eitaa logo
عبدالحسین جواهر کلام
1.8هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
264 ویدیو
9 فایل
09924518394 @jawaher_kalam
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📜 نامه‌ای از رئوف‌ترین پدر به سخاوتمندترین پسر... بزنطی گوید نامه‏‌ای از امام رئوف، حضرت رضا صلوات‌الله‌علیه (در طوس) را که به علیه‏‌السلام (در مدینه) فرستاده بودند، خواندم؛ در آن نوشته شده بود: 🌹 ای أباجعفر! به من خبر رسیده که وقتی سوار مَرکب می‌شوی تا از خانه بیرون بیایی، خدمتکاران تو را از درب کوچک و مخفی خانه خارج می‌کنند، زیرا بُخل آن دارند که از ناحیه‏‌ی تو خیری به دیگران هم برسد! تو را به حقّی که بر گردنت دارم قسم می‌دهم، ورود و خروجت را فقط از درب بزرگ خانه قرار دهی و همراه خودت، سکّه‌ی طلا و نقره فراوان هم برداری تا به هر کس که از تو درخواست کمک کرد، عطا و بخشش نمایی؛ و اگر کسی از عموهایت از تو کمک خواست، كمتر از پنجاه دينار به او مده و بيشتر از آن به اختیار خودت؛ و اگر کسی از عمّه‏‌هايت از تو درخواست کرد، كمتر از بيست و پنج دينار به او مده و بیش از آن به میل خودت؛ ⭕️ من با این سفارش مى‏‌خواهم خداوند مقام و مرتبه‌ات را بالا ببرد؛ پس انفاق كن و از خداوندِ صاحب عرش از فقیر شدن، ترس و واهمه نداشته باش. 💠 «عن أحمد بن محمد بن أبي‌نصر البزنطى قال قرات كتاب أبي‌الحسن الرضا عليه‌السلام الى أبي‌جعفر : يا أباجعفر بلغني ان الموالى إذا ركبت اخرجوك من الباب الصغير فانما ذلك من بخل بهم لئلا ينال منك احد خيرا فاسئلك بحقى عليك لا يكن مدخلك ومخرجك إلا من الباب الكبير وإذا ركبت فليكن منك ذهب وفضة ثم لا يسالك أحد إلا اعطيته ومن سئلك من عمومتك ان تبره فلا تعطه اقل من خمسين دينارا والكثير اليك ومن سالك من عماتك فلا تعطها اقل من خمسة وعشرين دينارا والكثير اليك انى اريد أن يرفعك الله فانفق ولا تخش من ذى العرش اقتارا.» 📖 کافی (شیخ‌کلینی)، ج۴،ص۴۳، ح۵ عیون اخبار الرّضا علیه‌السلام (شیخ‌صدوق)، ج۱، ص۱۱. @jawaher_kalam
🔶 کودک و بزرگ ندارد! الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع وَ قَدْ خَرَجَ عَلَيَّ فَأَخَذْتُ النَّظَرَ إِلَيْهِ وَ جَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَى رَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ لِأَصِفَ قَامَتَهُ لِأَصْحَابِنَا بِمِصْرَ فَبَيْنَا أَنَا كَذَلِكَ حَتَّى قَعَدَ فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ احْتَجَّ فِي الْإِمَامَةِ بِمِثْلِ مَا احْتَجَّ بِهِ فِي النُّبُوَّةِ فَقَالَ «وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» (سوره مریم آیه۱۳) «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ» (سوره يوسف آیه۲۲ و سوره قصص آیه۱۴) «وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» ( سوره الأحقاف آیه۱۵) فَقَدْ يَجُوزُ أَنْ يُؤْتَى الْحِكْمَةَ وَ هُوَ صَبِيٌّ وَ يَجُوزُ أَنْ يُؤْتَاهَا وَ هُوَ ابْنُ أَرْبَعِينَ سَنَةً. ترجمه گويد: عليه السلام را ديدم كه به طرف من مى‏آمد، من نگاهم را به او تيز كردم [با دقت باو نگريستم و شروع به نگريستن ایشان كردم‏] و به سر و پايش نگاه ميكردم تا اندازه قامتش را براى اصحاب اهل مصر خود (شيعيان) وصف كنم، در آن ميان كه من ورانداز مى‏كردم، نشسته و فرمودند: اى على، خدا حجت در باره امامت را بمانند حجت در باره نبوت آورده و فرموده است «حكم نبوت را در كودكى باو داديم» (سوره مریم آیه۱۳) «و چون به رشد رسيد» (سوره يوسف آیه۲۲ و سوره قصص آیه۱۴) «و به چهل سالگى رسيد» ( سوره الأحقاف آیه۱۵) پس رواست كه به شخصى در كودكى حكمت داده شود (چنانچه به داده شد) و رواست كه در چهل سالگى داده شود (چنانچه به داده شد). 📚 كافي (ط - الإسلامية) ج‏۱ ص۳۸۴ . @jawaher_kalam
🌷 زنى به حضور (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل ؟ 🌸 حضرت داود (ع) فرمود: خداوند عادل است و هرگز ظلم نمى کند . 🌾 سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى ؟ 🍂 زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم ، و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم . هنوز سخن زن تمام نشده بود که ... 💐 در خانه داود (ع) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داود (ع) آمدند ، و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند ، و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید . 🍀 حضرت داود (ع) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ 🌿 عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید ، و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم ، و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى . 🍁 حضرت داود (ع) به زن متوجه شد و به او فرمود : 🍃 پروردگار تو از دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ ☘ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است . ☀️ حضرت (عليه السلام) می فرمایند : اعتماد به خداوند بهای هر چیز گران‌بها ، و نردبان هر امر بلند ‌مرتبه‌ای است . 📚 بحار الأنوار ، جزء 75 ، صفحه 364 . @jawaher_kalam