هر آنچه در این عالم اتفاق می افتد،
چه حکمت آن را دریابید یا نه؛
برای خیری والاتر است.
هر چند آن خیر به سادگی برایت قابل تشخیص نباشد....
آرزوهایت شاید سال ها طول بکشد...
شاید هم یک روز...
ولی چیزی که خواست خداوند پشتش باشد؛ همواره راهش را به زندگی ات پیدا میکند،پس هر لحظه شکرگزار خداوند باش!🍀
╭❣
╰┈➤💻@jebhe_islamic
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»💚
آرامش یعنی؛
قایق زندگیتان را،
دست کسی بسپارید که،
صاحب ساحل آرامش است...
امروز از خدای مهربان ...
قشنگترین، آرامشبخشترین و
شادترین آخر هفته رابرایتان آرزومندم🍀
╭❣
╰┈➤💻@jebhe_islamic
میدونید چرا جمهوری اسلامی بعد از ۴۴ سال، برای تبلیغ #حجاب از قال الباقر و قال الصادق رسیده به قال تولستوی و قال هوگو؟
چون ۴۴ ساله که استادان #علوم_انسانی در دانشگاهها، به جای قال الصادق و قال الباقر، میگفتن: قال "کانت"، قال "هگل"، قال "آدام اسمیت"، قال "فروید"...
#علوم_مسموم
╭❣
╰┈➤💻@jebhe_islamic
🔴فوری: 🚨📞بی حجابی را گزارش دهید
✅کانال پاسداران انقلاب آماده دریافت گزارشات مردمی جهت برخورد با هر گونه بدحجابی و بی حجابی در تمامی مناطق کشور است. 🇮🇷
🚨 جهت ارسال گزارشات 📞 در کانال زیر عضو شده و گزارش دهید✅👇
https://eitaa.com/joinchat/2162098380Cedb206d920
https://eitaa.com/joinchat/2162098380Cedb206d920
📞🚀آماده دریافت گزارشات هستیم
بعضےاز گـناهـان
یهجوريبینمون عاديشدن،
کهتا بهطرفمیگی،چرااینکارو
انجاممیدی !؟
میگه: «همـه»انجاممیدن،حالابرامنعیبه ... !
! اینخیلیچیزخطرناکیه ...!❌
بهاینافرادبایدگفت:
اوندنیادیگه، «همــه» قرارنیست
بجای توبرن جهنم، تو خودت بایدبری ..!
یادموننره:
خودمونمسئولکارهاییڪه
انجاممیدیم، هستیم ... پس
بابهانه،خودمونو فریبندیـم ..!
#تلنگر🍀
☫جبهه اسلامی☫
#عشق_پاک_من🌱 #پارت_12 _خلاصه اومدم عذرخواهی کنم بانو سری تکون داد _متشکر از عذرخواهی تون. پذیرفته
#عشق_پاک_من🌱
#پارت_13
روی تخت دراز کشیدم و چشمام رو بستم. سعی کردم به هیچی فکر نکنم. کم کم چشمام گرم شدن و خوابم برد.
صبح با صدای در بیدار شدم
_بله؟
_سلام دخترم. بیام تو؟
صدای زن عمو بود
_بله بفرمایید زن عمو.
اومد داخل و با دیدنم خندش گرفت
به خودم نگاه کردم و خاک تو سری نصیب خودم کردم. لباس صورتی گل گلی و موهایی که روی جن رو کم میکرد..پتو رو انداختم رو خودم و گفتم
_زن عمو دو دقیقه برید بیرون لطفا
زن عمو خنده کنان رفت بیرون .
با خجالت اوضاعمو درست کردم.
سرمو از لای در بیرون بردم.
_زن عمو؟
_جان دلم؟
_میگم، داداش مصطفی نیست؟
_نه چطور؟
_پس میتونم راحت باشم؟
_آره عزیزکم. بیا
از اتاق رفتم بیرون و سمت زن عمو رفتم. به ساعت روی دیوار نگاهی انداختم. وای چقدر خوابیدم ساعت ۱۲ ظهره...
_زن عمو ببخشید برای ناهار بیدار نشدم کمکتون کنم همه ی کارا ریخته رو سر شما...
_این چه حرفیه دخترم. به جاش امشب جبران کن
چشمکی زد که صدای خنده هامون بلند شد و چشمی گفتم
زن عمو رفت خرید و من هندزفری گذاشتم و داشتم مداحی مورد علاقم رو گوش میدادم.
همزمان برای شام قرمه سبزی گذاشتم که چون میخواستم قشنگ بار بیاد از الان لوبیاهارو خیس دادم . برنج رو هم شستم و گذاشتمش روی گاز تا یکم که گذشت روشنش کنم
یهو سایه ی کسی رو پشت سرم حس کردم
کپی رمان پیگرد قانونی دارد🔴
╔╦══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╦╗
●▹ᵀᴴᴱ @jebhe_islamic
╚╩══• •✠•❀ - ❀•✠ • •══╩╝
هر آب، آب چشمه ی زمزم نمی شود
هر بو شمیم دلکش مریم نمی شود
آن کس که در حقیقت ذاتش خلوص نیست
علامه هم شود اگر، آدم نمی شود
╭❣
╰┈➤💻@jebhe_islamic