eitaa logo
تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
584 دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
522 فایل
جبهه اتحاد دانشگاهیان بصیر ایران
مشاهده در ایتا
دانلود
بوی ملکوت، بوی عرفان آمد گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد گلعطر فرشته منتشر شد در خاک ای دل شدگان! بهار قرآن آمد آمد رمضان و حال خوبی دارم سرسبزم و اعتدال خوبی دارم پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ... من مطمئنم ، خیال خوبی دارم ماه رمضان و شوق شب بیداری از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری تنگ است دلم برای «یارب! العفو» تنگ است خدا دلم برایت، آری آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش همسایه ی غربت تهیدستان باش در شهر بساط عشق را برپا کن در فکر دل شکسته ی انسان باش آمد رمضان ، هَلا ! ز عادت برخیز گل کرد سپیده ی سعادت ، برخیز همپای سحر، به سمت بیداری رو ای بنده ی تن! ز خواب غفلت برخیز آمد رمضان و سفره ها رنگین تر دنیا به مذاق ما و من شیرین تر از کوچه صدای سائلی می آید انگار شدست گوش مان سنگین تر ! یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل تعطیل نشد بساط دنیاداری هر چند که دکه ی جهان شد تعطیل ! در مکتب روزه ، روی من پا بگذار بر جلوه فروشی بدن ، پا بگذار از خواهش نَفس خود بزن بیرون تو بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار هر چند که روزه معرفت آواز است آیینه ی فطرت است و انسان ساز است شک نیست ، فقط ریاضتی جسمانی ست وقتی که دهان نفسِ انسان باز است ماه رمضان و سفره ی افطاری هنگام سحر ، نفَس نفَس ، بیداری از روزه اگر همین قَدَر می فهمی مصداق ریاضت است و خود آزاری ! آمد رمضان و دست بابا خالی ست از شادی روزه ، قلب سارا خالی ست شرم ست نصیب سفره ی ما ، زیرا افطار و سحر ، ز نان و خرما خالی ست ! ای کاش به راز عشق پی می بردیم در بندگی خدا، مَحَک می خوردیم ماه رمضان به شیوه ی حیدر ما اندوه دلِ گرسنه را می خوردیم ! ما شیعه ی حیدریم و غافل از او بر سیره ی دیگریم و غافل از او دنیا نَسَبیم و عافیت آبادیم با نَفس برادریم و غافل از او ! حال دل خویش را کمی بهتر کن ماه رمضان ، به نان و خرما سر کن با غربت سفره‌های خالی بنشین افطار و سحر، به شیوه ی حیدر کن ماه رمضان ، شروع « حّوِل حال » ست روی دل ما ، تبسمی از بال ست همبال فرشته ها شدن آسان ست در ماه خدا ، که سیب شیطان کال ست در فصل سحر نشسته ام، خوشحالم از ظلمت تن گسسته ام، خوشحالم آمد رمضان و همنشین نورم از فتنه ی نَفس رسته ام، خوشحالم بی روی تو، ماه رمضانم ...؟ هرگز وارستگی از هر دو جهانم ...؟ هرگز بی جلوه ی آفتاب روی ماهت یک روز به روزه می توانم ؟ هرگز ! ماه رمضان ، فروغ یک آغاز ست در آبی آسمان ، پر پروازست درهای زمین به روی شیطان بسته ست درهای بهشت ، بازِ بازِ بازست آمد رمضان و آسمان آبی شد شب های زمین ، دوباره مهتابی شد هستی ، به نماز عاشقی قامت بست عالَم ، غزل خجسته ی نابی شد ماه رمضان و بندگی یعنی این آیینگی و پرندگی ، یعنی این افطار و سحر کلاس آدم سازی ست برنامه و سبک زندگی ، یعنی این در پرتو روزه ، بیکران را دیدیم تصویر حیات جاودان را دیدیم از پیله ی تن چو سر برون آوردیم از روزن روزه ، آسمان را دیدیم بر مرکب روزه ، تا فراسو رفتیم با بار گناه ، «رَبَنّا» گو رفتیم در لیله ی قدر ، روسیاه و تائب سمت ملکوت رحمت او رفتیم ماه رمضان، شوق سبکباری را ... از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را ... ای حضرت عشق! قسمت روحم کن شب های قشنگ قدر، بیداری را @nohe_sonnati