eitaa logo
هیاتـ جوانانـ حسینے یاسوجـ
315 دنبال‌کننده
728 عکس
393 ویدیو
59 فایل
لینک کانال در سروش:https://splus.ir/jhyasuj لینک کانال در ایتا: https://eitaa.com/jhyasuj http://jhyasuj.blog.ir/:وبلاگ سخنرانیهای قدیمی دکتر هدایت خواه : @javananehoseiny ارتباط با ادمین : @Seyedd_ir @smcg1401
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🔰ما در منطقه مستقر بودیم و تازه با این بزرگوار اشنا شده بودم. که درست چند روز بعد به ما حمله کرد💥 و این مرد در پشت خاکریز اروم و قرار نداشت با شلیک میکرد و میدوید🏃 🔰اینطرف با خودم دیدم دوتا تانک دشمن رو زد خلاصه با هرچه دم دستش بود میجنگید👊 اونروز باور بفرمایید با ایشون ما پیروز شدیم✌️ و دشمن عقب نشینی کرد✅. 🔰بعد چند روز که فرصتی دست داد از این دلاور که حالا نورانی تر💫 شده بود پرسیدن چرا اینقدر با میجنگی و اروم و قرار نداری⁉️ جوابی داد که مو بر تنم سیخ شد 🔰گفت: من در موقع جنگ (س) را میبینم که به من نگاه میکند و لبخند میزند😍 من ابتدا باور نکردم تا اینکه ان روز امد روز . 🔰من با همه ی شلوغی حواسم به بود او باز شروع کرد به جنگیدن و چه جانانه میجنگید👌 و ای را که میدیدم باور نمیکردم ... 🔰این شهید بزرگوار وسط معرکه جنگ به نگاه میکرد👀 و لبخندی میزد که اورا تر میکرد این نگاه کردنش چند بار تکرار شد🔄 و من یقین کردم خود نظاره گر ایشون هستند 🔰من به فراخور کارم خودم را به جایی دیگر رساندم و در این حین شدم و دیگه چیزی نفهمیدم تا تهران ،در بیمارستان خبر 🌷 و چند تن ار رفقای نازنینم‌ را دادند که گریه میکردم 😭و پزشک فکر میکرد از درد جراحت گریه میکنم او هیچ وقت نفهمید که در خانطومان جا مانده😭 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
🌷 🔸سجاد مهندس بود. من همیشه در استرس کارها و فعالیت‌های او بودم😥. چون مسئولیتش بود. مرتبه دوم که سجاد قصد داشت به برود به من اطلاع داد و من هم فقط گریه می‌کردم😭. 🔹آن زمان باردار بودم و از او خواستم بماند تا به دنیا بیاید و بعد راهی شود. می‌گفت: پناه می‌برم به ! یعنی تا آن‌موقع باید صبر کنم❗️ قبول نکرد و راهی شد. 🔸این بار رفتنش طول کشید. من هم مدام دعا می‌کردم که سالم بازگردد و التماس (س) را می‌کردم که بیاید و دخترش را ببیند. شکر خدا سجاد به سلامت برگشت و فرزند دوم‌مان به دنیا آمد😍. 🔹سجاد خیلی بچه دوست بود. همیشه می‌گفت: آدم باید قد یک بچه داشته باشد. فرقی نمی‌کند دختر باشد یا پسر فقط صالح و سالم باشند👌. هانیه هشت‌ماه داشت که سجاد برای راهی سوریه شد.  🔸نگران بودم. خودم می‌دانستم که او به آرزویش یعنی شهادت🌷 خواهد رسید. بار سوم رفت و بعد از دو هفته آمد. بار چهارم به من گفت: قرار است یک ماهی برود و این اعزامش بود😔. 🔹نمی‌دانم یک حس عجیبی در وجودم به می‌گفت: این آخر است که او راهی می‌شود و بازگشتی برایش نیست❌. آخرین اعزامش 29 آذرماه 1394 بود. 🔸هر بار که یکی از دوستانش می‌شد خیلی غصه می‌خورد و می‌گفت: من از دوستانم جا ماندم😞. همیشه می‌گفت: دعا کن که من . من هم می‌گفتم: الان نه در 50 سالگی☺️. او هم می‌گفت: شهادت باید در باشد. 🔹می‌گفتم: بعد از من چه کنم با دو بچه⁉️ سجاد می‌گفت: تو هم مثل باقی همسران شهدا😇. یک روز به سجاد گفتم: سجاد جان چند بار رفتی دیگر بس است نرو📛. گفت: جواب (س) را در قیامت چه می‌دهی❓ راوی:همسر شهید   🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
هیاتـ جوانانـ حسینے یاسوجـ
علي همیشه به دوستانش میگفت از من #عکس بگیرید میخواهم وقتی #شهید می شوم عکسهای زیادی داشته باشم... ب
🌷 🔹شهيد علي الهادي احمد حسين 🔸متولد 1999 ميلادي 🔹جبشيت لبنان 🔸تحصيل در رشته تجربي 🔹دانشجوي رشته پرستاري 🔸از بستگان حسین عبدالله کارگردان شبکة المنار که در سوريه به شهادت رسید 🔹شهيد علي الهادي احمد حسين نوجوان 17 ساله به عنوان شهید🌷 حزب الله به معروف است. شهید علی الهادی در یک خانواده مذهبی و شیعه در جنوب به دنیا آمد.از کودکی عاشق شهادت❤️ بود و می گفت دوست ندارم به مرگ طبیعی از دنیا بروم🚫 🔸با شروع جنگ بی صبرانه مشتاق دفاع از حریم بانو حضرت زینب (سلام الله) بود می گفت در هر صورت ما پیروز هستیم✌️در دفاع از حرم اگر تا آخر این جنگ زنده ماندم ما پیروزیم و اگر هم به رسیدمـ🕊 باز هم پیروز این جنگ ما هستیم💪 🔹عشق و ارادت خاصی به ائمه و شهدا داشت👌 ؛ و از عاشقان حضرت (ع) بود .شهید علی الهادی از کودکی در مدرسه کشافة الإمام المهدي آموزش و دوره هاي را ديده بود و آشنايي كامل با انواع ادوات نظامي را داشت✅ 🔸 وجود علی همیشه همه را جذب خود می کرد💞 و هم اکنون نیز وجود زنده و همه را جذب خود میکند👥 امکان نداشت کسی علي نشود❌ ؛ علی جوانی مؤمن و دوست داشتنی بود ؛ فرزند اول خانواده بود . 🔹شهادت : در 16/6/2016 میلادي ؛ 27 خرداد ماه سال 1395 مصادف با روز دهم شهيد علي الهادي احمد حسين در سوريه ؛ ، شهر حلب، روستاي خلصه در درگیری با دشمن به فیض شهادت🌷 ؛ نائل آمد ؛ همان آرزوی دیرینه ی دوران کودکی👦 که همیشه با خود زمزمه می کرد و به همه میگفت من روزی . 🔸پیکر مطهر شهید علی هادی⚰ پس از انتقال از بیمارستان شیخ راغب حرب در به منزل با حضور باشکوه هزاران نفر از مردم جنوب تشییع شد🌷. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @jhyasuj
کلى از عكس هاى شهدا ايرانى، سورى، #حزب_الله لبنان، #حيدريون عراق، #فاطميون افغانستان و #زينبيون پاكستان رو درب هاى ورودى حرم #حضرت_زينب و ديوارهاى صحن زده شده، عكسهارو معمولاً دوستان و همرزمان شهدا به در و ديوارها ميزنن. تصویر بالا برای مرداد ۹۷ و تصویر پایین برای آذر ماه 1397 هست که تعداد عکس ها بیشتر شده است 🍃🌹🍃🌹 #هیاتـ_جوانان_حسینے_یاسوجـ @jhyasuj
شاید نام #شھیدمجیدقربانخانی را بارها به عنوان #حـر_مدافعان_حرم شنیده باشید اما... از #حر_فاطمیون چیزی شنیده اید⁉️ سر مزار شهید فاطمیون، نشسته بودند. رفتم کنارشون وایسادم. پرسیدم: ببخشید شما با این #شهید نسبتی دارین؟! +بله #عموی_شهید با خانواده شون بودن که سر مزار بودن. -امکانش هست در مورد #شهید برامون بگید؟ عموی شهید تعریف کرد: فیلم اخراجی ها رو دیدید⁉️ #صادق ما هم مثل مجید سوزوکی بود. عموی #شهید هنوز شروع نکرده بود به تعریف، اشک از چشمانش سرازیر بود! #ولادتش با #ولادت_امام_صادق (ع) و #شهادتش هم با #شهادت_امام_صادق (ع) همزمان شد، #ششمین_فرزند خانواده هست و #ششمین_مزار هم در قطعه فاطمیون، مزار مبارک ایشونه‼️ پسر خیلی شری بود،😟 تو زندان میخواست خودکشی کنه!😑 دادگاه گفته بود وثیقه 40 میلیونی ببریم برای آزادیش ولی 40 میلیونی گیرمون نمیومد، حتی وثیقه شصت میلیونی هم گیرمون اومد. تو زندان، خواب #حضرت_زینب (س) رو دیده بودن که از #صادق کمک خواسته بودن. بعد از خوابش، #توبه میکنه❗️ ما به چشم یه آدم بد به او نگاه میکردیم ولی نمیدونستیم درِ #توبه همیشه بازه. در عین ناباوری نامه #آزادیش رو خوندن! بعد از #آزادیش گفت: میخام برم سوریه. خانواده ش #راضی نمیشدن. دست به دامن بقیه میشد تا #رضایت خانواده ش رو بگیرن. چهار دوره رفت و فرمانده گردان شد، اونقدر #دلاور بود که میگفت: #شهید و #زخمی، دست داعش نمیفته. خلاف کار بود توبه کرد رفت جبهه به مکانی رسید که الان غبطه شو میخوریم. #شهیدصادق_محمدزاده #حر_فاطمیون مزار مطهر: گلزارشهداےشیراز @jhyasuj