eitaa logo
جهادگران روحانی استان گلستان
602 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
195 فایل
کانال جهادگران طلاب و روحانیون محترم استان گلستان انعکاس فعالیت ها ، برنامه های جهادی ، فرهنگی ، مذهبی ، آموزشی ، تحلیل خبرهای روز و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خیلی از بانوان حضرت زینب (س) را الگوی کنشگری سیاسی اجتماعی خودشان معرفی می‌کنند... اما بیایید اینبار از زندگی عفیفانه حضرت زینب س الگوسازی کنیم 🔹حضرت زینب سلام‌الله‌علیها الگویی بی‌بدیل و زنی اسطوره هستند که در تمام ابعاد وجودی توسعه یافته‌اند ولی در حادثه کربلا فقط قسمت‌هایی از سجایای والای حضرت مانند به منصه ظهور رسید و ابعاد دیگر شخصیت ایشان چون و ، سیاسی اجتماعی کمتر پرداخته شده است ولی به نظر میرسد آنچه که در همه حال مورد توجه حضرت بوده عفت و حیا و اهتمام به مستوریت زنانگی ایشان بوده است. برای سرمشق‌گیری از کیفیت اهتمام بانو به حجاب و عفاف چندی از روایاتی که درباره سبک زندگی عفیفانه این بانوی تراز جهان اسلام است،می‌پردازیم. 🔻در تاریخ این‌چنین آمده است:" هنگامی که زینب(س)می‌خواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا (ص) برود، علی (ع) دستور می‌داد، شب برود. به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می‌فرمود: همراه خواهرشان باشند. امام حسن(ع) جلوتر وامام حسین(ع) پشت سر، زینب س در وسط حرکت می‌کردند. آنان از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منور پیامبر(ص) را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت حضرت زینب (س) نیفتد." 🔹یحیی مازنی می‌گوید: " من در مدینه، مدت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم. سوگند به خداوند! در این مدت، هرگز حضرت زینب (س) را ندیدم و صدایش را نشنیدم."(۱) 🔻هنگامی که اسرا به کوفه می‌رسند حضرت زینب خطبه‌خوانی می‌کنند که باعث تعجب دشمنان اهل بیت می‌شود و دشمن می‌گوید: «رَأَیت زَینبَ بِنْتَ عَلِی(ع) وَ لَمْ أَرَ خفِرَةً قطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا کأَنَّهَا تُفْرِغُ عَنْ لِسَانِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین(ع) زینب دخت گرامی علی را دیدم و براستی که هرگز زنی با حیا و سخنورتر از او ندیده بودم،گوئی از زبان امیرالمؤمنین علی(ع) سخن می‌گفت» (۲). شهید مطهری(ره) می نویسد: «خَفِرَةً» یعنی زن با حیا. 🔻وقتی حضرت زینب(س)به مجلس شام می‌رسد اصلی‌ترین شکایتش از یزید نه شهادت برادرانش و اسارت 🔹بلکه مسأله و و در مقابل نامحرم است. 🔹بانو اینچنین فرمودند: «اَمنَ العَدلِ یا ابنَ الطلقاءِ تخدیرُکَ حَرائرِکَ و اِمائَکَ، وَ سوقُکَ بناتِ رَسولِ اللهِ سَبایا؟ قَد هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ و اَبدَیتَ وُجوهَهُنَّ تَحدُوا بِهِنَّ الاَعداءُ مِن بَلَدٍ الی بَلَدٍ و یَستَشرُفُهُنَّ اهلُ المَناهِلِ و المَناقِل، وَ یتَصَفَّحُ وُجوهَهُنُّ القریبُ و البعیدُ والدَّنیُ و الشَّریفُ، لیسَ مَعَهُنَّ من رِجالِهِنَّ وَلیٌّ.. 🔹ای فرزند آزادشدگان! آیا این امر از عدالت است که زنان و کنیزان خود را در پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر خدا (ص) را در میان نامحرمان، به صورت اسیر، حاضر کنی؟ تو زنان و کنیزان خود را در حرم ستر و پوشش نگاه داری، ولی خاندان رسالت را با دشمنانشان در شهرها و آبادی ها بگردانی تا باده نشینان، نزدیکان، بیگانگان، اراذل و اشراف، آنان را ببینند؛ درحالی که از مردان آنان، کسی همراهشان نیست و سرپرست و حمایت گری ندارند(۳) آنچه که می‌توان از شخصیت حضرت زینب س درک کرد، کشته شدن در راه خدا را جمال و زیبایی و حضور در میان بیگانگان را وبال و رسوایی می دانند‌. 🔻مرحوم علامه مامقانی در این باره می نویسند: زینب س در حجاب و عفاف یگانه است احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند(۴) 🔻فردی روایت می کند: «حضرت زینب س که سوار بر شتر بدون روپوش بود خطاب به مردم کوفه می گفت: 🔹ای مردم چشم های خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمی کنید به حرم و خاندان پیامبرخداصلی الله علیه وآله در حالی که پوشش و حجاب مناسبی ندارند نگاه می کنید.(۵) این در حالی است که آن بزرگوران جلباب داشته اند و بی حجاب نبوده اند. 🔻در حدیثی از خود حضرت زینب نقل شده است: خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لایَرَیْنَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد(۶) ⏪ مواردی که نقل شد فقط گوشه‌ای از زندگی عفیفانه حضرت زینب سلام‌الله علیها است. به نظر می‌رسد تمام بانوان دغدغه مند باید اصل رو الویت زندگی خود قرار دهند و اگر اراده الهی بر نقش آفرینی تاریخی ما زنان باشد در زمان مقتضی فرصت جهاد و خدمت هم روزی خواهد شد پس نیازی نیست به اسم حجاب، حجاب استایل شویم یا به اسم تبیین، اختلاط بی‌جا با نامحرم داشته باشیم. 📚 منابع: ۱_کافه تاریخ ۲_الامالی، شیخ مفید، کنگره شیخ مفید، قم، 1413 ق، ص 321. ۳_ترجمه و متن کامل لهوف، ص 217. ۴_تنقیح المفال، ج 3، ص 79 ۵_مقتل مقرم، ص 371 ۶_بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۵۴، ح ۴۸