🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹
#دلنوشته_ای_برای
#آقا_محسن_حججی
وقتی که برای اولین بار، #مادرت را دیدم ، برایم باور کردنی نبود ، محو تماشای او شده بودم و با خود می گفتم : این شیر زن ، #مادر #حجت خداست.
به ناگاه چشمم به عکس بزرگی از تو افتاد که دستت را به روی سینه ات گذاشته بودی و عکس درست روبه روی #مادرت بود.
دلم لرزید، با خود گفتم :
کاش #محسن را نبیند، نمی دانم چرا ولی وقتی خود را جای #مادرت گذاشتم دلم سوخت و به یاد آخرین لحظه ای افتادم که #نگاهت خسته بود و خشکی از لبانت می بارید.
سعی داشتم آن عکس را از جلوی چشم #مادرت بردارم ولی خیلی دیر شده بود.
#مادرت تو را دید و به فکر فرو رفت، چشمانش کمی تا قسمتی بارانی شد .
بعد از کلاس شنیدم خانمی می گفت:
چند هفته ی قبل که #مادر_شهید به اینجا آمده بود تا چشمش به عکس #محسن افتاد ، اشک از چشمانش سرازیر شد.
من داستانهای زیادی از دختران بدحجاب خوانده بودم که تو زندگی آنها را متحول کرده بودی و آنها با #حجاب شده بودند .
در لحظه ای که اجازه ی صحبت با #مادرت را پیدا کردم این مطلب را به او گفتم و او آرام لبخندی زد و گفت :
بله #محسن من ، خیلی ها را با #حجاب کرد، خدا راشکر.
وقتی #مادرت خندید دیگر چهره ی پردردش را ندیدم .
شاید اگر زنان #حجاب را _که مورد تاکید تو و #شهیدان دیگر است_ رعایت کنند #مادران_شهدا کمتر غصه بخورند و بدانند خونِ جگر گوشه هایشان #پایمال نشده است.
از خدا بخواه امروز که روز تولد توست ، تولد #حجاب، برای زنان سرزمینم باشد .
#شهدا
#حجاب
#مادران_شهدا
🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹
@dashtejonoon1
🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹
هدایت شده از مهدوی زادگان
🔰 توقعی که از #حقوقدان_منصف می رود
✍ داود مهدوی زادگان
اگر از همه اعضای جامعه، التزام به قوانین اساسی و مدنی را انتظار داشته باشیم، از جامعه حقوق دان ها چنین انتظاری دو صد چندان است. این انتظار از آنان بویژه در شرایط فتنه انگیزی و آشوب های خیابانی بسیار بیشتر است. چون آنان بیشتر از هر کس دیگری با حقوق و قوانین اجتماعی و مدنی آشنایی دارند بلکه آنان آموزگاران حقوق اجتماعی و فردی هستند.
حقوق دانی که پای بیانیه سیاسی را امضا می کند، بی آنکه خود را ملتزم به قواعد حقوقی بداند، بنیاد حقوق را #پایمال کرده است. بیانیه سیاسی نمی بایست اصول حقوق اساسی و مدنی را نفی کند، چون بیانیه سیاسی اساساً در اعتراض به پایمال شدن حقی منتشر می شود.
حقوق دانی که در بیانیه سیاسی خود مرزی میان کنش اعتراضی و اغتشاش گری نمی گذارد، چگونه توقع دارد که با او بر مبنای قواعد و قوانین حقوقی گفتگو شود، در حالی که خود ملتزم به آن قوانین نیست.
او بر اساس کدام منطق حقوق اجتماعی یا شهروندی، جولان گروهی خاص( ! ) در خیابان را تا هموار شدن مسیر اعتراض مجاز می شمارد؟
او چگونه و بر چه اساسی آشوب گرانی را که مرتکب رفتارهای فاجعه بار می شوند، معترض می خواند و تازه از حاکمیت می خواهد که نه فقط علیه این گروه خاص اقدام نکند و مانع جولان خیابانی آنها نشود بلکه عذرخواهی هم بکند!
انحطاط فکری اینجاست که باز گذاشتن دست اغتشاشگران هتاک، در راستای صیانت از مصلحت عمومی و منافع ایران عزیز دانسته شود (!).
هر عقل سلیمی گواهی می دهد که آشوب طلب و اغتشاشگر صدای ملت نیست تا چه رسد به اینکه صدای خدا باشد بلکه #صدای_دشمن ملت است. دشمنی که به قصد نابودی و خشکاندن ریشه ملت، فریاد بر آورده است.
حقوق دانی که خود را به جهالت زده و با وجودی که هنوز مدت کوتاهی از باز شدن پرونده مرگ خانم امینی نگذشته، از سریز شدن کاسه صبر ناظران منصف ( ! ) یاد می کند، حقوق دان نیست.
کدام پرونده قضایی پیچیده ای را می توان سراغ داد که رسیدگی به آن در کمتر از یک ماه به صدور حکم منجر شده است؟ چنین دادرسی را تنها در محاکم قضایی دیکتاتوری سراغ داریم.
هرگز چنین حقوق دانی را نمی توان استاد آزاد و مستقل نامید. او آنچنان اسیر ارزش داوری های غیر حقوقی و شخصی شده است که نمی تواند مرز میان اعتراض و اغتشاش را تشخیص دهد.
تاسف بار اینجاست که جوان دانشجوی این مرز و بوم به چنین اساتیدی سپرده می شود تا دانش و معرفت حقوقی بیاموزد!!
19 مهر 1401
@mahdavizadegan