eitaa logo
🇮🇷 | جبهه‌نما |
702 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
223 ویدیو
70 فایل
💠 امروز [در مقابل جبهه متحد دشمن] از افراد و حتی مجموعه‌ها به تنهایی کاری بر نمی‌آید؛ باید یک کار وسیع جبهه‌‌ای انجام بگیرد. این کار هم جز با حضور #مردم امکان‌ ندارد. 🔹جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان گیلان 🔹 📲 ارتباط با ادمین: @jebhegilan1
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 💠 ‌برای مردمی که پای میرزا ایستادند سالها شنیدیم که بی‌وفایی و خیانت دید و تنها ماند؛ شنیدیم که در سرمای غربت کوهستان‌ها گرفتار شد و همچون سرسلسله مجاهدان اسلام به دیدار یار رفت. خواندیم که در آخرین نامه‌اش گفت: «افسوس می خورم که مردم ایران پس از محو ما خواهند فهمید ما که بودیم؛ چه می خواستیم و چه کردیم!»؛ و شد آنچه او گفت. و امّا امسال! این بار مردم آمدند در کوران انفعال‌ها، در انبوه کرختی‌ها و یا معدود کنش‌های غیرمردمی که حتی اگر نبودند هم اتفاقی نمی‌افتاد. مردم گیلان پای میرزایشان ایستادند و باغیرت، هویتشان، میرزا جانشان را به رخ همه کشیدند. میرزایی که قد و قامت او و نهضتش بلندتر از سایر افراد و نهضت‌ها بود. از هیئت‌های مذهبی که مراسماتشان را با یاد شهید میرزاکوچک برگزار کردند، تا گروه‌های سرودی که نام او را جار زدند. از تولید مستند تا تولید ۴۵ اثر هنری مردمی در رویداد . از محمدصادق باقی زاده که ۷ نوحه ماندگار برای آقا میرزا سرود تا تک‌تک برادران مداحم که در دسته عزاداری روز ۱۱ آذر به یاد کسی که الگویش سرسلسله مجاهدان تاریخ حضرت اباعبدالله(ع) بود نفس زدند. از گروه تئاتری که در مسجد به یاد میرزا اجرا کردند تا دوره‌ای که چندین معلم را برای تربیت کرد تا نام میرزا در ذهن نسل‌های بعد به فراموشی سپرده نشود. از برپایی در خانه میرزا کوچک تا رخداد که بناست نام میرزا را با نام شهید جان فدا پیوند دهد. امسال مردم دیار میرزا آبروی مسئولانی که او را فراموش کردند خریدند تا در تاریخ نگویند یکصدودومین سالگرد میرزا کوچک فراموش شد!! اما چند جمله شاید از سر درددل درباره دسته عزاداری که نمود بیرونی عشق مردم گیلان به شهید جنگل و نهضت او بود؛ گمانم این است که برپایی دسته عزاداری و پیاده‌روی ۱۱ آذر امسال یک امتحان بود؛ امتحانی برای همه ما که خود را دغدغه مند میدانیم. امتحان این که چقدر حاضریم خودمان را برای ارزش‌ها و اعتقاداتی که از آن دم میزنیم خرج کنیم؟ چقدر حاضریم بی نام و نشان کار کنیم؟ چقدر حاضریم آستین بالا بزنیم و به جای صرفاً نقد کردن، وارد گود شویم؟ چقدر به این بلوغ رسیدیم که «من» ها را کنار بگذاریم و «ما» بشویم؟ آیا میتوانیم اگر کاری نمی‌کنیم، حداقل با «نمیشود» نگفتن‌ها، انگیزه آنهایی که آستین بالا زده‌اند را از بین نبریم؟ میتوانیم تا انتها پای تصمیمی که گرفتیم بمانیم؟ و در آخر چقدر هستیم ...؟! با وجود تمام ابعاد مختلف این برنامه که به نظرم به یک تجربه نگاری مفصل نیاز دارد و در این مرقومه فرصت بسط آن نیست(از نبودن‌ها، همراهی نکردن‌ها، مایوس کردن و ...) و امیدوارم آن‌هایی که برای برپایی برنامه زحمت کشیدند دست به قلم شوند و روایت کنند آنچه شد را، برپایی برنامه ۱۱ آذر امسال تجربه‌ای ماندگار و کم نظیر در تاریخ کنش‌های فرهنگی گیلان بود. انبوه کنش‌های مردمی در فضای حقیقی و مجازی، اتحاد جمع کثیری از اثرگذاران فرهنگی حول یک موضوع، عبور از چارچوب‌های بسته سازمان‌ها و نهایتا ارائه یک خروجی اثرگذار، چشم‌نواز و مردمی القصه که مردم در ۱۱ آذر ۱۴۰۲ پای کار میرزا بودند و ان‌شاءالله که خدا این مردم را برای انقلاب و ایران حفظ کند. ✍ علی دارا ‌