیست که بر ما همه رخسار نموده او مهدیِ زهراست، همان یوسف طاها بوی گل نرگس همه جا عطر فشان شد امواج نسیمِ سحر از شرق، وزان شد انگار محمد ز جنان باز عیان شد فرعونِ زمان از خبر او نگران شد زیرا حسنِ عسگری امشب شده بابا این است به عالم ثمر آل پیمبر این است همان وعدۀ دیرینۀ حیدر او خیر کثیری است پِیِ سورۀ کوثر او جان غدیر است که شد بر همه رهبر آیات الهی است از این چهره هویدا این نور قرار است که در وعدۀ نزدیک تابَد به شبی تار، به هر کلبۀ تاریک بر ظلم بتازد، پس از آن کوچۀ باریک گویند ملائک همه بر فاطمه تبریک او پاسخ قطعی است به هر سیلیِ اعدا او صاحب تیغ است، همان تیغ ولایت او رهبر راه است، همان راه هدایت او مظهر عدل است، همان عدل و درایت او سایۀ دست است، همان دست عنایت ما بندۀ عشقیم وَ او سید و مولا او آب حیات است و ما تشنۀ دیدار او معدن سِرّ است و ما طالب اسرار او حافظ دین است و ما ناصرِ ابرار او فاتح کعبه است و ما کُشتۀ آن یار با یار بپوئیم مسیر شهدا را در گوشِ فلک از همه سو این خبر افتاد بر دوشِ بت و بتکده دیگر تَبر افتاد با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد هر دشمن مغضوب، به قعر سَقر افتاد تقدیرِ الهی است که قرآن شود احیا او منتقم خون خدا، خون حسین است اسلام بِوَالله که مدیون حسین است مهدی که دمادم، همه محزون حسین است در ناحیه فرمود که مجنون حسین است هر روز به گودال بیاید گل زهرا دل همرهِ ارباب، سوی دشت بلا رفت بر عمّۀ سادات، در آن دشت، چها رفت از کرب و بلا دختِ علی تا به کجا رفت گه با اُسرا، گاه کنار شهدا رفت مانده ست غمِ معجر زینب روی دلها ای زادۀ زهرا که رُخت قبلۀ دلهاست بازآ که کنون زینبیه، کعبۀ دلهاست امروز حریمِ حرمش، مکّۀ دلهاست امروز حلب قتلگه و فکّۀ دلهاست مائیم و دفاع از حرم زینب کبرا امروز فداکاریِ ما مرز ندارد بر دینِ خدا، یاریِ ما مرز ندارد این اشک و عزاداریِ ما مرز ندارد امروز علمداریِ ما مرز ندارد فرمان ز علمدارِ تو، فرمانبری از ما 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌