باید اسرائیل از جهان زدوده شود. جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

شهید لبنانی که وصیت کرده بود سنگر قبر نداشته باشد... جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

🎥 ماجرایی زیبا و تلنگرآمیز از عنایت شهدا به کسانی که متوسل به ایشان شدند... حجت‌الاسلام و المسلمین ماندگاری #باشهداگم_نمیشویم #یادشهداباصلوات🥀 جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

سردار شهید حاج عباس نیلفروشان ‌‌‌ جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

🔰یک نفر مانده از قوم که بر میگردد الهم عجل لولیک الفرج جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

🔻بـرادر رزمنـده سـلام! من ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧـﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠـﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣـﻖ ﻋﻠﯿـﻪ ﺑﺎﻃـﻞ، ﻧﻔـﺮﯼ ﯾﮏ ﮐـﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾـﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺑﻘـﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁنهـا ﺧﯿـﻠﯽ ﮔـﺮﺍﻥ ﺑـﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙـﻮﺕ ﮔـﻼﺑﯽ ﮐـﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣـﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨـﺮﻡ. ﺁﺧـﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧـﺎﻧﻮﺍﺩه ﻫـﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍه ﺑﺮﮔـﺸﺖ، ﮐﻨـﺎﺭ ﺧﯿـﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗـﻮﻃﯽ ﺧـﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ؛ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آنرا ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿـﺰِ ﺗﻤﯿـﺰ ﺷـﺪ. 🔸 ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﻡ! ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ شوﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤـﮑﯽ ﮐﻨـﻢ. 💐 وقتی آن رزمنده این نـامه را خواند؛ قطرات اشک بر صورتش سرازیر شد. ماجرا را برای دیگر رزمندگان تعـریف کرد. دیگـر بعـد از آن، رزمنده‌ها برای ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ در آن قوطی، ﻧﻮﺑـﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ! البته ﺁﺏ ﺧـﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐـﻪ ﻫﻤـﺮﺍه با ﺍﺷـﮏ ﺑﻮﺩ. 🎙 راوی: شهید حاج حسین خرازی جاودانه های لشکر۳ کانال شهیدان🌷 https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62 ✅جاودانه های لشکر ۳ را به دیگران معرفی کنید

📕 آقازاده های واقعی را در کتاب آقازاده ها بشناسید... برشی از کتاب آقازاده ها، زندگی شهید سید هادی نصرالله: برای پدر، هم همه بچه‌های مقاومت یکی بودند، همه شان به یک اندازه خوب بودند، به یک اندازه خواستنی و به یک اندازه عزیز. اما هادی می خواست یا نمیخواست، پدرش با بقیه ی پدرها فرق داشت. اسم جهادی اش را گذاشته بود ابوحسن؛ می خواست اسم بابا همیشه همراهش باشد. به خاطر این اسم، بدی نه، خوبی زیاد دیده بود؛ اشک شوق زیاد دیده بود. محبت زیاد نثارش شده بود، اما او برای بابا کاری نکرده بود. 🇮🇷 اینجا قرار عاشقی با شهیدان است🌹 🌷جاودانه های لشکر۳ عملیاتی حمزه (ع) کانال شهیدان🕊️ https://eitaa.com/joinchat/390792037C1f32809d62